در فتنه های آخرالزمان باید به هیأت پناه برد!
وارث:حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد دارستانی، از وعاظ نامآشنایی است که سال هاست بر منبر مساجد و مخصوصا هیئات حسینی معارف و فضائل اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام را در جان مشتاقان حضرات معصومین جاری می کند.
استاد دارستانی علاوه بر فعالیت های علمی و حوزوی، فن خطابه را نیز در حوزه علمیه قم تدریس می کند.
امسال همزمان با دهه اول محرم و ایام شهادت سالار شهیدان، هیئات بزرگ و مشهوری در تهران از وجود این خطیب توانا بهره بردند. هیأت "رایت العباس" در چیذر با مداحی حاج محمود کریمی (بعدازظهر)، "هیأت الرضا" با مداحی عبدالرضا هلالی، هیأت "یازهرا" با مداحی حسن حسینخانی، جلسه مهدیه تهرانپارس با مداحی عبدالرضا هلالی و روح الله بهمنی از هیئاتی بود که مستمعین، وعظ و خطابه و روضه حجت الاسلام دارستانی را پذیرا بودند.
هیأتی های قم هم از قدیمالایام و البته هیأتی های جوان و طلبه ها هم بسیار پای منبر این واعظ مشهور نشستهاند.
وقتی پیشنهاد مصاحبه را به ایشان دادیم با لطف پذیرا شدند و بعد از پایان تدریسی که در دوره آموزشی فن خطابه داشتند، صمیمانه با «جام نیوز» به گفتگو نشستند:
خودتان را معرفی کنید و بفرمایید خطابه و منبر را چگونه آغاز کردید؟ اولین شهری که منبر رفتید کجا بود؟
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. بنده سیداحمد دارستانی فراهانی متولد 1348؛ سال 1368 بعد از اتمام جنگ به حوزه علمیه آمدم و تا سال 1377 سطح حوزه را تمام کردم و وارد درس خارج شدم. رشته ای که تخصصی کار کردم، رشته مهدویت است.
اولین باری که خطابه و منبر رفتم یادم هست سال 74 در قم در بلوار امین هیأتی را راه اندازی کردیم به نام جوادالائمه(ع) که هنوز هم برپاست. فکر کنم با خودم 5 نفر بودیم که من منبر رفتم و حدودا 20 دقیقه صحبت کردم. خیلی هم با التهاب و اضطراب و خیلی هم عرق کردم، اما فهمیدم که می توانم صحبت و سخنرانی کنم.
اولین جایی هم که تبلیغ رفتم فکر کنم سال 75 روستایی بود در ملایر به نام «حسین آباد شاملو» با مردمی مؤمن، متدین و معتقد که قریب 20 سال حضرت آیت الله امینی آنجا رفته بودند. من هم از طرف این بزرگوار اعزام شدم به آنجا که به لطف خدا یکی از بهترین ماه های عمرم بود که در کنار این مردم خوب و متدین بودیم.
حاج آقا بعضی ها معتقدند که بین مداح ها و شاید بین مداح های جوان نوعی رقابت وجود دارد. آیا بین منبری ها هم این رقابت وجود دارد؟
من فکر می کنم که لفظ رقابت خیلی خوب نباشد. اگر ما باور کنیم که همه دور ولایت و محبت اهل بیت هستیم و (العزة لله و لرسوله و لأمیرالمؤمنین) عزت برای آن هاست و ما در نوکری و خدمت به آن ها صاحب عزت و جاه و جلال می شویم، دیگر رقابت نیست بلکه بهتر بودن هست.
خیلی وقت ها خودم پای خیلی منبرها می نشینم برای اینکه بفهمم بهتر باید صحبت کنم و برای انتقال مفاهیم شیوه بیانم را بهتر کنم؛ محتوای بیانم را، چینش مباحثم را. اگر واقعا کسی -چه در منبر و چه در مداحی- دنبال رقابت به معنای بحث حسادت و بزرگ بینی باشد، حتما پسندیده نیست ولی از این باب که نگاه به هم کنیم و از هم یاد بگیریم، زیبایی ها را هم ببینیم و بهره ببریم و استفاده کنیم، خیلی خوب است.
با کدامیک از سخنرانان مذهبی و یا مداحان و شعرای اهل بیت ارتباط صمیمی تری دارید؟
بنده با اکثر سخنرانان و شعرا و ذاکران اهل بیت رفیقم؛ چون رفاقتم بیشتر بر این اساس بوده که هرکسی بهتر در مورد آقا سیدالشهداء حرف بزند و برای آن حضرت روضه بخواند بیشتر دوستش داشته باشم. برای همین عموما ذاکران و خطبای شناخته شده را دوست دارم.
استاد سیداحمد دارستانی در کنار استاد سیدحسین مؤمنی
وضع موجود جامعه منبری ها و مداحان را چگونه می بینید؟ وظیفه خطبا و منبری ها در این برهه چیست؟
وضع موجود از یک نگاه خوب است و از یک نگاه خوب نیست؛ از یک نگاه که بالأخره استقبال جوان ها از منبر خیلی زیاد شده، ما می بینیم خطبایی که شیوه های خوبی برای بیان و محتوای خوبی برای گفتن دارند مستمع های خوبی دارند چراکه در حقیقت هیچ عصری مثل امروز جوان عاشق و طالب شنیدن معارف نبوده است.
برای همین از نگاه خوب آدم خیلی لذت می برد وقتی می بیند که یک خطیب بالای منبر برای هزاران جوان که همه به صورت میانگین 17 تا 20 ساله هستند معارف اهل بیت را می گوید.
ولی از آن نگاه که آیا همه جامعه حاضر می شوند؟ می بینیم که از این نگاه بسیار ضعیف است.
ما باید بیشتر کار کنیم، بیشتر زحمت بکشیم. بزرگی می فرمود تمام اینها که در شهرها محبتشان به ساحت مقدس اهل بیت کم است یا نماز نمی خوانند یا با دین و بندگی و طاعت خدا کار ندارند، اینها مشق های مانده شب های ما هستند که باید زحمت بکشیم و اینها را به سمت دین بیاوریم.
وظیفه ما خطبا و منبری ها در جامعه فعلی بسیار حساس و مهم است. اقبال عمومی از طرف مردم درست، ولی از این طرف هم شیوه های گفتار و شیوه های بیان هم هست. خطبای بسیار عظیم الشأن حالا به شکل های مختلف بعضی ها نوجوان ها را، بعضی ها جوان ها را، بعضی ها پیرمردها را اغنا می کنند و مردم حرف های جا مانده دین را از آن ها یاد می گیرند.
/ف104