بنازم به جوانی که رضایت مادر را برای اقامه نماز شب جلب کرد

کد خبر: 53240
بنازم به جوانی که وقتی مادرش گفت: بگیر بخواب! تا اذان صبح یک ساعت مانده است. آن قدر قربان صدقه مادرش رفت، دست و پایش را بوسید و به هر راهی که ممکن بود رضایت او را جلب کرد تا با بیدار ماندن و نماز شب خواندنش مخالفت نکند.
وارث: مرحوم آیت‌الله عبدالکریم حق‌شناس در یکی از درس‌های اخلاق خود به موضوع «رابطه تهذیب اخلاق با توفیقات الهی» اشاره کرد که مشروح آن در ادامه می‌آید:


*اطاعت از امر والدین به سبک بندگی


بنازم به جوانی که وقتی مادرش گفت: بگیر بخواب! تا اذان صبح یک ساعت مانده است! آن قدر قربان صدقه مادرش رفت، دست و پایش را بوسید و به هر راهی که ممکن بود رضایت او را جلب کرد که با بیدار ماندن و نماز شب خواندنش مخالفت نکند، به مادرش گفت: سلامتی بدن من در اقامه نماز شب است! همان طور که شارع فرمود روزه بگیرید که سلامتی نصیب شما می‌شود، نماز شب هم همین طور است، آیا نمی‌خواهیی بدن من سالم باشد؟! نمی‌خواهی روح من سالم باشد، اجازه بده من نماز بخوانم و الان نخوابم، استاد من گفته است که سلامتی بدن و روح تو منوط به برخاستن برای نمازشب است، همین که جوان، خوابش را پاره می‌کند، پروردگار سلامتی بدن و روح او را تضمین می‌کند، نباید به راحتی از این مسائل گذشت و فوت نماز شب را بی‌اهمیت دانست، داداش من!


من بارها عرض کردم که در کتاب «متد برلیکس» نوشته شده است: کسانی که در خروس‌خوان صبح بلند می‌شوند، اگر آفتی غیرطبیعی نخورند، علی‌القاعده تا 100 سال می‌توانند عمر کنند! پس معلوم می‌شود این دستور شرعی، ریشه دارد و تعبد محض نیست، البته تمام قوانین شارع ریشه دارد و هر چه بیش‌تر بریم، ریشه‌های بیشتری از آن‌ها کشف می‌شود!


*جایگاه محسنین و راه رسیدن به آن


خدا رحمت کند استاد ما را که وقتی به او می‌رسیدیم، می‌گفت: تو که اسمت فلان است، چه کاری در راستای بروز و ظهور نامت کرده‌ای؟! مثلاً تو که محسن یا جواد هستی، چه احسان وجودی درباره خودت کرده‌ای؟! رحمت خدا به کسانی که اسمشان محسن است.


به پیامبر(ص) عرض کرد: ای رسول خدا! این محسن که خدا در قرآن فرموده «رحمت خدا به محسنین نزدیک است» چه کسی است؟ حضرت(ص) فرمود: محسن کسی است که جز حق را نمی‌بیند؛ یعنی تمام عملش مراقبه است و همیشه خود را در حضور و محضر حق می‌داند.


آن کسانی که مدام می‌گویند: برویم استاد پیدا کنیم، باید بیایند در محضر کسی بنشیند که به این مقام رسیده است، رسیدن به این مقام اولاً به این خاطر است انسان همیشه در مقام مراقبه باشد و در ثانی اگر 10 هزار تومان به او بدهند، غذای مشتبه را نمی‌خورد و همیشه از مشتبهات احراز دارد، در مرحله سوم هم باید درصدد این باشد که اعمالش منطبق بر دستورات شرع باشد، به این خاطر است که انسان می‌تواند به این مقام برسد.


*محسن جز حق نمی‌گوید


پیامبر(ص) در ادامه توصیف محسنین فرمودند: فقط مطلب حق را می‌گوید، علت عقب‌افتادگی شما عموماً همین است که مثل گنجشک هر ساعت روی یک شاخه می‌پرید، یک استاد بگیرد و طبق دستور او پیش بروید!


تا که زود است بزن بر/دامن صاحب دلی دست


یعنی تا مثل من نشدید، اول جوانیتان است و هنوز سرمایه برای تجارت دارد، به داد خودتان رسید، اول جوانی، متجر اولیای حق است!


*محسن جز به حق به چیز دیگری گوش نمی‌دهد


محسن نه تنها فقط حق را می‌گوید، بلکه به چیزی غیر از حق، گوش نمی‌دهد! اهل استماع اباطیل نیستند و کاری به این چیزها ندارند، شب یکشنبه دیدم که عده‌ای دارند می‌دوند، گفتم چه شده؟ گفتند: امشب فلان برنامه است!‌ اصلاً این برنامه چیست و چه قیمتی دارد که عمرتان را صرف این چیزها می‌کنید؟ عمر که قابل قیمت‌گذاری نیست! وقتی این برنامه‌ها پخش می‌شود نیز، هم باید دقت کنی، هم باید ساکت باشی و حرف نزنی تا یک صحنه هم از دست نرود! ای بیچاره! از عمر سؤال خواهند کرد که صرف چه کردی داداش جان!


*نسخه دردهای ما در کلام انبیا و اولیاست


درد ما همین چیزها است، بیچارگی‌های عملی، صفات رذیله، عقاید فاسده، نسخه درد هم فرمایش انبیا و اوصیا است! در مقابل اگر انسان به مداوای دردهایش بپردازد و از عمرش درست بهره بگیرد، از قبل می‌فهمد که برنامه فردایش چیست.


وقتی من با بعضی از این اشخاص تماس می‌گیرم که چنین خصوصیتی پیدا کرده‌اند، روحم شاد می‌شود، یکی از آن‌ها به من گفت: به من ابلاغ می‌شود که فردا به نماز جماعت موفق نمی‌شوم، لذا از همان اول شب، قلب من می‌گیرد، ای به قربان این قلب! ببینید این‌ها چه اشخاصی هستند! چقدر راه رفته‌اند و چقدر در مکتب امام صادق ورزش کرده‌اند!


*بر سر خود بزنید که چرا پرواز نمی‌کنید


شما باید بر سر خودتان بزنید که چرا پرواز نمی‌کنید! دیگران این قدر پریده‌اند و از برنامه فردایشان خبر دارند، ولی شما پرواز نکرده‌اید و بالا نرفته‌اید، تازه دیگران غصه‌شان این است که چرا به آن‌ها گفته نمی‌شود که موانعشان چیست و می‌گویند: حالا که به ما خبر می‌دهند فردا توفیق نماز شب یا جماعت ظهر را نداریم، چرا دلیلش را نمی‌گویند؟! ای کاش موانع را هم به ما بگویند! البته این درخواست برای درجه بالاتر است و اول باید برنامه فردا ابلاغ شود، بعد نوبت دلیل و علل وقایع است.

/1102101305