حجت الاسلام پناهیان: ما حاضر نیستیم خودمان را در خانه خدا ذلیل کنیم!
وارث: مراسم عزاداری شب سوم محرم در هیئت میثاق با شهدا با سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و مداحی حاج میثم مطیعی برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام پناهیان را می خوانید:
در مورد هدف امتحان، دیدیم که پروردگار عالم با یک ادبیات بسیار عمیق و عرفانی و دینی به بیان هدف پرداخته اند و فرمودند که امتحان برای این است که تکبر از دل برود و جای آن تزلزل بنشیند. در این باره معلوم است که باید خیلی تامل کرد. معلوم است که هر چقدر باید ما به امتحان نگاه بکنیم و هر چقدر باید به همه چیز امتحانی نگاه بکنیم همان قدر هم باید به هدف امتحان یعنی اخراج تکبر از دل نگاه بکنیم. و چون هدف نماز هم رفع تکبر از دل است، آن وقت تناسب به خوبی مشخص است. اگر همیشه باید به امتحان نگاه بکنیم و به تبع به هدف و نتیجه اصلی امتحان نگاه بکنیم و همیشه هم باید نماز بخوانیم و طبیعتا همیشه باید به هدف نمازهم نگاه بکنیم، اینها چقدر باهم جور در می آیند. و یکی از راههای اینکه آدم بفهمد دین را درست فهمیده است یا نه، این است که بخشهای مختلف معرفت دینی را با بخشهای دیگر در هم ضرب کند و تناسب هایش را دریابد و ببیند این موضوعها به هم می خورد و اگر این موضوع مهم است چرا اینقدر دستورات دیگر داده شده است؟ اگر آن دستور مهم است چرا آن یکی فایده اینقدر مد نظر قرار داده شده است؟ ما شبکه معارف دینی خودمان را، شبکه مفاهیم و اخلاق دینی را در یک انسجامی درک کنیم.
اگر ما توانسته بودیم در نظام تعلیم و تربیت دینی خودمان و لااقل در نظام تبلیغات دینی خودمان در یک شبکه منظمی معارف دینی را معرفی کرده بودیم به یکباره با خیل مخاطبانی مواجه نمی شدیم که اولیات و نکات کلیدی دین را بشنوند و بگویند: عجب! چه چیز جالبی بود.ما تا به حال به این توجه نداشتیم. این نشان دهنده نقصی در نظام تعلیم و تربیتی ماست. نباید ما موضوعی دینی پیدا کنیم به شدت کلیدی باشد و به شدت مغفول واقع شده باشد.
ما باید هوشمندانه ببینیم که تعلیمات دینی ای که دریافتیم و خوبی ها و بدی هایی که سراغ داریم با هم تناسب داشته باشند. یک فضای مهندسی شده لطیفی را انسان احساس کند و خودش را در یکسری مفاهیم پراکنده و غیر منسجم گم نکند که اهمیت های اینها را با هم اشتباه بگیرد. بگوید اینها هر دفعه یک چیزی را می گویند و ما گیج شدیم و متوجه اهمیت هیچ کدام نشده ایم.
هدف امتحان به تعبیر دینی و عرفانی، برای از بین بردن تکبر است. برای اینکه ابواب رحمت و فضل رو به سوی انسان باز شود. وقتی تکبر رفت رحمت و نور می آید. تو به خدا خواهی رسید و عاشق ملاقات خدا می شوی.
خداوند می فرماید: به عزت و جلالم قسم امید بنده خودم را هر چیز و هر کسی قطع می کنم تا به کسی جز خودم دل نبندد. و معمولا به هر کسی خدمت کنید از او خیانت دریافت خواهید کرد. مگر اینکه موارد استثنایی پیش بیاید. خدا نمی گذارد تو با اسبابی که در عالم آفریده شده است، تنها بمانی.
چرا می فرماید امید بنده خودم را هر چیز و هر کسی قطع می کنم تا به کسی جز خودم دل نبندد؟ این طراحی خداست. نمی گذارد تو به جایی پیوند بخوری و بروی! باور نمی کنید خدا چه طراخی هایی کرده است برای این عمیقترین ارتباط که ناگسستنی باقی بماند! مردم بعضا خوشبختی را در حماقت می بینندو اصلا به روی خودشان نمی آورند و نمی دانند همه چیز امتحانی است!
امام باقر علیه السلام می فرماید: من زجری از دست زن و بچه و غلامانم می کشم که نمی دانید! و در این زجر خدا به من مرحمتی می کند که جایش با هیچ عبادتی پر شدنی نیست.
این را نباید در نظر گرفت که به کسی نباید محبت کرد چون بی وفایی می کند! نه گاهی محبت یک تکلیف است و موظف به انجام آن هستی. گاهی نباید به نتیجه نگاه کرد. ولی اتصالات برای خودت درست نکن که خدا قطع می کند.
کسی تکبر ندارد که خیلی به در خانه خدا می آید و همه اسباب از جلوی دستانش برداشته شده است. و چهره اش ریخته است.
ما حاضر نیستیم خودمان را در خانه خدا ذلیل کنیم. تا اسبابت را قطع نکنند، ذلیل نمی شوی! امام باقر علیه السلام جوری دعا می خواند و ضجه می زد در کنار خانه خدا که اطرافیان حضرت دیدند خیل ناجور است، آمدند و گفتند: آقا لطفا کمی آرامتر، مردم نگاه می کنند و زشت است. خیلی بدجور دارید التماس می کنید. امام باقر علیه السلام فرمودند: رهایم کنید، من به دنبال طلب ترحم از پروردگار خودم هستم. اینجا محل استجابت دعاست! من باید التماس کنم خدای خودم را.
هدف امتحان این است که انسان عاشق خدا شود. در عالم لذتی بالاتر از عشق به خدا وجود ندارد. خدا هم انسان را آفریده است برای اینکه این لذت را بچشد. اینجاست که خدا راضی است از موجودی که خلق کرده است. و راهی دیگر برای چشیدن عشق، جز امتحان وجود ندارد!
عشق به خدا آتشی است که به هر چیزی بخورد می سوزاند و خاکستر می کند و چیزی باقی نخواهد گذاشت.
از مرحوم قاضی پرسیدند راه میانبر برای رسیدن به خدا چیست؟ فرمود: من هر چه می بینم هیچ چیز مثل کبد سوخته و جگر سوخته نیست.
در روایات داریم گاهی این داغ برادر عزیز یک مومن است، حتما لازم نیست بچه اش باشد! کسی را دوست دارد و خدا می بردش و آخ نمی گوید و داغ بر دلش می نشیند. فرشته می شود.
یک تعبیر انسان شناسانه از هدف امتحان با یک روایت از امام علی علیه السلام این است: امتحان می خواهد قوای انسان را به فعلیت برساند، استعدادهای بالقوه انسان را به فعلیت برساند، امتحان موجب شکوفایی انسان می شود. امتحان موجب رشد انسان می شود. و اگر با امتحان الهی ما همراهی کنیم آنوقت استعدادهای برتر را پیدا خواهیم کرد. استعدادهای برتر از کمتر شروع می شود تا خیلی برتر. هنگام نزول شدائد فضایل انسان رو می شود.
امام باقر علیه السلام می فرماید: این گناهان باعث بهشت رفتن می شود! پرسیدند: چگونه گناه باعث بهشت رفتن می شود؟ فرمودند: خدا فرد را امتحان می کند و بدی هایش را بیرون می ریزد و او به خودش می آید! و گناه را برطرف می کند. و به خدا نزدیک می شود. خدا از هیچ کسی امتحانی بالاتر از ظرفیتش نمی گیرد.
در ادامه این مراسم ذاکر اهل بیت علیه السلام حاج میثم مطیعی به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.
/ر.م 211