پاسخ امام حسن (ع) به سؤال «دخترم را به چه کسی بدهم»؟

کد خبر: 37676
کسی آمد از امام حسن مجتبی علیه السلام پرسید که به چه کسی دختر بدهیم؟ حضرت فرمودند به آدم دیندار. پرسیدند چرا؟ فرمودند اگر کسی دیندار باشد، اگر دختر شما را بپسندد تکریمش می کند و به او احترام می گذارد و اگر از دختر شما خوشش نیاید لااقل به او ظلم نمی کند.
وارث: کسی آمد از امام حسن مجتبی علیه السلام پرسید که به چه کسی دختر بدهیم؟ حضرت فرمودند به آدم دیندار. پرسیدند چرا؟ فرمودند اگر کسی دیندار باشد، اگر دختر شما را بپسندد تکریمش می کند و به او احترام می گذارد و اگر از دختر شما خوشش نیاید لااقل به او ظلم نمی کند. پس خاصیت دینداری این جا ظاهر می شود که فردی که به خدا اعتقاد دارد و دیندار است به هر دلیلی از همسرش خوشش نیامد لااقل به او ظلم نمی کند. این همه ظلمی که به همسران در خانه ها می شود،  علتش این است که واقعا آن باور و اعتقاد نیست.  اگر آن اعتقاد باشد  و همسر فرد خوب نباشد  نهایتا به خاطر خدا او را تحمل می کند چون روایت هم داریم که اگر کسی سوء اخلاق و سوء رفتار همسرش را  تحمل کند و صبر پیشه کند،  خدا او را با حضرت ایوب محشور می کند و ثواب حضرت ایوب را به او می دهد یا اگر خانم باشد ثواب حضرت آسیه را به او می دهد.

بخشی از گفتگو با حجت الاسلام  و المسلمین علی اصغر فروتن، دبیر گروه روانشناسی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم را درباره مفهوم  رابطه زوجیت و تأثیر نگاه توحیدی و معناگرایانه بر آن می خوانید

 

شاید اصلا مفهوم زوجیّت برای ما خیلی روشن نشده است. این که قرآن می فرماید: "وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً"  ما هنوز به این سکینه قلبی و مودّت و رحمتی که قرآن هدف زوجیت بیان می کند نرسیده ایم.

همان گونه که شناخت پیدا کردن برای ازدواج برای خیلی ها مفهوم ندارد،  زوجیت هم برای بعضی ها این گونه است، یعنی فضای ذهنی او برای زوجیت کاملا مبهم است و اگر بپرسی برای چه می خواهی ازدواج کنی خودش هم دقیق نمی داند برای چه می خواهد ازدواج کند.

فرمودید بخش عمده ریشه طلاق ها به فقدان توجه به کفو بودن برمی گردد. از دلایل و عوامل دیگر هم بفرمایید.

عدم پایبندی طرفین - حالا چه مرد و چه زن - به تعهدات ازدواج هم نکته مهمی است. یعنی همسرانی بوده اند که اوایل با هم خوب بوده اند کفو هم بوده اند اما چون آقا یا خانم به تعهدات ازدواج به آن چیزی که در عقدنامه امضا کرده اند و تعهد داده اند متعهد نشده اند،  همین باعث بروز اختلاف و طلاق شده است. آقایی بوده که روابط خارج از ازدواج داشته و خانم هم همین طور و این به زندگی آسیب زده است. یک نکته دیگر که به زندگی ها آسیب می زند، زیاده خواهی است. این که آدم ها به آنچه دارند قانع نیستند  و دوست دارند بهترین ها را داشته باشند. مثلا آقایی 15 سال پیش با خانمی ازدواج کرده و او همراه با زنش پیر شده است حالا او و زنش در سن میانسالی قرار دارند اما چشم مرد به دنبال زن های جوان است، چرا؟ چون زنش میانسال است. این ها نشانه هایی از زیاده خواهی است و عملا قدر زندگی خودش را نمی داند و این باعث بروز اختلافات و تنش  می شود.  عامل دیگر هم دخالت های نابجای خانواده هاست.

شما که بررسی کرده اید ریشه دخالت خانواده ها در زندگی زوج ها چیست؟

خانواده ها نمی توانند قبول کنند وقتی زن و شوهری ازدواج می کنند، آن ها زندگی مستقلی تشکیل داده اند و آن ها باید برای زندگی خود تصمیم بگیرند. ولی خب پدر و مادرها به فرزندان خود  به چشم بچه نگاه می کنند یعنی نمی خواهند قبول کنند که آن ها بزرگ شده اند و می توانند درباره زندگی خودشان تصمیم بگیرند بنابراین خانواده ها می خواهند به جای فرزندان تصمیم بگیرند و این منشأ بروز اختلافات و تنش و طلاق می شود . متأسفانه دخالت خانواده ها در جامعه ایرانی کم نیست.  البته برخی از این دخالت ها نهایتا به طلاق می رسد برخی هم واقعا تحمل می کنند اما بروز اختلاف قابل کتمان نیست.

به عنوان آخرین پرسش اگر بخواهیم مجموعه این تنش هایی که در زندگی زوج ها پیش می آید و اختلاف هایی که بروز می کند از منظر معناگرایانه نگاه کنیم چه نکاتی برجسته خواهد بود؟ فرض کنید کسی که باورهای عمیقی دارد و به تعبیر معروف عبد و بنده است، این عبد و بنده بودن در سکنات و رفتارش به نوعی تجلی پیدا می کند، از جمله نوع رفتار او با همسرش. کسی ایمان حقیقی داشته  باشد نمی تواند در رفتار  یک فرد مثلا رفتار او با همسر و فرزندان تجلی و تبلور نداشته باشد.  آیا مثلا می شود به این حجم بالایی از خیانت ها که متأسفانه در جامعه ما زیاد هم شده از منظر معناگرایانه نگاه کنیم و بگوییم در واقع آب از سرچشمه گل آلود شده و آدم ها اول از همه باور توحیدی شان ضعیف شده و تعهدشان به پروردگار کم شده که این فقدان تعهد در تعهد آن ها  به بندگان از جمله همسرشان هم دیده می شود؟

قطعا همین طور است.  اصلا اولین معیار ازدواج، ایمان و تدیّن افراد است. حالا اگر افرادی در جامعه ما به راحتی از کنار این موضوع می گذرند، دلیل نمی شود که ما آن را نادیده  بگیریم. چرا ایمان و تدیّن برای آغاز یک زندگی و ادامه آن مهم است؟ روایت امام حسن علیه السلام  است. کسی آمد از امام حسن مجتبی علیه السلام پرسید که به چه کسی دختر بدهیم؟ حضرت فرمودند به آدم دیندار. پرسیدند چرا؟ فرمودند اگر کسی دیندار باشد، اگر دختر شما را بپسندد تکریمش می کند و به او احترام می گذارد و اگر از دختر شما خوشش نیاید لااقل به او ظلم نمی کند . پس خاصیت دینداری این جا ظاهر می شود که فردی که به خدا اعتقاد دارد و دیندار است به هر دلیلی از همسرش خوشش نیامد لااقل به او ظلم نمی کند. این همه ظلمی که به همسران در خانه ها می شود،  علتش این است که واقعا آن باور و اعتقاد نیست.  اگر آن اعتقاد باشد  و همسر فرد خوب نباشد  نهایتا به خاطر خدا او را تحمل می کند چون روایت هم داریم که اگر کسی سوء اخلاق و سوء رفتار همسرش را  تحمل کند و صبر پیشه کند،  خدا او را با حضرت ایوب محشور می کند و ثواب حضرت ایوب را به او می دهد یا اگر خانم باشد ثواب حضرت آسیه را به او می دهد.

معروف است درباره عارف و انسان کامل آیت الله سید علی قاضی طباطبایی می گویند ایشان در پاسخ به اطرافیان و شاگردان شان که چرا آزارهای همسرشان را تحمل می کنند فرموده بودند من اگر به جایی رسیده ام به واسطه همین صبر بر ناملایمات بوده است.

قطعا همین طور است. روایت صریحی داریم که  ثواب عظمیی برای تحمل سوء رفتار و بداخلاقی های همسر وجود دارد.

در صورتی که می بینیم امروز زوج ها با کوچک ترین ناملایمتی سراغ طلاق می روند.

بله به خاطر این است که آن باورها  سست شده است و فرد  به خودش و منافع خودش و دنیای خودش و لذت های خودش فکر می کند و نمی خواهد از این دایره ای که دور خودش تنیده،  بیرون بیاید.  اگر کسی به این فکر کند به هر حال ما به دنیا نیامده ایم که صبح تا شب، غرق در لذت ها باشیم و تن آسایی کنیم اگر کسی به این فکر کند که دنیا مشکلات خاص خود را خواهد داشت آن وقت راحت تر با دنیا کنار می آید. این کنار آمدن البته ایمان قوی می خواهد.  ضمن این که این تحمل، شیرینی و لذتی در زندگی ایجاد می کند و همسر کسی بیمار شده همسرش را تحمل می کند و او را تر و خشک می کند، الفت و صمیمیت این دو بسیار بیشتر می شود و زاویه هایی به روی آن ها گشوده می شود که پیش تر نبوده است و زندگی شان تداوم بیشتری می یابد.

/110 20 01 307