اطاعت محض از امام عصر، عباس بن علی(ع) را باب الحوائج کرد

کد خبر: 33475
حضرت عباس(ع) نامی آشنا برای همه ما هستند که از کودکی در جلسات روضه خوانی با نام و رشادتهایشان آشنا شدیم و هر چه پیش رفتیم، بابی بهتر از محضر ایشان برای عرضه حوائج نیافتیم؛ ...
وارث

وارث:  به مناسبت ایام ولادت حضرت عباس (ع)که روز جانباز نام دارد، با آیت ا... سیدرحیم توکل، استاد حوزه و معلم اخلاق درباره راز شخصیت و شأن والای قمربنی هاشم(ع) به گفت وگو پرداخته‌ایم که از نظرتان می‌گذرد:

*چه چیز به قمربنی هاشم(ع) چنین جایگاه خاصی بخشیده که هر‌گاه از واقعه کربلا سخن به میان می‌آید، پس از شخص سیدالشهدا(ع) نخستین نام به ایشان و حماسه آفرینی‌هایشان اختصاص دارد، راز این جایگاه خاص و منحصربه فرد چیست؟

اگرچه حضرت ابوالفضل(ع) در ابعاد مختلف دارای چنان ویژگی‌های روحی و شخصیتی هستند که ایشان را به انسانی خاص در تاریخ بدل کرده، اما آنچه جایگاه ویژه به ایشان بخشیده، به اطاعت محض آن حضرت(ع) از امام زمانشان باز می‌گردد؛ زیرا هر‌گاه امام عصرشان فرمایشی داشتند، وجود مبارک قمربنی هاشم(ع) سراپا طاعت بود و تسلیم که این عین عبودیت محض است و همین تبعیت سبب شده که در لسان اهل بیت(ع)، مقامی خاص داشته باشند و به تعبیر آن حضرات(ع) ایمانی محکم داشتند و دیدی بالا و به باب الحوائج شهرت یافته‌اند.

جالب آنکه این اطاعت از امام عصر تا آخرین لحظه حیات ایشان تبلور و تسری داشت، به گونه‌ای که پس از شهادت حضرت علی اکبر(ع) وقتی خواستند روانه میدان شوند، حضرت سیدالشهدا(ع) اجازه نداده و از ایشان درخواست آوردن آب برای خیمه‌ها کردند و اینجا باز هم به رغم آنکه حضرت عباس(ع) علمدار سپاه بودند و نظرشان بر حمله و حضور در میدان جنگ بود، اما به تبعیت از فرمان امامشان راهی نهر آب شدند.

باید توجه داشت، تمام مقامات هر فرد مسلمانی، در قبال عبودیتِ فرمان خداست و با توجه به آنکه امام هر زمان خلیفه ا... است، اطاعت از او اطاعت از خدا محسوب می‌شود و حضرت عباس(ع) با چنان طاعتی شاهکاری بی‌نظیر از عبودیت را ترسیم کردند و به مقامی چنین والا دست یافتند.

  * معمولاً هر آنچه درباره حضرت ابوالفضل(ع) بیان شده به روز عاشورا محدود می‌شود، چه چیز پیش از کربلا و عاشورا در وجود ایشان رشد و نمو یافته بود که حماسه عاشورایی ایشان را رقم زد؟

- باید توجه داشت، تمام جریانهایی که برای انسان در ماجرای یک واقعه پیش می‌آید، مختص و منحصر به‌‌ همان روز واقعه نیست، بلکه باید در طول زمان و در بستر حوادث شخصی آن را سنجید. همان‌گونه که جریان عاشورا ظهور جلوه‌های باطنی حضرت ابوالفضل(ع) بود، در حالی که ایشان این نورانیت را در طول زمان در جان خود بارور کردند و در روز عاشورا جلوه گر شد، نه اینکه فردی عادی و بدون آمادگی‌های خاص روحی معنوی باشند، بعد در روز عاشورا آن چنان که می‌دانیم، حماسه آفرینی و تاریخ سازی کنند.

به عبارت بهتر، صفای باطن ایشان که در طول سا‌لها اطاعت پروردگار و تبعیت از امام عصر و ادب در وجود ایشان ایجاد شده بود، در تاسوعا و عاشورای حسینی مجال جلوه‌گری یافت.

  * چگونه ایشان به چنین مقاماتی دست یافتند، چه چیز در حضرت ابوالفضل(ع) این سطح از عبودیت را رقم می‌زد؟

- در پاسخ به این پرسش باید گفت، خدای عالم نور است و منوّر و منیر و اگر کار انسان خدایی شد، نور خدا به عمل او می‌تابد و اگر نور خدا به عملی تابیده شد، به برکت آن نور جان عامل نورانی می‌شود و چون نورانیت می‌خواهد به این دل سرازیر شود، به اسبابی نیاز دارد که‌‌ همان اعمال و اعتقادات ماست و نورانیت را به فعل و عمل ما سرازیر می‌کند. حضرت عباس(ع) نیز در طول زمان در محضر خدا غیر خدا را ندید و کار را برای خدا کرد، از این رو نور عمل خدایی‌اش بر باطن ایشان نیز تابید.

افزون بر این، از اسامی خداوند متعال نام مقدس طاهر یا مطّهر است و تنها کار برای خدا طاهر است و باطن عامل به کار خدایی طیب می‌شود؛ نتیجه آنکه این طهارت و نورانیت جان قمر بنی هاشم(ع) از اعمال خدایی ایشان نشات گرفته است.

* آیا با چنین مقاماتی می‌توان حضرت ابوالفضل(ع) را معصوم دانست، در حالی که ما چهارده معصوم(ع) بیشتر نداریم؟

- این تعبیر که حضرت عباس(ع) معصوم نبوده‌اند، اشتباه است؛ زیرا عصمت ذومراتب است؛ به عنوان مثال لامپ ۱۰۰ وات نور دارد، خورشید هم نور دارد، اما مراتب نور آنها متفاوت است.

اینکه می‌گوییم حضرت ابوالفضل(ع) معصوم بوده‌اند، بدین معنا نیست که عصمت ایشان همتراز و همانند چهارده معصوم(ع) است، بلکه ایشان نیز مانند انبیای الهی که هر یک معصوم بوده‌اند، مقامی از عصمت دارند. این‌‌ همان عصمتی است که ما برای حضرت زینب(س)، حضرت معصومه(س) و نیز حضرت علی اکبر(ع) قائل هستیم که البته درک مراتب عصمت این افراد برای عقل عادی ما قابل درک نیست که کی قطره‌ای می‌تواند درک دریا کند!؟ و ما فقط از کلمات معصومین(ع) مقامات ایشان را به دست می‌آوریم.

حضرت ابوالفضل(ع) شخصیتی هستند که ائمه(ع) پس از آن حضرت(ع) وقتی نام عمو جانشان می‌آمد، با عظمت و عزت از ایشان نام می‌بردند که باز هم راز این عظمت را باید در عبودیت محض و اطاعت بی‌چون و چرا و خالص ایشان از امام زمان جست.

* در میان شیعیان و محبان اهل بیت(ع) حضرت ابوالفضل(ع) به باب الحوائج شهرت دارند و مردم حتی از دیگر مذاهب و ادیان برای حاجات خویش به ایشان متوسل می‌شوند، راز این باب حاجات بودن حضرت عباس(ع) چیست؟

- برخی از اهل معنا تعبیری آورده‌اند که عام است، بدین معنا که هر عزیزی می‌تواند حاجت بدهد و واسطه کسب حوائج باشد از این رو توصیه می‌شود که به مزار شهدا و علما برویم و طلب حاجت کنیم.

اما برخی دیگر از اهل معنا تعبیری دیگر آورده‌اند به این وصف که وقتی حضرت ابوالفضل(ع) به آب زدند، عطشی عجیب داشتند دست به زیر آب بردند، اما همین که خواستند بنوشند، به یاد عطش برادرشان سیدالشهدا (ع) افتادند و به رغم شدت تشنگی از آب ننوشیدند.

و نیز آورده‌اند که وقتی ایشان به شهادت رسیدند، پیامبر اکرم(ص) برایشان آب آوردند، اما حضرت(ع) از نوشیدن امتناع کردند! پیامبر(ص) فرمودند: «چرا نمی‌نوشی، پیش از تو همه شهدا از این آب نوشیدند.» اما حضرت ابوالفضل(ع) فرمودند: «مولایم حسین(ع) عطشان است و تا او ننوشد، من آب نمی‌خورم.» که این اوج ادب حتی پس از شهادت است که مقام باب الحوائجی را بحق شایسته حضرت عباس(ع) کرده است.

دامنه این باب حاجات بودن ایشان تا جایی است که برخی اهل معنا گفته‌اند، حاجات را سیدالشهدا(ع) می‌دهد، اما از دستان حضرت عباس(ع)، برای همین است که پیش از عرضه حاجات به محضر امام حسین(ع) به در خانه ایشان می‌رویم و عرض ارادت می‌کنیم.

 

 * در ذکر مناقب و اوصاف حضرت ابوالفضل(ع) همیشه از ادب حضرت(ع) سخن به میان می‌آید، این سطح از ادب و کمالات چگونه در وجودشان بارور شده بود؟

- اگر سیره مادر ایشان یعنی حضرت ‌ام البنین(س) را مرور کنیم، می‌بینیم وقتی قرار شد پس از شهادت حضرت صدیقه(س) به خانه امیرمومنان(ع) بیایند، پیش از ورود به خانه حضرت(ع) به همراهانشان فرمودند: بایستید و خود داخل خانه شدند و مقابل پای حضرت زینب(س) که در آن زمان دختری خردسال بودند زانو زده و فرمودند: «من آمده‌ام کنیزی شما را کنم، نه اینکه جای مادرتان را بگیرم!» این ادب ‌ام البنین(س) است برابر دختری خردسال که جای تحسین دارد و پس از موافقت حضرت زینب(س) رفتند و به همراهان گفتند، ایشان من را به کنیزی پذیرفتند.

همچنین در تاریخ است که وقتی حضرت عباس(ع) متولد شدند، حضرت ‌ام البنین(س) قنداقه نوزاد را دور سر سیدالشهدا (ع) گرداندند.

بنابراین، از چنین مادری، چنان پسری بر می‌آید که هر‌گاه برادرشان می‌آمد، تمام قد مقابلشان می‌ایستادند و همیشه ایشان را مولا و سرورم خطاب می‌کردند و حتی یک بار سیدالشهدا(ع) را برادر خطاب نکردند، جز لحظه شهادت و وقتی که حضرت صدیقه(س) به بالین ایشان آمده و او را «پسرم!» خطاب کردند، در اینجا بود که حضرت عباس(ع) فرمودند: «یا اخا! ادرک اخاک»

افزون بر این، ایشان در اوج وفا نسبت به امام زمان خویش قرار داشتند، به گونه‌ای که الگویی عملی برای رزمندگان در طول هشت سال دفاع مقدس شدند و آن‌ها با تاسی به ایشان در وفاداری و جانبازی رهسپار جبهه‌ها می‌شدند.

  *چگونه می توان از این ویژگی‌ها و کمالات روحی معنوی قمر بنی هاشم(ع) در زندگی استفاده کرد؟

- مردم در هر کاری به استاد نیاز دارند، انسان وقتی می‌خواهد رانندگی یا خیاطی کند یا به هر حرفه و کاری وارد شود، نیاز به استاد و الگو دارد و این مسأله در سیر و سلوک و طی مراتب معنوی ضرورتی دوچندان می‌یابد.

از این روست که خدای متعال در قرآن برخی سوره‌ها را با نام پیامبران نازل کرده، همچون سوره‌های یونس، یوسف، ابراهیم و نوح(ع) که این شیوه‌ای قرآنی برای الگوسازی است. حضرت ابوالفضل(ع) نیز با ادب، وفاداری، رشادت‌ها و جانبازی‌ها و اطاعت از امام عصر خود از زمان خردسالی تا لحظه شهادت به الگویی بی‌بدیل برای جامعه تبدیل شدند که تأسی به ایشان ضرورت دارد.

/م.س215