بزرگترین اسماء حسنای الهی کدامند؟
این سخنان حضرت امام باقر علیه السلام در رابطه با دعای سحر است. دعای سحر یکی از معروف ترین دعاها در ماه مبارک رمضان است که روایت شده حضرت آن را در سحرهای ماه مبارک رمضان قرائت کرده و نسبت به خواندن آن سفارش می نمودند.
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ، وَ کُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تاَّمَّةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ اَسْماَّئِکَ بِاَکْبَرِها وَکُلُّ اَسْماَّئِکَ کَبیرَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاَسْماَّئِکَ کُلِّها
«کلمه» یعنی ابزاری که مقصود گوینده را به شنونده انتقال می دهد و آنچه که آشکار کننده منظور گوینده است.
یعنی مخلوقی که جلوه صفات الهی است، خود یک «کلمه» محسوب می شود. بنابراین همه مخلوقات «کلمة الله » هستند اما در این «کلمة الله بودن» یکسان نیستند. برخی تمام و کامل اند و برخی اینگونه نیستند.
تمام و کامل بودن مخلوقات در صورتی است که به چیزی خارج از خود محتاج نباشند یعنی هیچ نقصی در آنها وجود نداشته باشد و درعالم هستی به چنان درجه و مرتبه ای رسیده باشند که آیینه تمام نمای صفات الهی باشند. چنین مخلوقی، اتم « کلمات الهی» شمرده می شود.
دعا کننده در این فقره از دعای پرفیض سحر نیز مانند فرازهای پیشین ، ابتدا به سراغ تمام ترین و کامل ترین کلمه الهی که وجود مبارک محمد و آل محمد صل الله علیه وآله هستند می رود و از آنها استعانت می جوید « اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ» اما بعد متوجه می شود که تمام مخلوقات از جانب خدا و همه «کلمة الله » هستند و اعتراف می کند که خدایا همه کلمات تو تمام و کامل هستند ومن از تمامی کلمات تو مدد می جویم برای رسیدن به اهداف و مقاصدم « اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ وَ کُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ» .
در فراز بعدی می فرماید: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تاَّمَّةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا ؛ در تعریف مفهوم «کامل» باید گفت: هرگاه غرض (مقصود) از چیزی حاصل شود گفته می شود آن چیز کامل است، صفات ذات الهی که کامل هستند اما هریک از مخلوقات الهی نیز به اندازه ظرفیت وجودی خود کامل اند چون غرض از وجود آنها حاصل شده و هیچ یک بیهوده آفریده نشده اند.
این که گفته می شود همه مخلوقات کامل هستند به این مفهوم نیست که همه در یک مرتبه و درجه کمالی قرار دارند؛ در میان مخلوقات انسان اشرف مخلوقات است چرا که بیشترین میزان از کمالات الهی را می تواند بروز داده و ظاهر کند.
خداوند متعال یک کمال معنوی نیز در انسان قرار داده که خاص انسان است. لذا انسان هم از جهت مادی و وجودی، دارای کمال است و هم از جهت معنوی. در این میان انبیاء و اولیاء چون خود را به آن کمال معنوی که عبارتست از شهود و معرفت حضرت حق، رسانده اند، بنابراین از نظر کمالی در درجات بالایی قرار دارند. البته انسان های کامل نیز در یک درجه نیستند؛ و بر اساس تصریح قران کریم برخی بر برخی دیگر فضیلت دارند.
در همین راستا وجود پیامبر اعظم صل الله علیه وآله و ائمه علیهم السلام در درجه بالاتری نسبت به سایر انبیاء قرار دارند که به عنوان مخلوق خدا و نتیجه افعال الهی مشاهده می کنیم.
به همین دلیل در این فقره نیز ابتدا به سراغ کامل ترین انسان ها و جلوه های کمالی الهی می رویم لذا می گوییم «اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها» و سپس متوجه می شویم که منشاء همه کمالات ذات مقدس الله است بنابراین عرضه می داریم خدایا همه کمالات تو، کامل ترین همستند و ما دست به سوی همه آنها دراز می کنیم و از همه مدد می جوییم « وَکُلُّ کَلِماتِکَ تاَّمَّةٌ تاَّمَّةٌ »
نکته ای که باید بدان توجه داشت این است که کمال الهی یک امر ثابت است و مرتبه ندارد لذا در مرحله دوم دعا کننده متوجه کلیت کمال الهی شده و می گوید خدایا همه کمالات تو کامل است و من به سوی همه کمالات تو دست کمک دراز می کنم و برای حاجتم ا زهمه آنها مدد می گیرم «اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا» .
در ادامه دعا می فرماید: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ اَسْماَّئِکَ بِاَکْبَرِها وَکُلُّ اَسْماَّئِکَ کَبیرَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاَسْماَّئِکَ کُلِّها
معنای لغوی واژه «اسم » هم به معنای علامت و نشانه است هم به معنای رفعت وبلندی مرتبه؛ اسماء الهی هم از مرتبه بلند و جایگاه رفیع برخوردارند و هم علامت و نشانه ای برای ویژگی ها و توصیفات الهی هستند.
در فقرات گذشته توضیح دادیم که خدا دارای اسماء و اوصافی است که برخی مربوط به صفات ذاتی و برخی مربوط به صفات فعلی اوست.
این اسماء و صفات ذاتی و فعلی اینگونه نیست که از حیث وجودی و کارایی در یک سطح باشند بلکه برخی از اسماء و صفات وسیع تر و گسترده تر و برخی محدودتر هستند. برای نمونه صفت خالق بسیار وسیع تر از صفت رازق است، چون رازق مربوط به رزق مخلوقات است اما خالق مربوط به آفرینش آنهاست و در دل خود رازق را هم دارد.
چرا که «رزق» فرع بر«آفرینش» است. بر این اساس اسمای الهی در یک سطح نیستند برخی اکبر و برخی کبیرند. مخلوقات خدا هم اینگونه اند. مخلوقات خدا در عالم هستی از آن جهت که نشانه های خدا هستند پس به انها هم اطلاق صفت و اسم می شود، لذا همه مخلوقات الهی چون علامت و اسم هستند پس اسماء الله شمرده می شوند.
زیبایی یک مخلوق نشانه و علامت جمال خداست. حکمت یک مخلوق، اتقان وجودی یک مخلوق، نشانه حکمت خداست و همه اسماء و صفات الهی به گونه ای خود را در مخلوقات نشان می دهند. پس از این جهت همه مخلوقات اسماء الله هستند اما در این زمینه نیز همه مخلوقات در یک سطح نبوده و با هم یکسان نیستند. لذا حضرت امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: نحن اسماء الحسنا؛ ما آن اسماء حسنای الهی هستیم که وقتی از خدا درخواست حاجتی می شود خدا به واسطه آنها حاجات را اجابت می کند.
یعنی ایشان بالاترین درجه از اسمای الهی را دارند. دعاکننده در دعا ابتدا متوجه اکبر اسمائ الهی یعنی وجود مقدس محمد و آل محمد صل الله علیه وآله می شود و سپس متوجه می شود همه اسمای الهی از خود خدا هستند همه اسما در ذات الهی یکسانند و عرض می کند خدایا من به تمامی اسمای تو مدد می جویم.
/ف.م214