آیتالله علیدوست؛ انسان نباید از امام زمان خود جلوتر یا عقبتر بیفتد
آیتالله ابوالقاسم علیدوست، عضو جامعه مدرسین حوزه و استاد سطح خارج، ۱۱ خرداد، در جلسه تفسیر سوره مبارکه «حجرات» گفت: در جلسه قبل گفته شد که هر کسی این سوره را قرائت کند ثواب زیارت پیامبر نصیب او میشود؛ یعنی حتی بالاتر از زیارت قبر ایشان. چرا باید چنین ثواب بزرگی برای کاری به ظاهر کوچک در نظر گرفته شود.
وی اضافه کرد: در این سوره حدود شش تا هفت فراز و مطلب اصلی وجود دارد؛ اولین مطلب این است که ای مؤمنان و مسلمین و مسلمات جلوتر از خدا و پیامبر نیفتید و ادب ارتباط با پیامبر را رعایت کنید. مفسران گفتهاند که برخی صحابه در کار پیامبر(ص) دخالت میکردند و حتی برخی مدعی جانشینی پیامبر(ص) بودند و به اصطلاح کاسه داغتر از آش و کاتولیکتر از پاپ بودند. حتی نقل است که برخی قبل از وقت نماز مثلا ظهر و مغرب نماز میخواندند. نماز مغرب را عصر میخواندند ولی آیه فرموده که شاخص شما پیامبر است و باید آن را میزان قرار دهید؛ همچنین نقل است که وقتی اعراب به منزل پیامبر میرفتند ایشان را با تعبیر «محمد» آن هم با صدای بلند و دور از ادب خطاب میکردند. آیه بر رعایت ادب تاکید میکند. بنابراین انسان نباید از امام زمان خود جلوتر یا عقبتر بیفتد.
آیتالله علیدوست بیان کرد: وقتی قرار است که انسان خدمت پیامبر و امام برود باید با وضو و طهارت برود؛ لذا برخی از فقها این فتوا را دارند گرچه مشهور نیست؛ ابوبصیر از شاگردان ویژه امام صادق(ع) روز عید نیازمند غسل بود ولی دید که شیعیان و مسلمین دستهدسته محضر امام میروند و او هم بدون غسل خدمت امام رفت. در پایان این جلسه امام صادق(ع) به بنده فرمودند که ای ابوبصیر، بدون غسل نباید نزد ما بیایی؛ وقتی قرار است کسی خدمت پیامبر و امام معصوم برود نباید با حالت جنابت برود و باید تطهیر کند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اضافه کرد: امام صادق(ع) فرمود که اگر کسی سوره حجرات را بخواند از زوار رسول خداست، زیرا به ما یاد میدهد که با چه آدابی خدمت پیامبر و زیارت قبر ایشان برویم، حتی زیارت قبر پیامبر و امام هم باید با ادب و احترام آمیخته باشد. اگر کسی در مورد ادب زیارت و خدمت پیامبر و امام و قبورشان تحقیق کند شایسته است.
انواع اطاعت
استاد سطح خارج حوزه علمیه اضافه کرد: در این سوره اطاعت از خدا و پیامبر مطرح است. چند نوع اطاعت داریم. گاهی این اطاعت از روی ترس از مستبد و دیکتاتور است؛ البته ممکن است استبداد در خانه و از سوی یک زن یا شوهر رخ دهد و لزوما برای شاه و فرمانده نیست. نوع دیگر اطاعت، اطاعت از روی تأمل و تفکر است، مانند اینکه برخی نظرات یک اندیشمند و دانشمند را میپذیرند و اطاعت علمی دارند. کسی نزد روانپزشک میرود و او دستوراتی میدهد و فرد عمل میکند. این اطاعت از روی علم و عقل است؛ نوع سوم اطاعت، اطاعت از روی محبت است؛ مادر و پدر چقدر حرف فرزندشان را گوش میدهند، مادر مطیع میشود و تا جای ممکن از فرزند اطاعت میکند. این اطاعت از روی ترس و علم نیست، بلکه از روی محبت است. البته شاید برخی اوقات چیزی را به ضرر بچه بداند و اطاعت نکند.
استاد سطح خارج حوزه علمیه اظهار کرد: نوع چهارم اطاعت، اطاعت از روی اعتقاد و تقدسانگاری است؛ چون پیامبر و قرآن و امام را متصل الی الله میدانیم ایشان را دوست داریم و محبت میورزیم ولی با همه وجود اطاعت میکنیم. این از سنخ اطاعتهای قبلی نیست. آیا مسلمین صدر اسلام از روی ترس از پیامبر اطاعت میکردند؟ آیا پیامبر(ص) دیکتاتور بود؟ برخی چقدر ناپخته سخن میگویند که مردم از روی ترس و قدرت از پیامبر اطاعت میکردند. اگر ۸۲ جنگ بر پیامبر تحمیل شد و مسلمین پیامبر را تنها نگذاشتند، از روی ترس نبود، بلکه حرف او حرف خداست.
وی ادامه داد: بهمنیار، شاگرد ابن سینا، به او گفت تو خیلی عالم و بزرگ هستی و اگر مدعی پیامبری شوی همه قبول میکنند. یک شب هنگام اذان صبح، مؤذنی اذان میگفت و ابن سینا به بهمنیار گفت من تشنه هستم و مقداری آب میخواهم. بهمنیار که خواب بود بهانه آورد که الان چون هوا سرد است آب برای بدن شما ضرر دارد. ابن سینا خطاب به او گفت که من از تو تقاضای آب کردم و نیاوردی. مؤذن پیری را که اذان میگوید نگاه کن، پیامبر را ندیده و فقط وصف او را شنیده ولی از روی اعتقاد این موقع شب با آب سرد وضو میگیرد و بر بام ماذنه رفته و اذان میگوید. این نفوذ پیامبر در قلوب مسلمین تا امروز از روی علم و محبت و ترس نیست، بلکه از روی اعتقاد است ولی نفوذ بوعلی در بهمنیار نفوذ علمی است؛ اینجا قلب و روح میگوید که از پیامبر و امام اطاعت کن و این ممدوح است و اطاعت علمی و عقلی ایرادی ندارد.
اطاعت تقدسآمیز از پیامبر(ص)
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اظهار کرد: در جریان صلح حدیبیه نماینده مشرکین قریش یعنی عروة بن مسعود بین لشکر پیامبر(ص) آمد تا به رسول الله بگوید که ما به شما اجازه زیارت و عمره نمیدهیم. وقتی عروه برگشت، قریش پرسیدند چه دیدی؟ او گفت که قیصر روم، کسرای ایران و نجاشی حبشه را دیدم و ندیدم پادشاهی به اندازه محمد(ص) که در بین پیروانش محبوب باشد.
آیتالله علیدوست تصریح کرد: آنان وقتی میخواستند در مدینه در خانه پیامبر را بزنند با سرانگشت میکوبیدند، یعنی چنان در محضر پیامبر تربیت شده بودند که از صدا زدن رسیدند. آب وضو و موی پیامبر تبرک است، حتی ناخن پیامبر را برمیداشتند.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید