استاد ما که سایه او مستدام باد
نام تو را به ما شب اندوه یاد داد
لطف کم تو شامل طبعم اگر شود
بالطبع این غزل برود سمت مستزاد
آیینه رضایی و چهره شناس شهر
تنها به چشمهای تو کرده است استناد
ای هشت جد تو همه سلطان همه کریم
تا هفت جدّم اند گدایان خانه زاد
مسکینترین یتیم اسیر محبتم
یا ایها الرئوفی و یا ایهاالجواد
جز سایهسار خانهات ای سایه سرم
هرگز مرا نبوده به دیواری اعتماد
ما جز به نیت تو زمان شکستگی
«من لا عماد له» ننوشتیم «یا عماد»
حالا که از جمال تو یک خط نخواندهایم
پس بهتر است کور شود چشم بیسواد
ای مشهد تو آینه مشهد الرضا
در صحن تو امام رضا گفتهام زیاد
جانم فدای شاعر فرزانهای که گفت
رو کن به سوی طوس بگو یا ابا الجواد
Links:
[1] https://vareth.ir/tag/keyword/6581/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7
[2] https://vareth.ir/tag/keyword/6826/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/7074/%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%A2%D8%A6%DB%8C%D9%86%DB%8C
[4] https://vareth.ir/tag/keyword/72179/%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B9