شعر/پر می زند کبوتر قلبم به کاظمین

کد خبر: 93664
محمود تاری
وارث

 

ای چشمه سار جاریِ لطف و عطا جواد
بر من به بار نور زلال خدا جواد

لبریزم از خطا به حریم مقدست
بر من به بخش هرچه که دارم خطا جواد

از مهر توست کلبه ی قلبم منوّر است
وز جود توست مسّ وجودم طلا جواد

بر نخل عشق میوه ی شیرین اهل بیت
در باغ نور سرو بلندِ ولا جواد

روشن ترین چراغ شبستان اولیا
باب المراد شیعه و ابنُ الرِّضا جواد

هم خود کریم ، هم که ز نسل کرامتی
در نزد توست عالَم و آدم گدا جواد

پر می زند کبوتر قلبم به کاظمین
خواهد گرفت دانه ز دست شما جواد

ای مهربان امام که در طول عمر خود
از خصم خویش دیده هزاران بلا جواد

در عنفوان عمر خزان شد بهار تو
ای ارغوانِ گلشن سبز رضا جواد

از کین فتاد شعله به جان مطهرت
با تو چه کرد آتش زهر جفا جواد

"یاسر" رسید تشنه به درگاه جود تو
در کام او بریز تو آب بقا جواد


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.