حجت الاسلام تاج لنگرودی: اگر از فناء دنیا غافل بشویم، عمر سعد می شویم!
وارث: مراسم عزاداری شام شهادت امام باقر علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام تاج لنگرودی و مداحی کربلایی حمید سوهانی، کربلایی محمد پورعباسیان، کربلایی صادق رجب، کربلایی امیرحسین جوزی و جواد پورعباسیان در حسینیه سوهانک برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام تاج لنگرودی را می خوانید:
ما انسانها معلومات زیاد داریم، از باسواد و بی سوادمان همینکه به این دنیا آمدیم و زندگی کردیم معلوماتی برایمان خواه ناخواه حاصل شده است. معصومین علیهم السلام گاهی در فرمایشاتشان مطلبی را به ما می آموزند و با حدیثشان چیزی بر معلوماتشان اضافه می کنند و یا معلومات ما را اصلاح می کنند ولی گاهی از اوقات فرمایشات معصومین علیهم السلام جنبۀ تعلیمی ندارد یعنی چیز تازه ای را به ما یاد نمی دهند بلکه دربارۀ دانسته هایمان سفارشاتی دارند. حدیثی از امام باقر علیه السلام نقل می کنم که می فرمایند سه مطلب است که هر آدمی که وارد دنیا شده باشد این مطالب را می داند ولی سزاوار نیست که از آن لحظه ای غافل بشوند. یعنی از اموری است که انسان باید مدام نسبت به آن ذاکر باشد و به یاد آن باشد. اولین آنها فناء الدنیا است، اینکه دنیا فانی است برای من و شما مطلب تازه ای نیست. هر آدمی چه مسلمان و چه غیر مسلمان وقتی وارد این دنیا شده است از جنس این دنیا با خبر شده است، لزومی ندارد که کسی بگوید این دنیا فانی است ولی فراموشی فناء دنیا از انسان عمر سعد می سازد. لذا امام علیه السلام می فرماید می دانید ولی فراموش نکنید. امام باقر علیه السلام می فرمایند فناء دنیا را همیشه به یاد داشته باشید، فناء دنیا ریسمانی است که کوه نورد کمال، صخره نورد سعادت به کمر خود بسته است که سقوط نکند، همین که فراموش کنم مثل این است که یک صخره ای را با یک شیب تندی بدون تجهیزات بالا برویم، با کوچک ترین سُر خوردنی متلاشی میشویم.
دومین مطلبی که حضرت می فرمایند تصرف الاحوال است، آن هم چیزی نیست که بخواهند به ما یاد بدهند همین که وارد این دنیا بشویم تصرف الاحوال را می فهمیم. یکی از چیزهایی که حضرت یوسف علیه السلام از آن کمک گرفت و گول زلیخا را نخورد همین بود که تصرف الاحوال را یادش بود. ما هم میدانیم اما فراموش می کنیم و چون فراموش می کنیم آفت هایی مثل کبر و غرور به سراغمان می آید و به سمت گناه می لغزیم.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: که هنگامی که زلیخا یوسف را در خلوتی که درها همه بسته بودند تنها دید، حضرت یوسف هنگامی که دید زلیخا با چه وضعیتی مقابلش نشسته است، سرش را پائین انداخت و نگاه نکرد، اولین جمله ای که زلیخا گفت این بود که سرت را بلند کن و نگاه کن. یوسف گفت از کوری چشم می ترسم، این کوری که یوسف می گوید منظر این است که وقتی یکی از مظاهر دنیا در نظرم جلوه بکند و توجهم را جلب بکند دو چیز را دیگر نمی بینم، مبداء که خداوند است و معاد که قیامت است. وقتی آدم مبداء و معاد را نبیند کور است. وقتی که حضرت یوسف علیه السلام گفت از کوری نگاه می ترسم زلیخا شروع کرد از اموری استفاده کرد که معمولاً جوانان از این امور غافل میشوند و می لغزند. زلیخا به یوسف گفت چشمانت خیلی قشنگ است، اینجا یوسف از تصرف الاحوال غافل نگشت و گفت اولین چیزی که از من جدا می شود و روی خاک قبر می افتد چشمانم است، این چشمی که تو می گویی ماندنی نیست. زلیخا گفت، یوسف خیلی خوش بو و معطر هستی، یوسف گفت دو روز پس از مرگم بیا مرا ببین، آنوقت می گویم که از پیش من می روی یا نمیروی، زلیخا گفت، یوسف می دهم زندانی ات بکنند، یوسف گفت خیلی بهتر از جهنمی است که خدا به گنه کار وعده داده است.
این حدیث امام می گوید که باید حواسمان جمع باشد، اگر از فناء دنیا غافل بشویم، عمر سعد می شویم.
سومین مطلبی که همه می دانند ولی نباید از آن غافل بشوند، حوادث و اتفاقات و آفت هایی که سر راه زندگی انسان یک مرتبه سبز می شوند و هیچ راه فراری هم از آن نیست. از این جملۀ آخر حضرت می خواهم دو پیام استفاده بکنم، اول اینکه وقتی مرگ در هر حالت و سنی بشر را مورد هجوم قرار داده است اینکه بگویم حالا در پیری عابد می شویم و توبه می کنیم این حرف ها باید کنار برود برای آدمی که می داند هر لحظه می تواند هدف تیر مرگ قرار بگیرد. آدم باید به این فکر باشد که خود را آمادۀ سفری بکند که هر لحظه امکان دارد از راه برسد.
از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند آماده شدن برای مرگ چه گونه است؟ حضرت فرمودند: به چیزهایی که خدا واجب کرده است بدهکار نباش، به سراغ گناه نرو، بین خودت و گناه سپر درست بکن، آقا منش باش، اگر اهل اینها باشی ترسی از مرگ نداری.
پیام دوم به خود آن شخصی که ممکن است برایش حادثه و اتفاق رخ بدهد نیست، بلکه برای اطرافیان آن است، انسان است و تیر حوادث، هیچ وقت انسان ها نوبتی از دنیا نرفته اند که حالا بخواهند نوبتی بروند، هر لحظه ممکن است حادثه ای برای اطرافیان رخ بدهد، آیا من آمادۀ این صبر الهی هستم یا نیستم؟ خداوند متعال می فرماید کسی در این میان برنده است که اهل صبر باشد.