«زندگی مومنانه» بهای رسیدن به شادی ماندگاراست
در ادبیات اسلامی و سیره ائمه معصومین (ع) درباره شادی و خوشحالی مطالبی خاص بیان شده است .همانگونه که جسم انسان نیاز به تغذیه از مواد و غذاهای مختلف دارد، روح انسان نیز دارای احتیاجات مختلفی است، شادی یکی از مهمترین نیازهای انسان به خصوص فرد مومن تلقی میشود که در اسلام بدان توجه جدی شده است. شاد بودن انسان یکی از موئلفههای سلامت روان وی محسوب میشود، همانگونه که دین مبین اسلام برای هریک از اجزای زندگی انسان برنامه مشخصی را ارائه کرده است در موضوع شادی نیز شاخصهای را نیز تدوین کرده است. شادی که موجب ایجاد گناه در فرد از جمله موجب پشیمانی فرد شود، و از حد متعارف خارج شده و ادب را در حضور دیگران بخصوص بزرگان رعایت نکند در چارچوب شادی از دیدگاه اسلام قرار ندارد.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «یفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا» خداوند از بین مردم شیعیانی را برای ما برگزید که ما را یاری میکنند و در شادی ما مسرورند و در غم ما محزون. جان و مالشان را در راه ما میبخشند اینان از ما و در بهشت با ما هستند. همچنین فرمودند: «فلیکن سرورک بما نلت من اخرتک»؛ «کاری کن که شادی تو برای رسیدن به آخرت باشد.» اگر خواستی شاد بشوی، ببین چه قدر آخرتت را تامین کردهای؟ چند رکعت نماز با توجه در عمرت خواندهای چه قدر جبهه رفتهای؟ چقدر به پشت جبهه کمک کردهای؟ از پارسال تا به حال، چقدر به آوارهها و سیل زدهها کمک کردهای؟ از پارسال تا به حال، چند بچه یتیم را بوسیدهای؟ به دیدن چند خانواده شهید رفتهای و اظهار ادب کردهای؟ چند کتاب مطالعه کردهای؟ چه گامی برداشتهای؟ این که آدم انبارش را بچرخاند، بازارش را بچرخاند، دکورسازی کند، خانه سازی کند، مبلمان و ماشینش را عوض کند، اینها چیزی نیست. خودت چقدر بزرگ شدهای؟ مهم این است که خودم چقدر بالا آمدهام؟ یعنی علم، تقوا، نور، شعور، انسانیت و شخصیت من چقدر بالا رفته است؟ اینکه پنبه، پشم شده است، مهم نیست. اینکه دوچرخه به موتور تبدیل شده است، مهم نیست. خودت چه شدهای.
در حدیث داریم: لبخند بزنید؛ اما قهقهه نزنید. امام صادق(ع) فرمود: اگر یک جایی خیلی خنده و قهقهه زدید، هنگام بلند شدن بگویید «ألَّلهمَّ لا تَمقُتنِی» یعنی خدایا، بر من غضب نکن.جاهایی که خنده زیاد و قهقهه باشد، شاید تلخی هایی همراه داشته باشد. لذا در این خصوص با حجت الاسلام «علیرضا نظری خرم» عضو پژوهشکده کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی گفتگویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
نگاه اسلام در باره شادی های مومنانه چیست؟
شاید بتوان به اعتباری گفت که دو نوع شادی داریم، شادی های زودگذر و شادی های ماندگار،شادی زودگذر مثل اینکه یک فیلم طنز نگاه کنیم. بخندیم. یا مثلا جُک بگوییم و بخندیم و بخندانیم. گاهی شادی ماندگار است.
فرق شادی زودگذر با شادی ماندگار در آثار این دو پدیدار می شود، شادی ماندگار می تواند تولید انرژی در انسان کند. این شادی در وجود انسان به مانند مکمل سوخت عمل می کند.اسلام حتی با شادی از نوع اول مخالف نیست. البته در صورتی که اهانتی به کسی نباشد دل کسی آزرده خاطر نشود. گناهی صورت نپذیرد. اما اصرا و توصیه اسلام بیشتر به شادی از نوع دوم است.
دین میخواهد انسان عمیقاً شاد باشد. بدیهی ایست که تفریح انسانهای برجسته به شادیهای زودگذر نیست. أمیرالمؤمنین(ع) میفرماید: وقتی خسته شدید با کلمات حکمتآمیز خستگیتان را برطرف کنید نه اینکه سراغ شادیهای زودگذر نرویم نه! بلکه این شادی ها را جدی نگیریم.
شادی زودگذر مثل زینت بَدلی است، که میشود از آن استفاده کرد، اما خودمان می دانیم که بها و ارزشِ واقعی ندارد، یکی از آسیب ها این است که دینداران به گونه ای برخورد کنند که تصور شود آنها دشمن خنده و شادی مردم هستند! فرمودهاند که مؤمن اهل شوخی و مزاح است اما حد آن را نگه می دارد و آن را خیلی جدی نمی گیرد.
تعالیم دین، راهنمای بهدست آوردن شادی ماندگار است. اصلا تمام برنامۀ دین هم چیزی جز این نیست! شاید باور نکنید اما تمام عبادتها و ریاضتها و دستوراتی که در دین هست، برای همین است!ما اگر نشاط ماندگار میخواهیم باید یک مدتی، یک سختیهای دینداری را تحمل کنیم.
شادی مومنانه در آموزه های دینی ما چقدر با کمک به دیگران و گره گشایی از مردم ارتباط دارد؟
زندگی مومنانه، به نوعی تجارت است. حتی در شادی های زودگذر گاهی مردم خیلی از سختیها را برای رسیدن به برخی شادیها تحمل میکنند. مثلاً یک جوان گاهی به شوق تماشای شهرآورد حاضر است از راه دور بیاید و یک شب در کنار ورزشگاه در شرایط سخت بخوابد تا مسابقه را از نزدیک ببیند.
برای آنکه هر روزمان عید و مملو از شادی باشد دین چه نسخه ای تجویز می کند؟
برای رسیدن به شادی ماندگار نیز باید هزینه کرد. بهای آن، زندگی مومنانه است. اگر در پی این نوع نشاط باشیم حاضریم بهخاطرش سختی بکشیم و سختیها را اصلاً نمیبینیم و اصلاً تحمل این سختیها برایمان لذتبخش میشود. مثلاً نماز شبخوانهای حرفهای اینقدر از نمازشان لذت میبرند که در اوج خستگی هم خواب را ترک میکنند و برای سحرخیزی ار خواب ناز خود میزنند.
منبع: شبستان
افزودن دیدگاه جدید