پیامبر اکرم(ص) که خود تجسد قرآن بود، با الهام از آیاتی که بر شروع تعلیم و تربیت از خانواده و بهویژه فرزندان تأکید دارند، بر تعلیم و تربیت دخترش فاطمه(س) که مقدر بود نقش همسریِ انسانی الهی همچون امامعلی(ع) و نقش مادری برای ائمه(ع) را ایفا کند، اهتمام ویژهای داشت. بخشی از این اهتمام دوران خردسالی و نوجوانی فاطمه و بخش دیگر حتی دوران پس از هجرت و پس از ازدواج آن بانو را در برمیگیرد.
بدین جهت حضرت امیر(ع) در تبیین میزان قرابت خود و خانوادهاش به پیامبر(ص) به این نکته اشاره میکند، آنجا که میفرماید: وقتی من نزد پیامبر(ص) میرفتم، آن حضرت همسرانش را بیرون میکرد، اما هر وقت آن حضرت به خانۀ من میآمد، فاطمه و حسنین کنارم مینشستند.
در روایت دیگر از زبان امامصادق(ع) چنین آمده است: روزی فاطمه برای گلهگزاری از برخی از مشکلاتِ خود نزد پیامبر(ص) آمد. آن حضرت به او کاغذی داد و به او فرمود: «آنچه در آن است را فراگیر!» در آن این متن بود: هر کس که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، نباید همسایهاش را بیازارد، هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید میهمانش را گرامی دارد و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید یا سخن نیک بر زبان جاری کند یا خاموش بماند.
پیداست که این پاسخ پیامبر، ارتباطی با شکایت و گلهگزاری فاطمه(س) نداشته است. نکتۀ جالب توجه این است که پیامبراکرم(ص) چنان به رشد و تعالی روحی و اخلاقی دخترش فاطمه(س) اهتمام داشت، که به جای آنکه طبق رویّه متداول، تنها به گوش کردن گلهها و همراهشدن و غمخواری با او اکتفا کند، با دادن آن نگاشته، به گسترش دانش و منش دختر خود اهتمام ورزید و افزون بر دادن نگاشته، فراگرفتن محتوای آن را نیز به او گوشزد کرد.
نظیر چنین منش انسانسازی در ماجرای دیگر منعکس شده است که به ظهور تسبیح فاطمه(س) انجامید و خوشبختانه در کنار جوامع حدیثی شیعه، در معتبرترین منابع حدیثی اهل سنت نیز انعکاس یافته است.
در این روایات آمده که وقتی امامعلی(ع) تلاش جانکاه همسر خود فاطمه(س) در تدبیر امور خانه و زخمیشدن دست او در پی دستاسکردن گندم برای آرد را دید، متأثر و متألم شد و از فاطمه خواست تا نزد پیامبر(ص) رفته و از او بخواهد تا از غنایم جنگی، کنیزی به عنوان خدمتکار خانه در اختیار او بگذارد.
پیامبراکرم در پاسخ به این درخواست دختر خود و به جای هدیهدادن کنیز، هنگامی که نزد آنان آمد تسبیح ویژهای را که پس از نماز انجام میگیرد، به آنان آموخت که بعدها به تسبیح فاطمه(س) معروف شد که در روایات زیادی آثار و فضایلی برای آن برشمرده شده است. ابن ابیلیلی از حضرتامیر(ع) این سخن را نقل کرده است:
فاطمه از سختی آسیابکردن گندم نزد پیامبر(ص) شکایت برد و از او خواست تا خدمتکاری را در اختیارش قرار دهد. پیامبر(ص) هنگامی که فاطمه و علی(ع) در بستر بودند بر آنان وارد شد و تسبیح فاطمه را به آنان آموخت و فرمود: «این برای شما از آنچه خواستهاید، بهتر است».
اهتمام پیامبراکرم به تربیت و تعالی روحی فاطمه(س) که بیشتر به صورت عملی انجام میگرفت، در برخی از روایات صحابه و تابعان نیز منعکس شده است؛ به عنوان نمونه، عبدالله بن عمر چنین نقل میکند: روزی پیامبراکرم نزد فاطمه(س) آمد و چون پردهای بر سر درب خانهاش دید، داخل خانه نشد. هنگامی که علی وارد خانه شد و از ناراحتی فاطمه به خاطر عدم ورود پیامبر اطلاع یافت، نزد پیامبر رفت و پیامبر فرمود: «ما را با دنیا کاری نیست». بدین ترتیب با درخواست پیامبر، فاطمه آن پارچه را به مستمندی بخشید.
یادآور میشود، این دست از رفتارهای پیامبر با فاطمه(س) بهرغم علاقه شدید آن حضرت به دخترش، نشانگر آن است که رسولخدا(ص) به تعالی روحی فرزندش اهتمام ویژهای داشته و میخواست هیچگونه غبار دنیادوستی و گرد دنیاگرایی بر دامن فاطمه ننشیند.
برگرفته از مقدمه «کتاب فاطمه بانوی بیمثال» اثر استاد علی نصیری
ایکنا
Links:
[1] https://vareth.ir/tag/keyword/9669/%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%DB%8C%D9%87
[2] https://vareth.ir/tag/keyword/14659/%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%DB%8C
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/11148/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B3