آیا در منابع رده اول اهل سنت؛ روایاتی درباره ظهور امام مهدی (عج) وجود دارد؟
وارث: باور به مهدویّت از مسائلى است که همه مذاهب اسلامى بر آن اتفاق نظر دارند و مختص به پیروان مکتب اهلبیت(ع) نیست. شمار فراوان احادیث مرتبط با مهدویّت در منابع مورد اعتماد اهلسنّت، و نقل و تأیید این موضوع توسط دانشمندان بزرگ آنان، به ما اطمینان میدهد که باور به ظهور مهدى موعود(ع) به هیچ روى منحصر به شیعیان نیست.
روایات مهدوى در منابع حدیثی اهل سنت
1. اگرچه بخارى در صحیح خود حدیثى که در آنها نام امام مهدى(ع) با صراحت ذکر شده را نیاورده است، اما روایات دیگرى را نقل کرده که به نحوى در پیوند با این موضوع است. براى مثال؛ بابى را به نزول حضرت عیسى(ع) اختصاص داده و در آنجا حدیثى را روایت کرده است که میگوید: در آخرالزمان هنگامى که حضرت مسیح فرود میآید، امامى از مسلمانان عهدهدار امور امت اسلامى خواهد بود؛ رسول خدا(ص) فرمود: «چگونه خواهید بود به هنگامى که فرزند مریم در میان شما فرود آید و امام شما از خود شما باشد».[1] همانگونه که برخى از شارحان صحیح بخارى به درستى مفهوم این حدیث را دریافتهاند، منظور از این امام، کسى جز حضرت مهدى(عج) نیست. ابن حجر در شرح این حدیث از ابوالحسن خسعى نقل میکند که او احادیث مرتبط با مهدى که میگویند وى از این امت است و عیسى پشت سر او نماز خواهد خواند را متواتر میداند. وى در ادامه میگوید: اینکه در آخرالزمان و نزدیک قیامت، حضرت عیسى پشت سر مردى از این امت نماز خواهد خواند، بر این سخن درست دلالت دارد که زمین هیچگاه از حجت خالى نمیماند.[2]
2. مسلم نیز در صحیح خود علاوه بر حدیث بالا،[3] احادیث دیگرى درباره نزول حضرت عیسى و سایر موضوعات مرتبط با مهدویّت نقل کرده است؛ مانند این حدیث: رسول خدا(ص) فرمود: «در آخر الزمان، خلیفهاى خواهد بود که مال را تقسیم میکند، بی آنکه بشمارد».[4]
3. ابن ماجه در سنن خود بابى را با عنوان «باب خروج المهدى» نامگذارى، و هفت حدیث در این رابطه نقل کرده است. در این احادیث به قیام حضرت مهدى(عج) و اینکه وى از اهلبیت پیامبر(ص) است، و نیز به زمینهسازان ظهور آنحضرت اشاره شده است؛ مانند این حدیث: پیامبر خدا(ص) فرمود: «مهدى، از ما اهلبیت است. خدا [کار او را] در یک شب، سامان میدهد».[5]
4. در سنن ترمذى نیز بابى به «ما جاء فى المهدى» اختصاص یافته و احادیثى صریح و صحیح در آن نقل شده است؛[6] مانند این حدیث: پیامبر(ص) فرمود: «دنیا از میان نمیرود تا آنکه مردى از خاندانم، و همنام من، فرمانرواى عرب شود».[7]
ترمذى درباره سه حدیث از این مجموعه تصریح میکند که «هذا حدیث حسن صحیح».[8] بعد از این باب ابواب مرتبط دیگرى نیز با موضوعاتى مثل نزول حضرت عیسى(ع) و فتنه دجّال آمده است.
5. بیشترین و صریحترین احادیث مهدویت را ابو داوود آورده است. او در سنن خویش ذیل عنوان «کتاب المهدى» احادیث متعدّدى را نقل کرده است که بر دوازدهگانه بودن امامان، همنام بودن مهدى با پیامبر اکرم(ص)، طولانى شدن حیات و نشانههاى ظهور او دلالت دارد.[9]
گفتنی است؛ موضوع مهدویّت در منابع معتبر پیش از صحاح سته نیز ذکر شده است. برای نمونه؛ عبدالرزاق بن همام صنعانى که در سال 211 ق درگذشته، بابى از کتاب المصنّف خود را «باب المهدى» نامگذارى کرده و احادیثى زیبا و صریح در رابطه با قیام آنحضرت و دادگسترى وى در جهان نقل کرده است.[10]
خلاصه اینکه؛ احادیث بشارت به قیام و ظهور امام مهدى(عج) در منابع اصلى اهل سنّت، منحصر به اینها نیست؛ بلکه به طور گسترده در دیگر مصادر حدیثى آنان نیز نقل شده است. برخى از این منابع، مجموعههاى عام حدیثى اهل سنّت است که بعضى ابواب آن به موضوع مهدویّت اختصاص یافته است؛ امّا برخى منابع هم به طور خاص با موضوع مهدویّت تدوین شدهاند.[11]
روایات مهدوى در منابع حدیثی اهل سنت
1. اگرچه بخارى در صحیح خود حدیثى که در آنها نام امام مهدى(ع) با صراحت ذکر شده را نیاورده است، اما روایات دیگرى را نقل کرده که به نحوى در پیوند با این موضوع است. براى مثال؛ بابى را به نزول حضرت عیسى(ع) اختصاص داده و در آنجا حدیثى را روایت کرده است که میگوید: در آخرالزمان هنگامى که حضرت مسیح فرود میآید، امامى از مسلمانان عهدهدار امور امت اسلامى خواهد بود؛ رسول خدا(ص) فرمود: «چگونه خواهید بود به هنگامى که فرزند مریم در میان شما فرود آید و امام شما از خود شما باشد».[1] همانگونه که برخى از شارحان صحیح بخارى به درستى مفهوم این حدیث را دریافتهاند، منظور از این امام، کسى جز حضرت مهدى(عج) نیست. ابن حجر در شرح این حدیث از ابوالحسن خسعى نقل میکند که او احادیث مرتبط با مهدى که میگویند وى از این امت است و عیسى پشت سر او نماز خواهد خواند را متواتر میداند. وى در ادامه میگوید: اینکه در آخرالزمان و نزدیک قیامت، حضرت عیسى پشت سر مردى از این امت نماز خواهد خواند، بر این سخن درست دلالت دارد که زمین هیچگاه از حجت خالى نمیماند.[2]
2. مسلم نیز در صحیح خود علاوه بر حدیث بالا،[3] احادیث دیگرى درباره نزول حضرت عیسى و سایر موضوعات مرتبط با مهدویّت نقل کرده است؛ مانند این حدیث: رسول خدا(ص) فرمود: «در آخر الزمان، خلیفهاى خواهد بود که مال را تقسیم میکند، بی آنکه بشمارد».[4]
3. ابن ماجه در سنن خود بابى را با عنوان «باب خروج المهدى» نامگذارى، و هفت حدیث در این رابطه نقل کرده است. در این احادیث به قیام حضرت مهدى(عج) و اینکه وى از اهلبیت پیامبر(ص) است، و نیز به زمینهسازان ظهور آنحضرت اشاره شده است؛ مانند این حدیث: پیامبر خدا(ص) فرمود: «مهدى، از ما اهلبیت است. خدا [کار او را] در یک شب، سامان میدهد».[5]
4. در سنن ترمذى نیز بابى به «ما جاء فى المهدى» اختصاص یافته و احادیثى صریح و صحیح در آن نقل شده است؛[6] مانند این حدیث: پیامبر(ص) فرمود: «دنیا از میان نمیرود تا آنکه مردى از خاندانم، و همنام من، فرمانرواى عرب شود».[7]
ترمذى درباره سه حدیث از این مجموعه تصریح میکند که «هذا حدیث حسن صحیح».[8] بعد از این باب ابواب مرتبط دیگرى نیز با موضوعاتى مثل نزول حضرت عیسى(ع) و فتنه دجّال آمده است.
5. بیشترین و صریحترین احادیث مهدویت را ابو داوود آورده است. او در سنن خویش ذیل عنوان «کتاب المهدى» احادیث متعدّدى را نقل کرده است که بر دوازدهگانه بودن امامان، همنام بودن مهدى با پیامبر اکرم(ص)، طولانى شدن حیات و نشانههاى ظهور او دلالت دارد.[9]
گفتنی است؛ موضوع مهدویّت در منابع معتبر پیش از صحاح سته نیز ذکر شده است. برای نمونه؛ عبدالرزاق بن همام صنعانى که در سال 211 ق درگذشته، بابى از کتاب المصنّف خود را «باب المهدى» نامگذارى کرده و احادیثى زیبا و صریح در رابطه با قیام آنحضرت و دادگسترى وى در جهان نقل کرده است.[10]
خلاصه اینکه؛ احادیث بشارت به قیام و ظهور امام مهدى(عج) در منابع اصلى اهل سنّت، منحصر به اینها نیست؛ بلکه به طور گسترده در دیگر مصادر حدیثى آنان نیز نقل شده است. برخى از این منابع، مجموعههاى عام حدیثى اهل سنّت است که بعضى ابواب آن به موضوع مهدویّت اختصاص یافته است؛ امّا برخى منابع هم به طور خاص با موضوع مهدویّت تدوین شدهاند.[11]
[1]. بخاری، محمد بن إسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، ج 4، ص 168، بیروت، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422ق؛ قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله(صحیح مسلم)، ج 1، ص 136، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
[2]. ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 6، ص 493 – 494، بیروت، دار المعرفة، 1379ق.
[3]. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله(صحیح مسلم)، ج 1، ص 136، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
[4]. صحیح مسلم، ج 4، ص 2235؛ نیز ر. ک: صحیح مسلم، «باب نزول عیسى».
[5]. ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1367، دار إحیاء الکتب العربیة، فیصل عیسى البابی الحلبی، بیتا.
[6]. ترمذی، محمد بن عیسى، سنن الترمذی، ج 4، ص 505، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفى البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. ازدی سجستانی، أبو داود سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج 6، ص 335 – 348، دار الرسالة العالمیة، چاپ اول، 1430ق.
[10]. صنعانی، عبدالرزاق، المصنّف، ج 11، ص 371، هند، المجلس العلمى، چاپ اول، 1390ق.
[11]. ر.ک به این کتابها: اکبرنژاد، مهدى، بررسی تطبیقى مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت، قم، بوستان کتاب، 1388ش؛ فقیه ایمانى، مهدى، الإمام المهدی(علیه السلام) عند أهل السنة، اصفهان، مکتبة الإمام أمیرالمؤمنین علی(علیه السلام) العامة، 1402ق.
منبع: اسلام کوئیست
/1102001307