یکی از وظایف ما نسبت به اهل بیت (ع) حق شناسی است
وارث: جشن ولادت امام رضا(ع) با سخنرانی حجت الاسلام ابوالقاسمی و مداحی حاج حیدر خمسه، کربلایی حبیب عبداللهی و کربلایی جواد خلیق در هیئت فاطمیه ارشاد برگزار شد.
در ادامه خبرمتن سخنرانی را می خوانید:
پیامبر صلوات الله علیه دو دعای مهم برای نسل اشعریون کردند
1-اللهم اغفر اشعریین
2-خدایا نسل اینها و ذریه ی اینها را زیاد کن.
در تاریخ نقل شده است در 370 سال بعد از این دعای پیغمبر صلوات الله علیه یکی از نوادگان مالک بن عامر اشعری به قدر ی فرزند و نوه و نتیجه کنارش بود که بعضی ها شمردند بالغ بر 6 هزار نفر بود.این از برکت دعای خیر پیغمبر صلوات الله علیه بود.
در روایات آمده است خاندان اشعریون بیش از صد نفر ائمه علیه السلام را درک کردند.در سال 92 هجری بعد از جریان قیام مختار و نا امن شدن موقعیت اشعریون در کوفه،دو تن از بزرگانشان،هجرت کردند به قم و قم شد محل پایگاه اشعریون. به مرور زمان اشعریون دیگران را هم دعوت کردند و امنیت را برقم حاکم کردند و مورد توجه مردم قم قرار گرفتند.از طرفی ائمه معصومین سلام الله علیهم هم قوم اشعریون را مورد توجه و الطفات قرار می دادند.
شخصیت زکریا بن آدم
ایشان یکی از بزرگان قوم اشعریون بودند.در قبرستان شیخان قم دفن هستند. ایشان امام صادق علیه را درک کردند و از ایشان روایت نقل می کردند.همچین وجود نازنین موسی بن جعفر علیه السلام را دیده است و درک کرده است و از ایشان روایت نقل می کردند.از امام رضا علیه السلام بیش از چهل روایت نقل کرده است.در زمان امام جواد علیه السلام از دنیا رفته است. یک فرد بسیار عجیبی است.
یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام به نام علي بن مسيب همداني آمد نزد حضرت و از ایشان سوال کرد،یابن رسول الله من فاصله ام با مدینه زیاد است ،سوالاتی به ذهنم می رسد و مشکلاتی برایم به وجود می آید،دلم می خواهد از شما بپرسم ولی نمی توانم همیشه این راه را طی کنم.از چه کسی بپرسم که مورد وصوق شما باشد؟حضرت فرمودند: «من زکريا بن ادم القمي المأمون علي الدين و الدنيا»1معالم دين خود را از زکريا بن ادم فرا بگير که او بر دين و دنيا مأمون است.
امین دین و دنیای شماست.یعنی اگر دینتان را به او بسپارید،خیانت نمی کند.دنیایتان را هم به او بسپاری، در امان خواهید بود. هم از دنیایتان و هم از دینتان از او بپرسید.
زکريا بن ادم به امام رضا گفت: ميخواهم از شهر قم بيرون روم، چون سفيهان در آن جا بسيار ميباشند. حضرت فرمود: اين کار را مکن؛ زيرا به واسطه تو بلا از اهل قم دفع ميشود همچنان که به واسطه حضرت ابوالحسن کاظم علیه السلام از اهل بغداد2. امام علیه السلام در این تعبیر ،شخصیت زکریا بن آدم را تشبیه به موسی بن جعفر علیه السلام می کند.
ما در هیچ جا یک چنین تعبیری را نداریم که یک معصوم علیه السلام ،کسی را به پدرش تشبیه کرده باشد.
منا اهل البت
چطور می شود که امام از یک نفر اینطور تعریف می کنند؟کسی که معصوم نیست معصوم زاده نیست. منا اهل البیت فقط برای سلمان به کار برده نمی شود.کسانی هستند که چنان جایگاه و مقامی دارند که ائمه معصومین علیه السلام از آنها به عنوان منا اهل البیت یاد می کنند. در بین زنان هم بودند که به منا اهل البیت رسیدند.فضه خادمه حضرت زهرا سلام الله علیها که اورا از منا اهل البیت می شمردند.
چطور می شود کسی منا بشود؟آیا فقط زهد و عبادت کافی است؟خیر؛ خیلی ها بودند که اهل نماز و روزه و عبادات زیاد بودند ولی منا نشدند.چون منا اهل البیت شدن یعنی منطبق با اهل بیت شدن است.زکریا بن ادم منا اهل البیت بود.
اهل بیت علیه السلام خودشان مجاهدان راه خدا بودند،و هرکدام در موقعیت 250 ساله عمر شریفشان،تا زمان امام زمان عج به وجهی و در موقعیتی جهاد خودشان را علنی کردند. ذره ای در این راه کوتاه نیامدند.جای کسی دیگر را هم نگرفتند. و هرکس در همان زمان پا جای پای اهل بیت علیه السلام گذاشته است،منا شده است.
عبدالله ابی یعفور یکی از کسانی است که منا اهل بیت شد.که امام در فراق او اظهار تاسف می کند. در خانه ی امام رضا رفتن و مسائل جزئی را پرسیدن که کاری ندارد.چرا دست کم بگیریم؟چرا کم بخواهیم؟ زکریا بن آدم شدن را از او بخواهیم. مگر از امام رضا کم می شود،عبدالله ابی یعفور و محمد بن مسلم شدن را از او بخواهیم؟امام رضا علیه السلام می خواهند ما خودمان را دست بالا بگیریم. و امام ویژه توجه و عنایت می کنند.
امام رضا علیه السلام خودشان مجاهد فی سبیل الله هستند.و هرکس در راه امام رضا علیه السلام مجاهدانه عمل کند،مورد توجه ویژه ی امام رضا علیه السلام است. امام رضا مجاهد در این راه بودند،امامت را بیان کردند،مسئله ی ولایت را بیان کردند، مسئله ی توحید را بیان کردند، اصول دین را برای مردم خوب باز کرد. امام رضا علیه السلام در حدیث سلسلة الذهب بیان کردند: کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها.
کسانی که در راه امام رضا علیه السلام رفتند، هم همین طریق را رفتند.مثل زکریا بن آدم .آدم هایی که در راه امامشان،در راه ولایت و در راه مسئله ی امامت کوتاه نیامدند. تحت تاثیر القای شیطانی قرار نگرفتند.و از راه به در نشدند.و به امر امامشان ایستادگی کردند. اقا به ایشان گفتند نرو و بایست و گفت سمعا و طاعتا.. و در قم ایستاد با تمام مشکلاتی که وجود داشت،و دین خدا را یاری کرد. این خصلت زکریا ین آدم است . از این دست آدم ها کم نیستند.
فرمایش امام جواد علیه السلام در مورد زکریا بن آدم
وجود نازنین امام جواد علیه السلام جمله ای دارند که هم تصدیق سخن امام رضا علیه السلام هست و هم بیان کردند که چرا زکریابن آدم اینجور شده است. در زمان امام جواد علیه السلام ، زکریابن آدم از دنیا رفت.پسرعمویش محمد بن اسحاق بن اشعری ،وصی او شد.و این فرد نامه ای به امام جواد علیه السلام نوشت و خبر رحلت زکریا را به امام داد.حضرت فرمودند:تو از این یار ما و از کسی که از دنیا رفته است ما را یاداوری کردی.و فرموند: رحمه الله تعالي، يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيا3، رحمت پروردگار بر او در روز ولادت و در هنگام مرگ و در روز قيامت؛ به درستي که او عارف به حق زندگي کرد و صابر بر آن، و بر پا دارنده فرائض الهي بود، و بيهيچ کم و کاستي از دنيا رفت، خداوند به او پاداش نيت و سعياش را عطا فرمايد. این تعبیر را خدواند در قرآن برای حضرت یحیی هم به کار بردند.
اولین ویژگی زکریابن آدم که مورد توجه امام رضا علیه السلام قرار گرفت این بود،در تمام عمرش عارف به حق بود .حق را از باطل شناخت،بین حق و باطل تفکیک کرد.ذره ای گرفتار باطل نشد.
ویژگی زکریا بن ادم اشعری قمی
1- فقد عاش أیام حیاته عارفا بالحق؛ یکی از وظایف ما نسبت به اهل بیت علیهم السلام همین مسئله ی حق شناسی است. یکی از کارهایی که دشمن در طول تاریخ کرده است این است که به مسلمان و شیعه می گوید بین حق و باطل مرزی وجود ندارد. این دو وقتی به نزدیک می شوند تفکیکشان سخت می شود. آدم ها گیر می افتند.و گاهی باطل را حق جلوه می دهند. و اینجا شیعه ی واقعی و خالص آن کسی است که از حق هیچ وقت دست برندارد.
جمله ی معروف امیرالمومنین علیه السلام به حارث حمدانی إعرف الحق تعرف أهله و إعرف الباطل تعرف أهله حق را بشناس و اهل حق را با حق شناسی معیار و میزان کن...اول حق را بشناس.
از حق دست برنداریم.حق امام رضاست.حق امام زمان عج است. حق راه اهل بیت علیهم السلام است.بعضی ها در برابر شبهات که قرار می گیرند انگار اصلا هیچ سابقه ای ندارند،یعنی انگار داشته ای ندارند که می آیند و با مسئله ای مواجه می شوند.شبهه را که می بیندد انگار هیچ چیز نمی دادند. انگار هیچ چیز یاد نگرفتند. شبهه را که می بینند می گویند بگذار ببینم راست است یا خیر.شما سابقه دارید با همان خودت را محک بزن،امامت را که می شناسی تو که در امامت اصولی را رعایت می کنی و می پذیری؛ در حق شناسی آنها را رعایت کن. می دانید که اهل بیت علیه السلام در حق شناسی جز دستور خداوند و کلام قرآن کار دیگه ای نکردند.دست شما میزان دادند. وخیلی راحت می شود این شبهه ها را رد کرد.شما می دانید که اهل بیت علیهم السلام ذره ای ظلم پذیر نبودند.آنها حق هستند .
2- قائلا به، صابرا محتسبا للحق؛ (صبر همراه با حسابگری خدا).حق گویی و حق پذیری هزینه دارد.نمی شود آدم مسلمان شیعه ی انقلابی امام رضایی و امام زمانی باشد،برایش هزینه ندهد.کسی اگر در راه خدا هزینه ندهد باید به راهش شک کند.کسی دید برایش اتفاقی نمی افتد،زجری در این راه سر راهش قرار نمی گیرد،برود در خانه ی خدا ضجه بزند که خدایا چرا مرا رها کردی و نگاهم نمی کنی. بعضی ها گمان می کنند همه ی ایام به کام بودن و خوش بودن و هیچ زجری راتحمل نکردن، این یعنی خوشی و نگاه خدا...خیر اینطور نیست.پیغمبر اکرم صلوات الله علیه را دعوت کردند،رفتند وارد منزل شدند می خواستند از حضرت پذیرایی کنند،حضرت دیدند یک پرنده ای آمد لبه ی دیوار نشست، همین که نشست تخم گذاشت.این تخم کبوتر حرکت کرد و یک میخی روی دیوار میخی بود خورد به آن و افتاد روی طاقچه ای و زمین نیوفتاد.پیغمبر صلوات الله علیه تعجب کردند.آن مرد عرض کرد یا پیغمبر تعجب کردید؟حضرت فرمودند بله این صحنه عجیب بود و حتما یک نکته ای در این مورد وجود دارد.عرض کرد یا رسول الله تعجب نکید از این اتفاق ها در خانه ی ما بسیار می افتد یعنی اصلا تا به حال ذره ای خلاف جریان عادی زندگی مردم،در زندگی ما اتفاق نمی افتد.به لطف خداوند اتفاق بد در این خانه نمی افتد؛ حضرت این جمله را که شنیدند ،برخاستند و ذره ای از این خانه چیزی نخوردند.حضرت فرمودند من در آن خانه ای که خدا به آن نظر نمی کند،غذا نمی خورم.عرض کرد یعنی چه؟حضرت فرمودند،بلا بعضی مواقع برای دوستان خدا است. اگر با دیگرانش بود میلی،چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟ کجاست این شکستگی ظرف؟ سر راه ما از این مسائل زیاد اتفاق می افتد.
حق را شناختید باید در راهش هزینه بدهید.مگر می شود از حق دفاع کنید،شما را رد نکنند.مگر می شود تایید نکنند.و از آن طرف بلا نبینید.امکان ندارد؛ هرکسی در راه اهل بیت علیهم السلام باشد سختی کشیده است .چون خود این اهل بیت علیهم السلام هم این سختی ها را تحمل کرده اند. صبر به معنای ایست کردن نیست،به معنای استقامت است.یعنی یک چیزی در راه انسان وارد می شود که علی القاعده نباید او را بپذیرد.به او فشار می آورد و خلاف جهت عادی زندگی است، در راه آن ایستادگی کردن و حق را پذیرفتن ، و از آن کوتاه نیامدن را می گویند صبر.
دردناک ترین واقعه کربلا ذبح طفل شیرخواره است.سیداالشهدا علیه السلام وقتی این خون ها را به آسمان ریختند،فرمودند:انه بعین الله ..چون تو می بینی و در نظر توست برای من تحملش ساده است. این استقامت است.محتسب به این می گویند؛ یعنی تو داری نگاه می کنی.چون تو نگاه کننده هستی پس من غصه ای ندارم.هرچه در این مسیر سر راه انسان قرار می گیرد،به وسع انسان است.
3- قائما بما یجب لالله ورسوله صلى الله علیه وآله ؛ آنچه را که تکلیف اوست و خدا و اهل بیت علیهم السلام برای او معین و مشخص کرده اند، در راه او قیام می کند. قیام لالله می کند؛ آستین بالا می زند که دینم چه می گوید؟چه کار باید انجام بدهم و چکار نباید انجام بدهم.کجا باید بروم و کجا نروم؟ یک مقدار اهتمام به دستورات دین باید داشته باشیم.آیا واقعا دین را دست پایین تر از مسائل جاری زندگی که در اطرافمان هست می دانیم ؟ چطور خیلی ها به راحتی در امور دین نظر می دهند؟فقها بر هرچیزی نظر نمی دهند و برای هر چیزی نظر بدهند، متخصصانه و با دقت و توجه این کا را می کنند.
امام صادق علیه السلام به عنوان بصری فرمودند: وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْيَا هَرَبَكَ مِنَ الْأَسَدِ4از فتوا دادن آن چنان فرار کن که از شیر فرار میکنی، ما دامی که دیگران عهدهدار این مساله هستند چرا برخی، برای رسیدن به منصب فتوان دادن، سر و دست میشکنند. گردنت را پل عبور مردم قرار نده.
حضرت عبدالعظیم هر زمان می رفتند محضر امام دینشان را می پرسیدند.بپرسید ایراد ندارد. نپرسیدن ایراد است. اما نپرسیم که بخواهیم طرف مقابل راامتحان کنیم.
درست یاد بگیریم و عمل کنیم.
4- ومضى رحمة الله علیه غیر ناکث ولا مبدل؛ در این مسیر ممکن است حق را بشناسد،هزینه بدهد،ممکن است دین شناس باشد و ممکن است به دینش عمل کرده باشد اما در آخر کار دست از راهش بردارد. ناکثین چه کسانی بودند؟ ناکثین کسانی بودند که دست از مسیر ولایت برداشتند و جلوی راه بقیه سد شدند.اهل عبادات و شب زنده داری بودند اما جبوی راه امامشان ایستادند. حضرت فرمودند آخر عمر رحمت خدا براو باد که وقتی از دنیا رفت، تعویض و تبدیل در راه خدا ایجاد نکرد.در راه ولایت متزلزل نشد.اگر اینطور باشد،ارزشمند است. زکریابن آدم اینطور در راه امامش ایستاد. چرا زکریا بن آدم مورد توجه امام رضا علیه السلام است که می فرمایند:مثل او مانند پدرم موسی بن جعفر است کما اینکه پدرم موسی بن جعفر بلا را از مردم بغداد برداشت، زکریا بن آدم هم بلا را از اهل قم برمی دارد ؛ چرا؟ بخاطر اینکه راه اهل بیت علیهم السلام را طی می کند.
در راه خدا و دین :
1-حق رو بشناسیم
2 -هزینه ی این حق شناسی را بدهیم
3- یاد بگیریم عمل کنیم به آنچه که وظیفه ی ما است
4-تا آخر مسیر از این راه دست نکشیم
پی نوشت:
1 رجال کشي، ص 496 - اختصاص، مفيد، ص 87
2 رجال کشي، ص 496 - اختصاص، شيخ مفيد، ص 87 - بحارالانوار، ج 60، ص 217
3 کتاب الغيبة، شيخ طوسي، ص 211 - اختصاص، شيخ مفيد، ص 88
4 بحار الانوار ج 1 ص224-226، مشکاة الانوار ص325-326