شیعه واقعی چه کسی است+پاسخ رئیس مذهب جعفری
در قرآن کریم کلمه شیعه به همین مفهوم به کار گرفته شده است. مثلاً آنجا که میفرماید: «ان من شیعته لابراهیم»(2) از کسانی که راه او (نوح) را دنبال کردند، ابراهیم بود، اما در مفهوم خاص، شیعه به پیروان و یاران امام علی(ع) گفته میشود که پس از پیامبر به امامت او روی آوردند، ابن خلدون میگوید: شیعه در عرف فقیهان و متکلمان بر پیروان و اتباع علی و پسران او اطلاق میشود.(3)
از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: از ام سلمه همسر پیامبر درباره علی بن ابیطالب سؤال شد، گفت: از رسول خدا شنیدم که میفرماید: علی و شیعیان او همان رستگارانند.(4)
در روایت دیگر از امام علی(ع) نقل شده است که فرمود: از حسد ورزی مردم نزد رسول خدا نسبت به خودم شکوه کردم، آن حضرت فرمود: ای علی، نخستین چهار نفری که وارد بهشت میشوند من هستم و تو و حسن و حسین و پشت سر ما ذریّه ما وارد میشوند. و پشت سر ذریه ما دوستان ما و شیعیان ما از سمت راست و چپ ما.(5)
*ویژگیهای شیعه
ویژگیهای یک شیعه واقعی در روایات اهل بیت(ع) به طور گسترده و مبسوط ذکر شده است و بدون هیچ گونه دخل و تصرف، اصل روایات در مورد شیعه واقعی را نقل میکنیم:
از امام حسن عسکری(ع) نقل شده است که فرمود: شیعیان علی(ع) آنانند که باکشان نیست، در راه خدا مرگ به سراغ آنان آید یا آنان به پیشواز مرگ روند، شیعیان علی آنانند که برادرانشان را بر خود ترجیح دهند، هر چند خود نیازمند باشد و آنانند که خداوند ایشان را در آنجا که نهی کرده است نمیبیند و در آنجا که امر کرده است همیشه حاضر میبیند، شیعیان علی(ع) آنانند که در گرامیداشت، برادران مؤمن خویش به علی(ع) اقتدا میکنند.(6)
امام صادق(ع) در مورد شیعه واقعی فرموده است: شیعیان ما اهل پارسایی و سختکوشی (در عبادت) هستند، اهل وفاداری و امانتداریاند، اهل زهد و عبادتند، آنانند که در شبانه روز پنجاه و یک رکعت نماز میگذارند، شبها را به عبادت سپری میکنند و روزها را به روزهداری و زکات اموال خود را میپردازند و به حج میروند و از هر حرامی دوری میکنند.(7)
و همچنین فرموده است: شیعه ما کسی است که آنچه را نیک میشمارند، پیش میبرد و از آنچه را که زشت میداند، خودداری میکند، خوبیها را آشکار میسازد و از سر شوق و اشتیاق به رحمت خدای بزرگ به کارهای سترگ میشتابد، پس او از ماست و رو به سوی ما دارد و هر جا که ما باشیم با ماست.(8)
امام علی(ع) در مورد شیعه واقعی میفرماید: به خدا سوگند که شیعیان من مردمانی بردبارند و خدا و دین او را میشناسند از خدا اطاعت میکنند و فرمانش را میبرند، به واسطه محبت او راه یافتهاند، از شب زندهداری رنگشان زرد است، بر اثر گریه چشمانشان کمسوء و آبریزان است، لباسشان بر اثر ذکر گفتن خشکیده، شکمهایشان از گرسنگی به پشت چسپیده است، ربانیت و خداپرستی در رخسارشان معلوم است و پارسایی و خدا ترسی در سیمایشان، چراغهای هر تاریکی و ظلمتی هستند، اگر در محفلی حاضر باشند، کسی آنها را نمیشناسد و اگر نباشند کسی جویای آنان نمیشود، اینان پیروان پاک و برادران ارجمند من هستند، وه که چه شوق به آنان دارم.(9)
همچنین در اوصاف شیعیان میفرماید: خدای متعال به زمین نگریست و ما را انتخاب کرد و برای ما پیروانی برگزید که یاریمان کنند و از شادی ما شادمان میشوند و از اندوه ما اندوهناک، در راه ما جان و مال خود را نثار میکنند، آنان از مایند و رو به سوی ما دارند و در بهشت با ما هستند.(10)
لازم به ذکر است که اینگونه شیعیان که در روایات از اوصاف و ویژگیهای آنها یاد شده است، جزء خواص هستند و رسیدن به مقام و منزلت آنان بسیار دشوار و مشکل است و اکثر شیعیان را افراد معمولی تشکیل میدهند که به ائمه علاقه دارند و از جان و دل به آنها ارادت میورزند و دوست دارند که جزء شیعیان واقعی باشند، اما بر اثر عوامل مختلف نمیتوانند به آن حد ارتقاء یابند، این دسته نیز جز شیعه اهل بیت(ع) بوده و قطعاً مورد توجه حضرات معصومین(ع) هستند، اما کسانی که برای رسیدن به مقام و پول خودشان را منتسب به آنها دانسته و در حقیقت جزء ارادتمندان آنها نیستند، این گروه از شیعیان مردود و سخت مورد نکوهش ائمه(ع) بوده است.(11)
در نتیجه شیعیان به سه دسته تقسیم میشوند:
دستهای که شیعیان واقعی بوده و پا جای پای ائمه(ع) میگذارند، این عده جزء خواص هستند و تعداد آنها بسیار اندک است.
گروه دوم که اکثریت شیعیان را تشکیل میدهند گرچه به حد دسته اول نیست، ولی سعی دارند که مانند آنها باشند، این گروه نیز مورد توجه ائمه(ع) بوده و إنشاءالله شفاعت آنها شامل این دسته خواهد شد.
اما دسته دیگر که از نام ائمه(ع) سوءاستفاده کرده و میخواهند از این طریق به نان و نوایی برسد، این گروه مورد ملامت و سرزنش ائمه(ع) هستند.
بنابراین همه باید تلاش کنند که جزو شیعیان حقیقی و واقعی ائمه(ع) محسوب شوند، گرچه رسیدن به آن درجه بسیار دشوار و مشکل است و تعداد اندک میتوانند به آن مرحله برسند، ولکن هدف آن باشد: آب دریا را اگر نتوان کشید/پس بقدر تشنگی باید چشید
*پینوشتها:
1.مصاحب، غلام حسین، دائرةالمعارف فارسی، ذیل کلمه شیعه.
2. صافات:83.
3. ابن خلدون، مقدمه، بیروت، دارالتراث العربی، چهارم، بیتا، ج1، ص276.
4. ری شهری، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، اول، بیتا، ج2، ص1545.
5. همان، ج2، ص1538.
6. همان، ج2، ص1539.
7. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 68، ص168.
8. میزان الحکمه، ج2، ص 1538.
9. کراجکی، ابوالفتح، کنزالفوائد، قم، مکتبة المصطفوی، دوم،1410 هـ ، ص33.
10. میزان الحکمة، ج2، ص1353.
11. همان.
/1102001307