ما و لبیک یا حسین(ع)

کد خبر: 74873
ریشه تمام جنایت ها و خیانت های بشر در طول تاریخ منبعث از دو عامل «لذت طلبی و عافیت طلبی» است و حسین(ع) با اشخاصی که به هر دری می زنند و تن به هر ذلت و حقارتی می دهند تا زنده بمانند و راحت، بیگانه و دشمن است.
وارث: در آن لحظاتی که دیگر رمقی و توانی برای حسین باقی نمانده و دست و پازدن همه اصحاب و یارانش را زیر تیغ تیز خصم شاهد و ناظر بوده است، چه چیز می تواند از گلوی خشک و تشنه این امام همام شهیدان بیرون بیاید و بر زبان و لب خشکیده تر از گلویش جاری شود جز «هل من ناصر ینصرنی»آیا کسی هست مرا یاری کند؛

خدایا حسین چه می گوید، خدایا حسین با که سخن می گوید؛ مگر نمی بیند که دیگر کسی نمانده تا یاری اش کند و مگر نمی داند که کوچکترین امیدی به هدایت حتی یک نفر از سپاه حقد و کینه خصم نمی رود. براستی آیا جز این است که حسین با تاریخ اتمام حجت می کند، اما با چه کسی؟!

مگر نه این که مخاطب حسین در اینجا ما هستیم... بله ما هستیم! بله ما هستیم!!. «کل یوم عاشورا کل شهر محرم و کل ارض کربلا»، درست اینجا معنا می دهد که هر کسی مسلمان و غیرمسلمان، عرب و عجم، سیاه و سفید، سرخ و زرد، مذهبی و غیرمذهبی، پیر و جوان، زن و مرد، کودک و شیرخواره و در یک کلام آزادگان عالم چگونه می توانند در هر عصری و نسلی و هر زمانی و زمینی به این ندای الهی حسین «هل من ناصر ینصرنی»، لبیک بگوید با تمام وجودش و تمام توانش. « إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ وَ کُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَکُونُوا أَحْرارًا فی دُنْیاکُم» اگر دین ندارید و از معاد هراسی ندارید، پس آزاده باشید. پناه بر خدا...

ادامه راه حسین یعنی عمل به امر به معروف و نهی از منکر یعنی تقوای دینی و سیاسی داشتن، یعنی قربانی کردن همه تعلقات و دلبستگی ها در راه دو هدف فردسازی و جامعه سازی، اگر چنینیم با حسینیم و اگر نیستیم با هرکه هستی باش خودت را به حسین نچسبان. حسین رهرو می خواهد نه راهبند، وفادار می خواهد نه عزادار.

و اینگونه است که امام بزرگوار ما معمار کبیر انقلاب کبیر اسلامی می گوید «راه قدس از کربلا می گذرد» یعنی توسل و تمسک به مکتب عاشورا و کربلا است که آزادی قدس را به دنبال خواهد داشت. و براستی چگونه می توان خود را شیعه علی –این بزرگترین سرباز گمنام اسلام- و حسن-این بزرگترین رسواکننده طاغوت- و حسین-بزرگترین معجزه گر تاریخ- نامید اما به اندازه یک مترسک هم نتوان از نظام اسلامی و دستگاه ولایت دفاع کرد و هزینه داد. کمترین هزینه، اعطای مال و جان ناقابل ماست.

اینکه حسین سفر حج را نیمه کاره رها می کند و با هدف اجابت دعوت مردم رهسپار دشت نینوا می شود خدایا این باز چه حکمت است. این باز چه درسی حسین به ما می دهد . آیا جز این است که پیام حسین این است که تا ظلم هست و تا ظالم و جانی و طاغی و باغی هست، و تا امام و ولایت نیست، چرخیدن بر گرد خانه خدا با طواف دور بتخانه ها هیچ تفاوتی نمی کند و لذا به سمت اصلاح و مبارزه و کشمکش و جهاد مسیرش را تغییر می دهد.

دنیا بداند حسین(ع) با اشخاصی که به هر دری می زنند و تن به هر ذلت و حقارتی می دهند تا زنده بمانند و راحت، بیگانه و بلکه دشمن است. ولو اینکه بر خون حسین خون گریه کند. اگر گریه برحسین و ذکر مصیبت عظمای شهدای کربلا باعث همدستی و همدلی ما با جبهه باطل گردد و یا سکوت و بی تفاوتی ما را بنمایاند، این بزرگترین کلاهبرداری تاریخ و عین نفاق است و بلکه خیانتی بزرگتر از جنایت کربلا.

گریه برحسین باید باعث شناخت درست زمان و زمانه ما گردد، باید ما را به ادای دِین و تکلیفمان متعهد گرداند.

خدایا تو خود خوب می دانی که ریشه تمام جنایت ها و خیانت های بشر در طول تاریخ منبعث از دو عامل «لذت طلبی و عافیت طلبی» از یک طرف و از طرف دیگر «جهل و بدتر از آن درک نادرست» است، ریشه ظلم قاسطین، پیمان شکنی ناکثین، جنایت مارقین، کناره گیری قاعدین و سکوت و بی بصیرتی توابین در همین است. خدایا ما را به همان اندازه که از دنیا و جهل و درک نادرست حقایق دور می کنی، به نور معرفت و ایمان نزدیکتر و نزدیکتر بگردان.

خدایا به ما مذهبی ها بفهمان که اگر گریه بر حسین به مبارزه و کشکمش با دستگاه استبداد، استحمار، استخفاف، استثمار،استکبار، استضعاف و استعباد سلطه گران عالم نیانجامد، با به اسارت کشیدن نام و نشان خاندان رسول الله ذره ای تفاوت نمی کند و بلکه این نیز ظلم مضاعفی است بر حسین و اصحابش.

خدایا به شیعیان حسینت بفهمان و بیاموز که راه نجات ما در رعایت اعتدال و عدالت است« و کذلک جعلناکم امّة وسطا لتکونوا شهداء علی النّاس و یکون الرّسول علیکم شهیدا» . نه افراط و نه تفریط. بزرگترین کوتاهی و درنگ و غفلت امروز ما، افراط گرایی دیگران است و بی تفاوتی ما.

گریه برحسین یعنی لبیک یا حسین، یعنی هیهات منا الذله، یعنی مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، یعنی امر به معروف و نهی از منکر، یعنی پاسخ به ندای أین عمار رهبری، یعنی اشداء علی الکفار رحماء بینهم و نه اشداء بینهم و رحماء علی الکفار، یعنی امه وسطا، یعنی تعاون بر برّ و تقوا، نه در اثم و عدوان، یعنی پاک کردن اشک یتیمان و بازکردن غل و زنجیر از پای بردگان و مظلومان.  یعنی هم خوب زیستن و هم خوب مردن.

ای عزاداران حسین؛ قسم به فرق بناحق شکافته شده علی، جگر بناحق پاره پاره شده حسن، و گلوی بناحق بریده شده حسین که به یک میزان رسوایی ابدی را برای نظام طاغوت به ارمغان آورد، هرگز با دستگاه استبداد، استکبار، استحمار، استثمار، استخفاف، استعبار و استضعاف بیعت نخواهیم کرد تا فرقمان، جگرمان و گلویمان در راه خدا و برای اصلاح جامعه بدست تیغ تیز خصم آغشته به خون مان شود.

خدایا اگر علی در سه جبهه و در سه نوبت با ناکثین پیمان شکن، قاسطین ستمگر و مارقین از دین خارج شده احمق و جاهلِ آلت دست خارجی جنگید، حسین مظلوم ما در یک آن و در یک جبهه در مقابل این سه جبهه نامیمون و نامبارک قرار گرفت و تا پای جان، جانانه ایستاد و جنگید و هست و نیستش را قربانی کرد اما دیانت و حریتش را نباخت.

ای خداوند به عزاداران و گریه کنندگان بر نهضت کربلا، بصیرت حسینی و تربیت زینبی عطا بفرما.

خدایا به برکت خون شهدای کربلا و حقانیت ثارالله به رهبران ما رهبری،به مدیران ما تدبیر، به دولتمردان ما مردم، به سیاسیون ما سیاست، به دینداران ما دیانت، به فرهنگی های ما فرهنگ، به عالمان ما علم و به همه عزیزان ما عزّت و شایستگی آزادی و آزادگی ببخش.

ای خداوند سپاه کوثری حسین در مقابل لشگر تکاثری یزید –پناه برخدا- تفاوت از کجاست تا به کجا چه می گویم. خدایا شهادت کوثری را بر مرگ تکاثری ما غلبه و استیلا ببخش.

خدایا علی وار حکومت کردن، حسن وار صلح کردن و حسین وار قیام کردن را به ما بیاموز.

خدایا به ما جاماندگان تقدیری کربلا، توفیق و شایستگی استمرار حرکت کاروان کربلا در دل ها و اذهان جهانیان عطا بفرما.

خدایا افکار پریشان و پرآشوب و دل های رنجور و پریش ما را به نور قرآن نازل که نزول وحی از آسمان به زمین و از عرش به فرش است و قرآن صاعد که صعود دعای امامان و خوبان ما از زمین به آسمان است و از فرش به عرش، آرام و مطمئن بگردان.

خدایا تا دنیا دنیاست امامان ما را نیازمند دعوت و بیعت کوفی و کوفیان –شهر هزار رنگ هزار چهره خیانتکاران و جنایتکاران-نفرما.

خدایا به اشتیاق و آرامش قلب شهدا و اضطراب و التهاب دل ما قَسَمت می دهیم ما را در کنار شهدای کربلا با رسول الله و امیرالمومنین محشور بگردان.

ما مفتخریم که چون امام تنها و مظلوممان در مقابل هر نوع انحرافی بایستیم و کشته شویم. مگر چقدر فاصله است از «فزت و رب الکعبه» علی تا «هل من ناصر ینصرنی» حسین......

خدیا می دانم و می دانی به دلیل روشنگری و افشاگری زینب کبری (س) و پرده برداشتن ایشان از ظلم آمران و عاملان جنایتکار کربلا، یزید خبیث را مجبور کرد برای تبرئه دست ناپاک خود از واقعه کربلا از دادن حکم امارت ری به عمر بن سعد ملعون صرفنظر کند. ای خداوند در این زمان و زمانه سخت و دشوار، اگر توفیق شهادت را نیافتیم، لااقل –خدایا چه می گویم- تو خود گفتی مداد العلما افضل من دماء شهدا؛ خدایا اگر توفیق شهادت حسینی را نیافتیم، شایستگی روشنگری و افشاگری زینبی را به ما جاماندگان کاروان کربلا که اسیران درمانده هوی و شهوت(آنگونه که پیر رومی ما می گوید، آفت دنیا هوی و شهوت اسن و در نه اینجا شربت اندر شربت است)شده ایم، عطا بفرما.

 خدایا؛ بی باکی عقلها، بی گدازی دل ها و بی شرمی چشم های غرق در مجاز را آنگونه که اقبال لاهوری می گوید و می سُراید از ما بگیر تا بیندیشیم و بسوزیم و بنگریم آنگونه که تو دوست می داری .

ای  خداوند تا دنیا دنیاست شور و شعور حسینی و سوز و گداز زینبی را از ما نگیر، تا نوبت ادای دِین ما نیز به دین رحمانی اسلام آنگونه که تو می خواهی و دوست می داری فرا رسد.

خدایا ما را از زمره کسانی که به نظم سخن می گویند و به نثر عمل می کنند قرار نده. که این آغاز پیمان شکنی و عدم وفای به عهد است.

حسین(ع) این یگانه مظلوم عالم و آدم؛ روهرو راستین و ایثارگر جهادی می خواهد نه گریه کنِ غصه خورِ بی مصرف...!!

خدایا ذکر مصیبت حسین(ع)، ذکر بیداری اسلامی و بلکه بیداری جهانی است. خدایا «معاش» و «معاد» ما را حسینی کن...

آری برادر؛ ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین(ع) در دشت کربلا بیانگر این حقیقت حتمی است که هنوز هم می توان امید داشت تا بلکه تن های ناقابلمان را زیر سُم ستوران و سرهای بی ارزشمان را بر سر نیزه های خصم در احتزاز به نظاره بنشینیم...

صلح امام حسن(ع) وحماسه امام حسین(ع) بیانگر این واقعیت حتمی و ابدی بود که جبهه کفر و نفاق نه به آداب صلح پایبندند و نه آداب حرب و این دو شهید به یک میزان از حکومت غاصب اموی سلب مشروعیت نمودند.

خدایا ما را با سه چراغ هدایتگر توحید و توسل و تدبیر-آنگونه که علامه طباطبائی(ره)- فهیمد و فهماند، روئین تن کن و ما را هرگز از آن دسته حواریان عیسی و شیعیان حسین قرار نداده که با سکوت و خیانت و یا با جنون و جنایت مایه شرم آدمی شدند.

خدایا تو خودت گفتی « لا یَنَالُ عَهْدِی الظلِمِینَ » (آیه 124 بقره) پس اگر چنین است مهدی موجود موعود ما را که ظهورش موعود است نه حضورش که حاضر است و ناظر، با ظلم منتظرانش مأیوس و ناامید مگردان.

خدایا تو خود در قرآنت ما را به «فرقانا» و «مخرجا» به شرط تقوا بشارت داده ایو از زبان اولیاءالله و صالحانی چون مولانا شنیدیم و خواندیم«چون که تقوا بست دو دست هوا   حق گشاید هر دو دست عقل را» و لسان الغیب که فرمود «تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست   راهرو گر صدهنر دارد توکل بایدش»؛ پس ای خداوندی که محور وحدت امت اسلامی هستی، حکمت و بصیرت را در سایه توکل بر  خودت و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین)، به ما کوربینانِ ظاهربین آن­گونه که خودت شایسته بندگان مشتاقت می دانی عطا بفرما.

خدایا شهد شیرین عقلانیت علوی و بصیرت حسینی را بیش و پیش از  شربت شهادت به ما بنوشان.

در طول تاریخ شعاری عمیق تر، زیبا تر و حیات بخش تر از «لبیک یا حسین(ع)» به بشریت ارزانی نشده است... لبیک یا حسین، لبیک یا خدا است. چرا که خون حسین، ثارالله است؛  ما مفتخریم که حسین(ع) از ماست و ما از ایشان، انشاء الله....

خدایا؛

 علی وار حکومت کردن،

حسن وار صلح کردن

 و حسین وار قیام کردن را

که به یک میزان از طاغوت سلب مشروعیت ابدی نمودند به ما بیاموز

 و شهادت کوثری را بر مرگ تکاثری ما مقدّر بفرما؛

«والسلام علی من اتبع الهدی»