برای دینتان چه کرده اید؟

کد خبر: 72031
تاریخ وارونه نشان می دهد،اگر مجاهدینی نباشند،برای حفظ و حراست از این کار چه می شد.چقدر علما و مجاهدین در این راه جان دادند که معارف اهل بیت علیه السلام را معرفی کنند.

وارث: مراسم هفتگی با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی محمد حسین حدادیان در مکتب الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.

در ادامه خبر متن سخنرانی را می خوانید:

سخنران:حجت الاسلام موسوی مطلق/مداح:محمد حسین حدادیان


توطئه هایی در زمان حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام

بعد از یک خلافت طولانی مدت همراه با ظلم و جور در زندگانی ،هارون الرشید لعنت الله علیه ،به درک واصل شد.دوست و دشمن خوشحال هستند.بعد از آن یک اختلاف شدید بین ابن العباس رخ داد،این اختلاف بین مامون و امین بود.بعد از یک جنگ طولانی ،امین مغلوب شد،مامون از روی خون برادرش گذشت و بر جای پدرش بر تخت سلطنت نشست.یعنی پایه های این خلافتش سست است.به کوچکترین نسیمی ممکن است این پایه های خلافت بریزد.

محکم سازی پایه های خلافت مامون لعنت الله علیه

مامون در طول تاریخ به عنوان یک انسان حیله گر و حقه باز به تمام معنا شناخته شد.

خزانه ی مامون به صفر رسیده بود. روحیه مردم بعد از جنگ کاملا خسته است.لذا رو می آورند به معنویات یا مسائل غیر از جنگ...

یکی از مهم ترین خطراتی که مامون را تهدید می کرد،عبارت بود از خطر علویون و هاشمیون و از خطر علی بن موسی الرضا علیه السلام، که اینها کاملا مستعد بودند.و مامون می دانست که اگر علی بن موسی الرضا علیه السلام دست به قبضه ی شمشیر ببرد،که از شیعیان آنها حمایت بکنند، حکومت مامون تاب مقاومت را ندارد. در نتیجه باید حیله به کار ببرد و حقه بزند .

مرکز خلافت را تغییر داد و به مرو آورد و می خواست امام رضا علیه السلام را هم تحت سیطره ی خود قرار دهد.باید امام را نزدیک خود بیاورد که تمام حرکات ایشان را زیر نظر بگیرد. نمی توانست مانند پدرش هارون الرشید با خشونت اینکار را بکند،چون مردم کاملا از این خشونت آگاه و خسته شده بودند. و اگر مردم متوجه بشوند،برای حمایت از امام قیام خواهند کرد.

راه  بعدی  لازمه اش این بود که طرح دوستی و گفتمان را راه اندازی بکند. یک عده ای را فرستاد نزد علی بن موسی الرضا علیه السلام و گفت بروید سلام من را برسانید و در نهایت ادب و اکرام ،علی بن موسی الرضا علیه السلام را به مرو بیاورید.او  باید ولایت عهدی من را بپذیرد. چرا؟ چون ما غاصب هستیم و ولایت حق امام رضا علیه السلام و اجدادشان است و ما تابه حال این حق را گرفتیم.

یک فردی به اسم عیسی جلودی را همراه آن کاروان فرستاد،عیسی جلودی قلبلا در مدینه فرماندار بوده است.اینقدر ظالم بوده است که مردم مدینه با شنیدن اسمش می ترسیدند.کاروان را فرستادند و جلوی مردم امام رضا علیه السلام را با شکوه اکرام کردند و گفتند خلیفه گفته است خلافت ما نامشروع است و حق شماست،لذا باید بیایید ولایت عهدی ما را بپذیرید.اما در خلوت،امام رضا علیه السلام را به قتل تهدید کردند،که اگر نپذیرد،می کشند. 

آنچه که در بین بعضی ها بود که امام رضا علیه السلام به جهت این که تهدید به مرگ شدند،پذیرفتند،این بیشتر یک توهین است به حضرت؛یعنی امام رضا علیه السلام العیاذ الله از ترس جانشان ولیعهدی را پذیرفتند. امامی که از جانش بترسد،که امام ما نیست.امام ما از جانشان نمی ترسند،اجدادشان هم همینطور بودند. سیدالشهدا علیه السلام در کربلا فریاد زدند،اگر دین جدم جز با کشتن ما،پابرجا نمی ماند ای شمشیرها مرا تکه پاره کنید.اگر دین با کشته شدن من قرار است بماند،ای شمشیرها بیایید.همینطور هم شد.بدن مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام با تیرها و شمشیرها اربااربا شد. حضرت سیدالشهدا علیه السلام این چنین اقدام کردند.

امام رضا علیه السلام تاریخ و قضاوت تاریخ را دیدند و پذیرفتند. چون تاریخ خیلی چیزها را نشان می دهد.

شما از دوستان امیرالمومنین علیه السلام هستید و همیشه از فضائل مولا شنیدید.ولی می دانید تاریخ حضرت را چگونه معرفی کرده است؟علی علیه السلام را در تاریخ جوری معرفی کردند که ایشان باعث اختلاف بین مسلمانان شدند. یعنی العیاذ الله  علی فتنه گر است. علی در تاریخ العیاذ الله  برادر کشی را رواج داده است.علی در تاریخ کسی است که العیاذ الله  مزاحم آسایش مردم است.کتابهای اهل سنت که فضائل مولا را گفته اند،همین اراجیف را هم نوشته اند. در صورتی که خلاف همه ی اینها بود.زمانی که خبر شهادت امیرالمومنین علیه السلام به شام رسیدند،گفتند علی علیه السلام چطور کشته شده است؟گفتند صبح در مسجد در بین نماز ابن ملجم لعنت الله علیه فرقش را شکافت.گفتند مگر علی نماز هم می خواند؟ این تاریخ معاصر علی السلام است.معاصرین در زمان حضرت می گفتند حضرت نماز نمی خواند. حضرت علی علیه اسلام که نفس پیغمبر است.أنفسنا و أنفسکم ؛ علی علیه السلام که مسلمان است و این همه آیات برای او نازل شده است، می گفتند این علی علیه السلام مگر نماز می خواند؟

اهل بیت علیه السلام در این عصر هم مظلوم واقع شدند.ما برای ایشان چه کرده ایم؟ غدیر خم نزدیک است،برای این  واقعه ی بزرگ چه کاری کرده ایم ؟امیرالمومنین ،حضرت علی علیه السلام است. برای دینتان چه کرده اید؟ تاریخ وارونه نشان می دهد،اگر  مجاهدینی نباشند،برای حفظ و حراست از این کار چه می شد.چقدر علما و مجاهیدین در این راه جان دادند که معارف اهل بیت علیه السلام را معرفی کنند.

امام رضا علیه السلام باید این توطئه را خنثی می کردند،وقتی برگشتند،یک عده زیر بیعت علی بن موسی الرضا علیه السلام نرفتند،یک روز در جشنی حضرت نشسته بودند و مامون هم همینطور؛ گفتند امروز برای این جشن می خواهیم گردن کسانی را که با علی بن موسی الرضا علیه السلام بیعت نکردند را بزنیم.زمانی که زندانی ها را آوردند،حضرت دیدند که عیسی جلودی ملعون هم بین اینهاست.حضرت یک چیزی در گوش مامون گفتند، عیسی جلودی از بین جمعیت فریاد زد، مامون, سخن علی بن موسی الرضا علیه السلام را در حق من گوش نکن.مامون هم گفت من گوش نمی کنم و گردنش را بزنید چون علی بن موسی الرضا علیه السلام گفتند،این را به من ببخش. می دانید چرا گفتند بر من ببخش؟ هارون الرشید به عیسی جلودی نامه داده بود و گفت می روی در خانه ی تمام بنی هاشم و لباس زنانشان را درمی آوری و برای من می فرستی.همه  ی بنی هاشم را غارت کرده ،رسیدند به در خانه امام رضا علیه السلام پشت در حضرت گفتند عیسی این خانه خانه ی بچه های پیغمبر است،این کار را نکن،من خودم لباس ها را می آورم.گفت من مامورم  و معذور و باید این کار را بکنم؛ حضرت او را قسم دادند و عیسی جلودی گفت چون شما خانواده دروغ  نمی گویید باشد لباس ها را خودتان بیاورید. با این جنایت،چون آن روز آن کار را کرد حضرت گفتند این را بر من ببخش.

امام رضا علیه السلام شروع کردند به خنثی سازی این توطئه و وقتی خواستند حرکت کنند بیایند،تمام  دوستان و نزدیکان و اصحاب جمع شدند و امام رضا علیه السلام فرمود،گریه کنید،نوحه کنید،مویه کنید. گفتند آقا پشت سر مسافر گریه نمی کنند،حضرت فرمودند:مسافری که امید دارد برگردد به وطن، من دیگر بر نمی گردم.


سخنران:حجت الاسلام موسوی مطلق/مداح:محمد حسین حدادیان