نظر فخر رازی و امثال او پیرامون آیه ولایت !

کد خبر: 8566
سائل کنار علی (علیه السلام) که در حال رکوع نماز بود توقف و درخواست کمک کرد. علی (علیه السلام) انگشتر خود را از دست بیرون آورد و به سائل داد. هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) آمدند و از موضوع اطلاع حاصل کردند آیه ولایت بر ایشان نازل شد.

وارث: إِنَّمَا وَلِیُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُۆْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ

«ولیّ شما تنها خدا و رسول او و کسانی که ایمان آورده‌اند؛ همان کسانی که نماز را بر پا می‌دارند و در حال رکوع نماز زکات می‌پردازند، می‎باشند.» (سوره مائده، آیه 55)

 

شأن نزول آیه

بخشی از حوادث و رویدادهایی که همزمان باحیات رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) به وقوع پیوست آن چنان جالب و سازنده و با ارزش بود که در جهت تأیید آن از سوی خدا، آیه و یا آیات و یا حتّی سوره هایی نازل شده است.

یکی از حوادثی که باعث نزول آیاتی از قرآن کریم گردید حادثه ای بود که همگامی صلوة با زکوة را، که در اکثر آیات، از آن ها قرین یکدیگر یاد شده است، تجسم بخشید. محور این تجسّم نیز امیرالمومنین علی (علیه السلام) می باشد که در حال رکوع نماز، به یک نیازمند زکات اعطا نمودند.

در تفسیر «مجمع البیان» در مورد شأن نزول آیه چنین آمده است: از ابن عباس روایت کرده اند که بر کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) حدیث نقل می کرد.

در این وقت مردی که صورت خود را پوشیده می داشت وارد شد. ابن عباس رشته سخن را قطع کرد و گفت ترا به خدا سوگند می دهم که خود را معرفی کن. آن مرد دستار از چهره برداشت و گفت: من ابوذر غفاری هستم.

آنگاه ابوذر گفت: یکی از روزها همراه رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) نماز ظهر را به جماعت می گزاردم؛ مرد تهیدست و بینوائی در مسجد از مردم درخواست کمک می کرد، کسی به او چیزی نداد. این مرد بینوا دست ها را سوی آسمان ها برگرفت و گفت:

خدایا! تو گواه باش که من در مسجد رسول الله از مردم درخواست کمک مالی نمودم لکن کسی چیزی به من نپرداخت.

علی (علیه السلام) که همزمان با این جریان در حال رکوع نماز به سر می برد، دست راست خود را به طرف سائل نشانه رفت و اشاره کرد انگشتری را از انگشت بیرون کشد تا حاجت خویش را بر آورد. سائل انگشتری را از دست آن حضرت بیرون کشید.

آنگاه که پیامبر اکرم نماز را به پایان برد سر به سوی آسمان برداشت و گفت: خدایا! برادرم موسی (علیه السلام) درخواستی با تو در میان گذاشت و گفت: (طه/ 31- 25)

«پروردگارا، سینه ام را بگشای، کارم را آسان و زبانم را باز کن تا سخنم را بفهمند. برادرم هارون را که از خویشان من است وزیر من گردان، پشتم را به او قوی کن و او را در کارها شریکم گردان.»

پروردگارا! تو به او وحی کردی که به زودی بازویت را به برادرت محکم می کنیم و برای شما قدرتی قرار می دهیم که آن ها به شما دسترسی پیدا نکنند.

پروردگارا! منم محمد، پیامبر و برگزیده تو. خدایا، سینه ام را بگشای و کارم را آسان و علی را وزیر من گردان و پشت مرا به او محکم کن.

ابوذر گفت: به خدا سوگند هنوز سخن پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) تمام نشده بود که جبرئیل از جانب خدا نازل شد و گفت: ای محمد! بخوان. فرمود: چه بخوانم؟ عرض کرد بخوان: «انّما ولیّکم الله و رسوله...»

ابوبکر رازی در کتاب «احکام القرآن» بنابر نقل مغربی و رمانی و طبری روایت کرده است که این آیه هنگامی نازل شد که علی (علیه السلام) در حال رکوع، انگشتری خود را صدقه داد.[1]

 

آیه ولایت در تفاسیر اهل سنت

با مطالعه در تفاسیر اهل سنت به خوبی مشخص می شود که آنان نیز به شأن نزول آیه ولایت در مورد علی (علیه السلام) بر اساس نقل قول های مختلف به صراحت اشاره می نمایند که نمونه هایی ذکر می شود.

در تفسیر «الدّر المنثور» سیوطی می خوانیم:

«خطیب در متفق از ابن عباس نقل می کند که گفت: علی (علیه السلام) در رکوع نماز، انگشتری خویش را صدقه داد. پس پیامبر به سائل گفت: چه کسی این انگشتر را به تو داد؟ گفت: آن مرد رکوع کننده (و علی (علیه السلام) را نشان داد) پس آیه نازل شد.

و نیز طبرانی در الاوسط و ابن مردویه از عمار بن یاسر نیز همین ماجرا را این گونه نقل می کند: سائل کنار علی (علیه السلام) که در حال رکوع نماز بود توقف و درخواست کمک کرد. علی (علیه السلام) انگشتر خود را از دست بیرون آورد و به سائل داد. هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) آمدند و از موضوع اطلاع حاصل کردند آیه ولایت بر ایشان نازل شد.[2]

همچنین زمخشری در تفسیر «کشاف» نزول این آیه را به علی (علیه السلام) نسبت می دهد که در حال رکوع، انگشتری را به نیازمندی بخشید.[3]

فخر رازی نیز در تفسیر خود موسوم به «تفسیر کبیر» از عبدالله بن سلام چنین نقل می کند: هنگامی که این آیه نازل شد، من به رسول الله (صلی الله علیه واله وسلم) عرض کردم که با چشم خود دیدم که علی (علیه السلام) انگشترش را در حال رکوع به نیازمند صدقه داد و به همین دلیل ولایت او را می پذیرم.[4]

آری، فضیلت علی (علیه السلام) همچون خورشید تابناکی در حال درخشش است و فقط آنان که چشم دل ندارند از دیدن این منبع سرشار فیض الهی ناتوانند. علی کسی است که دوست و دشمن متفقاً اذعان دارند صفاتی دارد که در هیچ فرد دیگری نیست.

در برتری او همین بس که در عبادت، نماز و زکات را با هم جمع کرد و احدی به این فیض نرسیده است.

 

پی نوشت ها:

[1] - شأن نزول آیات 29- 28، و همچنین مراجعه کنید به مجمع البیان 6/186- مجمع البیان 3/210 الدر المنثور 2/294، الجامع القرآن: قرطبی 6/222، التفسیر الکبیر 12/46، روح المعانی 6/166- 167، المنار 6/442

[2] - الدرالمنثور 2/293

[3] - الکشاف عن حقائق التنزیل 1/347

[4] - التفسر کبیر 2/26




منبع: مجله راه قرآن ، ش 35/ک117