حجت الاسلام وحیدی: همسر امام صادق(ع) استاد برجسته اخلاق بودند!
وارث: مراسم جشن میلاد حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در هیئت الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.
این مراسم، با سخنرانی حجت الاسلام وحیدی، شعر خوانی سید حمیدرضا برقعی و مداحی حاج یدالله پاشازاده، حاج احد قدمی، حاج محسن عرب خالقی و کربلایی محمد حسین پویانفر همراه بود.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام وحیدی را می خوانید:
حمیده خانم همسر امام جعفر صادق (علیهالسلام) از بانوان عاقل و مدیر و مدبر زمان خودشان بودند که نظیر ایشان در عالم اسلام کم بود و هست، پس از جنگ سپاه اسلام در شمال آفریقا عدهای زن و مرد اسیر را به بلاد اسلام آوردند؛ روزی ایشان راهی بازار شدند برای خریدن کنیزی در بین آنها دختری بود مسیحی که نامناسبترین وضعیت را در بین سایر اسیران به لحاظ جسمانی و سلامت داشت و حمیده خانم ایشان را خریدند.
ایشان آن کنیز را در بیت منور امامت آورند و شروع کردند به تربیت او تا جایی که ثمره تربیت حمیده خانم، آن دختر را از دختران طراز اول عالم اسلام کرد.
ائمه اطهار هیچگاه در زمان انتخاب افراد حتی انتخاب همسر تعصب به خرج نمیداند تا جایی که مادر پنج تن از امامان ما از اقلیتهای دینی بودن که مسلمان شدند؛ حمیده خانم روزی به نزد فرزندشان امام موسی کاظم (علیهالسلام) رفتند و گفتند که دیگر زمان آن رسیده تا برای خود همسری انتخاب کنید و من برای شما دختر شایسته در نظر دارم و او «تکتم» کنیز مسیحی است که سالها در این خانه تربیت شده و امام به تبعیت از فرمایش مادر پذیرفتند و آن دختر نمونه عالم اسلام پس از ازدواج با امام موسی کاظم (علیهالسلام) ثمره ازدواجشان دو فرزند شد و ایشان مادر امام رضا (علیهالسلام) و خانم حضرت معصومه (سلاماللهعلیهما) شدند.
متاسفانه امروز ملاک برخی از مادران جهت انتخاب همسر برای پسرانشان یا ظاهر زیبا یا شأن خانوادگی دختر است، نه عقل و فهم و درایت او که بارها شاهد بودیم و هستیم که در نتیجه این ظاهربینی اختلافات و مشکلات بسیاری را آن دختر زیبا صورت یا دختری که تنها شأن خانوادگیش ملاک برگزیده شدن بوده را برای همسر و خانواده همسرش درست کرده که قابل جبران نیست.
حمیده خانم همسر امام صادق (علیهالسلام) دختری را به همسری پسر خود امام موسی کاظم (علیهالسلام) در آورد که از نظر عقل و فهم و درایت از دختران طراز اول اسلام در عصر خود بود اما قابل توجه این است که این انسانشناسی و تاثیر گذاری در همه وجود ندارد، این انسانشناسی میخواهد که از دل دربار روم دختری را انتخاب کنند تا مادر امام زمان باشد یا از دل دربار ساسانی دختری شایسته انتخاب شود که مادر امام چهارم شیعیان باشد، نباشد که از فردا شما پسران ما یا مادرانتان درب هرخانهای بروند و از هر اقلیتی دختر طلب کنند به این امید که ما هم همچون حمیده خانم عالمی برای اسلام تربیت کنیم، این فضیلت در زمان ما هم در بین برخی افراد همچون شهید مصطفی چمران بود اما باید به این مقام از آگاهی رسیده باشید که چه انسانی را انتخاب و چگونه برای اسلام تربیت میکنید.
برخی اوقات برای تربیت شدن خودمان هم باید به سراغ منبع نور یعنی خود ائمهاطهار برویم و تنها از خودشان بخواهیم که ما را تربیت و هدایت کنند باید بخواهیم ما را به فهم و آگاهی برسانند و برای این خواسته باید شوق و عطش را در ما ببینند نه اینکه خواسته ما تنها لسانی و ظاهری باشد.
و اما روایتی است از احتجاج مرحوم طبرسی در جلد دوم که روزی عدهای به محضر امام مشرف میشوند و امام آنها را راه نمیدهد آنها روز بعد شرفیاب میشوند برای دیدن امام رضا (علیهاسلام) اما باز اذن دخول نمیگیرند تا شصت روز؛ روز شصتم که باز از جانب امام اذن دخول نمیگیرند به خادم ایشان میگویند ما در دیار خود دشمنانی داریم که اگر دست خالی برگردیم بشدت مورد تمسخر و طعنههایشان قرار میگیریم به ایشان بفرمایید این رسمش نبود که ما شما را ندیده و دست خالی بازگردیم، خادم سخنانشان را به محضر حضرت میرساند و ایشان دستور میفرمایند داخل شوند، آنها پس از ورود از جانب امام اجازه نشستن نمیگیرند و میبینند امام به شدت عصبانی هستند در پی علت شصت روز اذن دخول نگرفتن و عصبانیت امام برآمدند و امام رضا (علیهاسلام) پاسخ دادند که «من به جدم رسولالله و مولایم امیرالمومنین (علیهالسلام) اقتدا کردم و با شما اینگونه رفتار کردم زیرا شما ادعای بزرگی کردید و آن اینکه خود را از روز اول شیعه ما معرفی کردید در حالی که شیعه تنها کسی است که در اوامر امیرالمومنین مطیع محض باشد این ادعای بزرگ شما من را ناراحت کرد» و بعد آن عده قول دادند که از آن به بعد آنطور که امام میفرمایند عمل کنند. خوب است بدانیم که داشتن ادعا جرمش سنگینتر از گناه کردن است، نباید مدعی بود و مدعی شد زیرا مدعی شدن و ادعا داشتن خساراتی به بار میآورد که جبرانش سخت است.
در روایتی دیگر آمده روزی حضرت رضا (علیهالسلام) از محلی عبور میکرد که شخصی به ایشان دشنام داد فردی دیگری که شاهد ماجرا بود از امام خواستند که اجازه دهد تا او را ادب کند اما امام این اجازه را نداند و گفتند «او دینش در حال کامل شدن است» و دیدند امام دست به دعا برداشتند و فرمودند «خدایا هر چه از اموال دارد را در آتش بسوزان و آنچه سالم باقی میماند را نیز نصیب دزدان کن» شاهدان ماجرا متحیر میمانند از آن گذشت امام و از این دعای ایشان؛ روز بعد این اتفاق میافتد و شخص به محضر امام میرسد برای آنکه دنیا و آخرتشان را از امام طلب کنند که امام رضا (علیهالسلام) رو به دوستدارنشان میفرمایند او باید اینگونه دینش کامل میشد.
روایت دیگری از امام رضا (علیهالسلام) نقل شده که میفرمایند روزی به محضر پدرم امام موسی الکاظم (علیهالسلام) وارد شدم ایشان نظر من را در خصوص چگونه لباس پوشیدن و لباس زیبا به تن داشتن پرسیدند و من به ایشان گفتم که عموی ما امام حسن (علیهالسلام) لباسهای زیبا به تن داشتند جد من هم امام سجاد (علیهالسلام) همیشه لباسهای زیبا و آراسته به تن داشتند، زیبا لباس پوشیدن از دستورات اسلام است؛ لازم به ذکر است که یک برهه در زمان صدر اسلام و یک برحه هم حدود هشتاد سال قبل این تفکر غلط رواج یافت که مومن و شیعه باید صوفی مسلک باشد یعنی مومن و شیعه باید ژولیده و شلخته در جامعه ظاهر شود که این به شدت غلط و اشتباه است زیرا مومن نه باید سوفی مسلک باشد و نه باید در ظاهر خود ولخرجی داشته باشد.