چهارم آذر سالروز شهادت سردار علی چیتسازیان است. سردار رشیدی که وقتی به صدامیان برخورد میکند، با شهامت خود را معرفی میکند و میگوید: من چیتسازیان هستم، عقرب زرد.
علی در سال ۱۳۴۱ همزمان با روز ولادت امیرالمؤمنین(ع) در همدان متولد شد. از کودکی علاقه بسیاری به ورزشهای رزمی داشت. پرتلاش و باروحیه بود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در شرایط فقر خانواده گذراند و خود نیز برای امرار معاش خانوادهاش کارمی کرد. ورودش به هنرستان همزمان با پیروزی انقلاب بود. او مانند بسیاری از مردم ایران در راه پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی تلاشهای زیادی کرد.
با فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی از طریق هنرستان وارد بسیج شد و در پادگان آموزشی قدس همدان آموزشهای نظامی را گذراند. هوش و ذکاوتش در کسب فنون نظامی به قدری بود که در مدت کوتاهی به عنوان فرمانده نیروهای آموزشی انتخاب شد. بعد از آن او فرمانده مرکز آموزش نظامی شد. نیروهایی که توسط علی آموزش دیدهاند، بالغ بر چندین هزار نفر هستند.
با آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز دشمن بعثی به خاک مقدس جمهوری اسلامی با تشکیل و قبول فرماندهی گردان انصار الحسین(ع) و به عهده گرفتن مسئولیت آموزش جنگهای کوهستانی در این گردان، به منطقه عملیاتی رفت. درعملیات مسلم بنعقیل با جود اینکه فقط ۱۷ سال سن داشت به خاک دشمن نفوذ کرد. در این عملیات ۱۴۰ تن از نیروهای بعثی را که به اسارت رزمندگان ایرانی در آمده بودند از داخل خاک عراق به پشت جبهه انتقال داد.
شهید چیتسازیان با تشکیل لشکر انصار الحسین(ع) در همدان به عنوان فرمانده اطلاعات و عملیات این یگان انتخاب شد و در بیشتر عملیاتهایی که از سوی رزمندگان برای مقابله با متجاوزان صورت میگرفت، شرکت کرد. از جمله عملیاتهای «والفجر۲»، «والفجر ۵» و «والفجر ۸». او چند بار در این عملیاتها مجروح شد، اما هربار با جدیتی بیشتر و عزمی راسختر به جبهه برمیگشت. علی چیتسازیان درعملیاتهای کربلای ۴و۵ نیز به عنوان فرمانده محور عملیاتی لشکر انصارالحسین (ع) به مبارزه با دشمنان خدا پرداخت و رشادتهایی را از خود به یادگار گذاشت.
تیزهوشی و قدرت تصمیمگیری فوقالعاده او در عملیات باعث شده بود که فرمانده لشکر انصارالحسین(ع) بگوید: «با وجود علی بسیاری ازمشکلات عملیاتی ما حل میشود.»
وی روز چهارم آذر ۱۳۶۶ در حین انجام یک مأموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیش از او نیز برادرش شهید شده بود.
علیرضا رضاییمفرد از همرزمان علی درباره تبدیل کردن مراسم تولد صدام به مراسم عزا به فرماندهی چیتسازیان میگوید: علی در یک سخنرانی پیش از انجام عملیات گفت؛ امشب شب تولد صدام است. عدنان خیرالله گفته که به چادر زنان بغداد قسم ظرف ۴۸ ساعت آینده، فاو را از ایرانیها پس میگیریم. بسیجیان! شیرینی تولد صدام را شما باید زودتر به او بدهید. عدنان خیرالله برای صدام میخواهد خوشرقصی کند، اما شما برای آبروی امام زمان (عج) میجنگید.» شوق و شور بسیاری در نیروهای آماده عملیات ایجاد شد و همان شب، خط کارخانه نمک، کُنج جاده فاو بصره شکسته شد. اسم آن عملیات هم شد، عملیات صاحب الزمان(عج).
سرهنگ مرتضی احمدی روایت میکند: «از زبان همرزم این شهید شنیدم که میگفت وقتی در عملیاتی تمام نیروهایش شهید شدند و تنها مجبور به عقبنشینی شد، در مسیر به گروهانی از صدامیان برخورد کرد. با شهامت خود را معرفی کرد و گفت: من علی چیتسازیان هستم؛ «عقرب زرد». اگر مقاومت کنید تا آخرین گلوله با شما میجنگم مگر تسلیم شوید و جان به سلامت ببرید.»
وی ادامه میدهد: دیدهبان از دور خبر داد یک گروهان آدم در حال حرکت به سمت ما هستند، اما یک نفر به دور اینها میچرخد از نحوه دور زدنش پیداست علی باشد، اما صبر کنید نزدیکتر بیایند. نزنید صبر کنید. با نزدیکتر شدن آنها چهره علی نمایان شد.»
این نابغه اطلاعات و عملیات بارها در دوران جنگ تحمیلی توانسته بود با نفوذ به خاک دشمن به زیارت امام حسین(ع) برود. فرماندهان عراقی او را عقرب زرد مینامیدند و صدام برای سرش جایزه تعیین کرده بود.
درباره این شهید دو کتاب مهم با عنوان «گلستان یازدهم» و «دلیل» از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. «گلستان یازدهم» به خاطرات زهرا پناهیروا همسر شهید چیتسازیان اختصاص یافته و به قلم بهناز ضرابیزاده به نگارش درآمده است. کتاب «دلیل» هم روایت نابغه اطلاعات و عملیات از این سردار شهید است که به قلم حمید حسام به رشته تحریر درآمده است.
منبع: ایکنا
Links:
[1] https://vareth.ir/tag/keyword/59994/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D9%86
[2] https://vareth.ir/tag/keyword/10113/%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/70305/%D8%B9%D9%82%D8%B1%D8%A8-%D8%B2%D8%B1%D8%AF