ماجرای غذای اختصاصی پیامبر(ص) که بر دیگران حرام بود

کد خبر: 67681
بانوانی که خود را دختران زینب و زهرا(س) می‌نامند؛ توجهی به زندگی زاهدانه‌ حضرت صدیقه‌ طاهره(س) داشته باشند و ببینند آیا با این تجمّل‌گرایی که زنان ما دارند، با سیره و سبک زندگی حضرت زهرا(س) سازگار است؟!
وارث:  حضرت فاطمه زهرا(س) بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعد از بعثت در مکه مکرمه به دنیا آمد. اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه زهرا (س) تطبیق نموده‌اند و ایشان را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر کرده‌اند.

آنچه در ادامه می‌خوانیم سخنانی از آیت‌الله سیدمحمد ضیاءآبادی از اساتید اخلاق شهر تهران، درباره شخصیت حضرت زهرا(س) است که به مناسبت ولادت با سعادت حضرت زهرا(س) منتشر می‌شود:
 

حضرت زهرا(س) مادر امامت

در زیارت‌نامه دخت گرامی نبی اکرم(ص) جملاتی می‌خوانیم که به‌راستی حیرت‌آور است از جمله این که:

«سَلَلْتَ مِنْها اَنْوارَ الْاَئِمَّڑِ وَ اَرْخَیْتَ دُونَها حِجابَ النُبُوَّڑِ»؛ خدایا تو انوار امامان را از نور اطهر زهرا(س) منشعب کرده‌ای و او را در پس پرده‌ نبوّت نشانده‌ای.

از امتیازات افتخارآمیز فاطمه(س) مادر بودنش برای امامت و امامان است. سایر مادران امامان، مادر جسم آن بزرگواران بوده‌اند نه مادر امامتشان. فاطمه بنت اسد؛ مادر جسم امیرالمؤمنین، نرجس خاتون؛ مادر جسم حضرت ولیّ عصر(عج) بوده است نه مادر امامتشان، امّا حضرت فاطمه‌ صدیقه، مادر امامتشان است.

در زیارت جامعه‌ کبیره خطاب به اهل بیت رسول اکرم(ص) می‌گوییم:

«خَلَقَکُمُ اللهُ اَنْواراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقینَ»؛ خدا شما را انواری آفرید و سپس شما را محیط بر عرش خود قرار داد.

آری همان انوار عرشی مولود نور زهرا(س) است که:

«سَلَلْتُ مِنْها اَنْوارَ الْاَئِمّر»؛

و خدا آن نور، مادر انوار را در جایگاهی از قرب خود قرار داده که کسی بخواهد او را بشناسد، باید در طیّ مراحل عبودیّت و معرفت به جایی برسد که بتواند از پرده و حجاب نبوّت عبور کند تا در پس پرده‌ نبوّت، آن نور اَزْهَر را در حدّ استعدادش مشاهده نماید.

حضرت زهرا(س) هدیه‌ای آسمانی

از طرفی هم بدیهی است که حیات انسان، بسته به روح انسان است؛ جسد بی‌روح، حیاتی نخواهد داشت. اینجاست که می‌گوییم این بیان پیامبر... راستی حیرت‌انگیز است که فاطمه روح موجود در سراپای وجود من است! یعنی چه و اشاره به چه حقیقتی دارد؟ آنچه مسلّم است این که از حیطه‌ی درک ما بیرون است از اینرو وقتی بنا شد آن نور اعلای عرشی را تنزّل داده و در میان خاکیان به صورت انسان به گردش درآورند و دامن رحمت به دست آدمیان بدهند، رسول گرامی... را به عالم بالا دعوت کرده و به معراجش بردند، آنجا میزبان کریم از مهمان عزیزش با یک سیب پذیرایی کرد که خودش فرموده است: در شب معراج در عالم بالا سیبی به دستم دادند و گفتند این تحفه و هدیه‌ای است از جانب خدا به شخص شما، من آن را گرفتم و بوسیدم و به سینه‌ام چسباندم، فرمودند باید آن را تناول کنی. من طبق دستور آن را شکافتم از میان آن نوری متصاعد شد که سبب حیرت من گردید. فرشته گفت: این نور را در آسمان منصوره می‌نامند و در زمین فاطمه‌اش می‌خوانند. 14

«لِاَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِها»؛ از آن نظر که عالم خلق، از شناخت حقیقت ایشان ناتوان هستند.

این اوّلین مرحله‌ تجلّی نور فاطمه است که به صورت یک سیب آسمانی اهدایی خدا قدم به صلب مبارک رسول خدا...نهاده است. سپس برنامه‌ دیگری برای انتقال آن نور از صلب رسول خدا...به رحم خدیجه‌‌ی کبری(س) عملی شد، دستور از جانب خدا به رسول گرامی‌اش داده شد که تا چهل روز باید در خارج از خانه‌ خود معتکف باشی، روزها روزه‌دار و شب‌ها شب‌زنده‌دار و حتّی‌المقدور از غذاهای دنیا برکنار که آماده برای پذیرش انعام خاصّ ما گردی. رسول اکرم(ص) نیز طبق دستور عمل‌کرد و روز آخر که رسید، به هنگام افطار، دو فرشته‌ مقرّب خدا جبرئیل و میکائیل(ع) با طبقی از خرما و انگور و نوشابه‌ بهشتی نازل شده و رسول گرامی را دعوت به افطار نموده و تذکّر دادند که این غذا اختصاص به شخص شما دارد و استفاده‌ از آن بر احدی حلال نیست.

ولادت توأم با تلألؤ حضرت زهرا(س)

از امام امیرالمؤمنین علی(ع) منقول است که فرموده: هر روز موقع افطار رسول اکرم(ص) به من دستور می‌داد در خانه را باز بگذارم هر که خواست وارد شود و با آن حضرت در خوردن غذا شرکت کند؛ ولی آن روزِ آخر فرمود کنار در بنشینم و احدی را اجازه‌ ورود ندهم که غذای امشب از جانب خدا اختصاص به آن حضرت داده شده است. رسول اکرم(ص) پس از صرف غذا به امر خدا به خانه‌ خود تشریف‌ فرما شد و از همان آب و غذای مخصوص بهشتی نطفه‌ حضرت صدّیقه‌ فاطمه(س) به رحم خدیجه‌ کبری(س) منتقل شد و به هنگام وضع حمل نیز در حدیث آمده:

«لَمّا سَقَطَتْ اِلَی الْاَرْضِ اَشْرَقَ مِنْها نُورٌ حَتّی دَخَلَ بُیُوتاتِ مَکِّه فَلَمْ یَبْقَ فِی شَرقِ الْاَرْضِ وَ لا فِی غَرْبِها مَوضِعٌ اِلاّ وَ قَدْ اَشْرَقَ فِیهِ ذلِکَ النُّورُ»؛

همین که قدم به روی زمین نهاد، از او نوری ساطع شد و داخل خانه‌های مکّه شد و بر همه جای زمین پرتوی از آن نور رسید.

آری آن نور فراگیری که روز تولّد زهرا(س) به همه جای زمین تابیده است، بشارت دهنده‌ نور عالمگیری بوده که به دست یازدهمین فرزند زهرا(س) حضرت بقیة الله ـ ارواحنا فداه ـ به همه جا خواهد تابید.

«یَمْلَاُ اللهُ بِهِ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلماً وَ جُوراً»؛

صفحه‌ روی زمین، در پرتو نور حکومت عادلانه‌ او سرشار از عدل و داد خواهد شد و بساط ظلم و ستم از همه جا برچیده خواهد شد. بنابراین ما هر چه در فضیلت آن پرده‌نشین حریم الهی سخن بگوییم، به قطره‌ای از دریای فضل او نمی‌رسیم.

حضرت زهرا(س) یکتا گوهر خزانه‌ الهی

این حدیث از رسول خدا(ص) منقول است که فرمود:

«اِنَّ اللهَ خَلَقَ نُورَ فاطِمَه قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ الْاَرْضَ وَ السَّماءَ»؛ خدا، نور فاطمه را پیش از خلقت آسمان و زمین آفریده است.

حضّار از این بیان تعجّب کردند و گفتند:

«یا رَسوُلَ الله! فَلَیْسَتْ هِیَ اِنْسِیَّڑٌ»؛

ای رسول خدا، پس [طبق این گفتار شما] فاطمه از جنس بشر نیست، زیرا بشر منتهی به آدم می‌شود و آدم بعد از خلقت زمین و آسمان آفریده شده است. فرمود:

«فاطِمَه حَوراءٌ اِنْسِیَّه»؛ فاطمه [حقیقتش حقیقت] حوریه است و به صورت انسان متصوّر شده است.

خدا لطف و عنایت بر بشر کرده و این حقیقت عُلْیا را از آن مقام اعلا تنزّل داده و به صورت انسان در میان خاکیان متجلّی ساخته است. بنابراین، فاطمه از جنس عالم نیست بلکه یکتا گوهر خزانه‌ غیبی حضرت ربّ العالمین است، یعنی پیش از این که مال پیغمبر شود، مال خدا بوده است.

پیروی از حضرت زهرا(س) و تجمّل‌گرایی؟!

مطلب دیگری هم که ذکر آن خالی از لطف نیست این که بانوانی که خود را دختران زینب و زهرا(س) می‌نامند؛ توجّهی به زندگی زاهدانه‌ حضرت صدّیقه‌ طاهره(س) بنمایند و ببینند آیا با این تجمّل‌گرایی که زنان ما دارند، با سیره و سبک زندگی حضرت زهرا(س) سازگار است؟

روزی برای دیدار پدر از خانه بیرون آمد. جناب سلمان، چشمش به چادر آن حضرت افتاد،دید دوازده وصله دارد. تعجّب‌کنان گفت: خدایا! دختران قیصر و کسری در میان حریر و دختر رسول گرامی‌ات این‌چنین؟!

حضرت صدّیقه(س) وقتی خدمت پدر رسید، گفت: پدر! سلمان از چادر من تعجّب کرده است؛ او خبر ندارد که پنج سال است من و علی تنها یک پوست گوسفند داریم که شب روی آن می‌خوابیم و روز، روی آن علف به شترمان می‌دهیم!!

تصوّر نشود که حضرت زهرا(س) تهی‌دست بودند. بلکه فدک را که سرزمین حاصل‌خیزی بود، در اختیار داشتند و سالانه هزاران دینار از آن عایدشان می‌شد و حضرت علی(ع) از غنایم جنگی، احیاناً سپری از جنس طلا سهم می‌برد؛ ولی همه‌ آنها به مصرف مستمندان می‌رسید و بهره‌ای از آن در زندگی شخصی خود نمی‌بردند!