نحوه برخورد خلیفه مستبد عباسی با محبان امام جعفر صادق(ع)

کد خبر: 17701
دوران منصور یکی از پر اختناق‌ترین دوره‌های تاریخ اسلام بود و امام صادق(ع) ۱۰ سال آخر عمر خود را در چنین دورانی سپری ساخت، منصور بعد از اینکه متوجه شد که نمی‌تواند از نظر علمی و شخصیتی امام را مغلوب سازد به فکر حذف آن حضرت افتاد.
وارث: وقتی منصور دوانقی در سال 136 هجری به خلافت رسید و حکومت خود را تثبیت کرد، دوران اختناق شدید بر شیعیان شروع شد وی قصد داشت که همه شخصیت‌های برجسته خاندان علی(ع) را از سر راه خود بردارد به همین خاطر، بارها امام صادق(ع) را به حضور طلبیده و او را مورد بازجویی قرار داد. تا اینکه بالاخره در سال 148 هـجری قمری به وسیله عامل خود در مدینه آن امام را مسموم و به شهادت رسانید. امام صادق(ع) در سال 114 به امامت رسید. دوران امامت آن حضرت مصادف با اواخر حکومت امویان بود که در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان که از این تاریخ شروع شد.

مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات «حوزه علمیه قم» درباره زندگانی امام صادق(ع) و ماجرای شهادت ایشان این گونه می‌نویسد:‌ در میان ائمه اطهار(ع) عصر امام صادق(ع) منحصر به فرد بوده. زیرا آن دوره از نظر سیاسی، دوران ضعف حکومت بنی امیه و قدرت بنی عباس بوده است با قدرت گرفتن بنی‌ عباس، آن‌ها از وجود مبارک امام صادق ـ علیه السّلام ـ بیمناک بودند و در صدد شهادت آن حضرت برآمدند. هنگامی که ابوالعباس (اولین خلیفه عباسی) از دنیا رفت برادرش منصور دوانقی که مردی ستمگر و خونریز بود به مقام خلافت رسید. وی پس از اینکه به مقام خلافت رسید از کثرت شیعیان و پیروان امام صادق(ع) اطلاع یافت. منصور به خوبی می‌دانست که پیشوای ششم شیعیان، مرکز ثقل مبارزات اسلامی، به شمار می‌روند، لذا چندین مرتبه تصمیم به قتل آن حضرت می‌گیرد ولی هر بار بنا به عللی از قتل آن حضرت منصرف می‌شود.

وی همواره از فعالیت امام صادق(ع) سخت نگران بود. محبوبیت عمومی و عظمت علمی امام(ع) بر این بیم و نگرانی می‌افزود.(1) به علاوه منصور شیعیان را نیز در مدینه به شدت تحت کنترل و مراقبت قرار داده بود، به طوری که در مدینه جاسوسانی داشت که گزارش آن‌ها را به او می‌دادند و کسانی را که با امام صادق(ع) رفت و آمد داشتند، گردن می‌زدند».(2)

امام(ع) نیز یاران خود را از همکاری با دربار خلافت منع می‌کرد تا کمکی به ستمگران نشود، لذا می‌فرمود: «من دوست ندارم که برای آن‌ها(بنی عباس) گرهی بزنم یا درِ مشکی را ببندم، هر چند در برابر آن پول بسیاری بدهند. زیرا کسانی که به ستمگران کمک کنند، در روز قیامت در سراپرده‌ای از آتش قرار داده می‌شوند تا خدا میان بندگان خود حکم کند».(3)

روزی منصور دوانقی به امام صادق(ع) نوشت: چرا مانند دیگران نزد ما نمی‌آیی؟ امام در پاسخ نوشت: ما (از لحاظ دنیوی) چیزی نداریم که برای آن از تو بیمناک باشیم و تو نیز از جهات اُخروی چیزی نداری که به خاطر آن به تو امیدوار گردیم و... منصور نوشت: بیایید ما را نصیحت کنید. امام پاسخ داد: اگر کسی اهل دنیا باشد تو را نصیحت نمی‌کند و اگر هم اهل آخرت باشد نزد تو نمی آید.(4)

به همین علت، منصور دوانقی به تکریم و احترام دیگران پرداخت تا امام را تحقیر کند، سخنگوی بنی عباس در شهر مدینه اعلام کرد که جز مالک بن انس و ابن ابی ذئب کسی حق ندارد در مسائل اسلامی فتوا بدهد،(5) به دنبال این جریان حکومت وقت با تمام امکانات خود به طرفداری از مالک و ترویج و تبلیغ وی پرداخت تا از این رهگذر، مردم را از مکتب امام صادق(ع) دور کند. روزی منصور به مالک گفت: اگر زنده بمانم فتاوای تو را مثل قرآن نوشته به تمام شهرها خواهم فرستاد و مردم را وادار خواهم کرد به آنها عمل کنند.(6)

می‌توانیم بگوییم که دوران منصور یکی از پر اختناق‌ترین دوره‌های تاریخ اسلام بود و امام صادق(ع) ده سال از اواخر عمر خود را در چنین دورانی سپری ساخت، منصور بعد از اینکه متوجه شد که نمی‌تواند از نظر علمی و شخصیتی امام صادق(ع) را مغلوب سازد به فکر حذف و شهادت آن حضرت افتاد تا اینکه بعد از چندین مرتبه که شبانه به منزل آن حضرت یورش بردند و در دل شب از منزل بیرون کشیدند و به تبعید مجبور ساختند، بالاخره در سال 148 (بیست و پنجم شوال) به وسیله سم آن امام بزرگوار را مسموم و به شهادت رسانیدند.(7)

مرحوم مظفر در کتاب الامام الصادق(ع) عد از بیان شهادت آن حضرت در سال 148 هجری قمری می‌گوید: «تمام نویسندگان شیعه بر این عقیده هستند که منصور توسط عامل خود در مدینه به وسیله سم آن حضرت را به شهادت رسانید و علاوه بر تمام موّرخین، و نویسندگان شیعه عده‌ای از بزرگان اهل سنت نیز شهادت آن حضرت را به وسیله سم می‌دانند از جمله آن‌ها صاحب کتاب «نورالابصار»(8) «تذکرة الخواص» و «الصواعق المحرقه» و... را می‌توان نام برد».(9) (به علاوه مسعودی در مروج الذهب جلد 2، ص 212، ابن الصباغ مالکی در الفصول المهمه ص 120 و... به موضوع مسموم شدن امام صادق(ع) اشاره کرده‌اند).

 

*پی‌نوشت‌ها:

1. علامه محمدباقر مجلسی بحارالانوار،چاپ دوم ،بیروت،دارالوفا،1403، ج47، ص162-212. فصل مستقلی را به برخوردهای میان امام صادق(ع) و منصور اختصاص داده است

2. طوسی، اختیار معرفة الرجال (معروف به رجال)، تحقیق، حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، ص 282.

3. شیخ محمد بن حسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج12، ص129.

4. مجلسی، بحارالانوار،پیشین، ج47، ص184.

5. ابن خلکان. وفیات الاعیان، تحقیق: دکتر احسان عباس، قم، منشورات الرضی، چاپ 2، ج4، ص135.

6. ذهبی، شمس‌الدین محمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج1، ص212.

7. عقیقی بخشایشی، دورنمایی از زندگانی امام جعفر صادق(ع)، انتشارات نسل جوان، ص 309.

8. نورالابصار، شبلنجی، ص 144، ابن حجر هیثمی مکی در الصواعق المحرقه، ص 120.

9. مظفر، محمدحسین، الامام صادق(ع)، النجف، انتشارات حیدریه، ج2، ص112.

/م118