رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر کارگزاران نظام برای تبیین و تشریح سخنان خود به آیات زیادی از قرآن استناد کردند که از جمله تبیین رابطه میان استغفار با پیروزیها و موفقیتها در عرصههای فردی، اجتماعی و سیاسی و حتی در نبرد با دشمن است و در این راستا به آیات ۱۴۶، ۱۴۷ و ۱۴۸ سوره «آل عمران» اشاره کرده و فرمودند: «در سوره مبارکه آلعمران میفرماید: وَ کَأَیِّن مِن نَبیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا استَکانوا وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرین، وَ ما کانَ قَولَهُم اِلّا اَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا؛ یعنی این کسانی که در میدان جنگ [همراه] با پیغمبران مجاهدت میکردند ــ که اینجا ضمناً جهت حرکت پیغمبران هم معلوم میشود؛ تصوّر نشود که پیغمبران در خانهها نشسته بودند، یا مثلاً همیشه در مساجد و معابد و مانند اینها [بودند]؛ نخیر ــ در میدانهای جنگی که پیغمبران میرفتند و با دشمنان مبارزه میکردند، این ربّیّون یا ربّانیّون و خداپرستان و محورهای خداپرستی دعایشان این بود: رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرین؛ یعنی رابطه استغفار با جنگ، با ثبات قدم، با نصرت؛ این است دیگر؛ استغفار این جور است.
اگر انسان به معنای واقعی کلمه از خدای متعال به خاطر خطاها و کوتاهیها و مانند اینها طلب مغفرت کند و معذرتخواهی کند، خدای متعال جواب میدهد دیگر؛ این، صریح آیه قرآن است. آن وقت پاسخ خدای متعال به اینهایی که استغفار کردند و به خدای متعال گفتند که ما را نصرت بده، این بود: فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَة؛ قبل از آخرت، در دنیا پاسخ اینها را داد، به خاطر استغفاری که کرده بودند. پس درس قرآن شد مدد گرفتن از استغفار برای پیروزی در میدانهای گوناگون؛ یعنی نگاهمان به استغفار این نباشد که مثلاً فقط برای گناهان شخصی و برای شستشوی دل خودمان استغفار کافی است؛ نه، استغفار در میدانهای ملّی، در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد دارد، تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.»
در ادامه به بیان تفاسیر و نکات مربوط به این آیات میپردازیم:
متن آیات: «وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ، وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ، فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»
ترجمه آیه: «و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او تودههاى انبوه، كارزار كردند؛ و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد، سستى نورزيدند و ناتوان نشدند؛ و تسليم [دشمن] نگرديدند، و خداوند، شكيبايان را دوست دارد و سخن آنان جز اين نبود كه گفتند: پروردگارا، گناهان ما و زيادهروى ما، در كارمان را بر ما ببخش، و گامهاى ما را استوار دار، و ما را بر گروه كافران يارى ده. پس خداوند، پاداش اين دنيا، و پاداش نيك آخرت را به آنان عطا كرد، و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.»
آیتالله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر «نمونه» درباره این آیات آورده است که «به دنبال حوادث احد آيه فوق با يادآورى شجاعت و ايمان و استقامت مجاهدان و ياران پيامبران گذشته مسلمانان را به شجاعت و فداكارى و پايدارى تشويق مىكند و ضمنا آن دستهاى را كه از ميدان احد فرار كردند سرزنش مىنمايد و مىگويد: پيامبران بسيارى بودند كه خداپرستان مبارزى در صف ياران آنها قرار داشتند.
(كاين) به معنى چه بسيار است و مىگويند در اصل مركب از (كاف تشبيه) و (اى) استفهاميه است كه به صورت يک كلمه در آمده و معنى سابق متروك شده و معنى تازهاى مساوى (چه بسيار) پيدا كرده است. (ربيون) جمع ربى (بر وزن ملى) است و به كسى گفته مىشود كه ارتباط و پيوند او با خدا محكم، با ايمان، دانشمند و با استقامت و با اخلاص باشد. سپس رفتار و گفتار آنها را چنين شرح مىدهد: آنان به يارى پيامبران خود برخاستند و از تلفات سنگين و جراحات سخت و مشكلات طاقتفرسایى كه در راه خدا ديدند هرگز سست و ناتوان نشدند، آنها در مقابل دشمن هيچگاه تضرع و زارى و خضوع و كرنش نكردند و تسليم نشدند. بديهى است خداوند هم چنين افرادى را دوست دارد كه دست از مقاومت بر نمىدارند.
آنها به هنگامى كه احيانا بر اثر اشتباهات يا سستیها يا لغزشهایى گرفتار مشكلاتى در برابر دشمن مىشدند به جاى اينكه ميدان را به او بسپارند و يا تسليم شوند و يا فكر ارتداد و بازگشت به كفر در مغز آنها پيدا شود، روى به درگاه خدا مىآوردند و ضمن تقاضاى عفو و بخشش از گناهان خود از پيشگاه خداوند تقاضاى صبر و استقامت و پايمردى مىكردند و مىگفتند: (بار پروردگارا گناهان ما را بيامرز و از تندرویهاى ما درگذر و ما را ثابتقدم بدار و بر كافران پيروز بگردان). آنها با اين طرز تفكر و عمل به زودى پاداش خود را از خدا مىگرفتند هم پاداش اين جهان كه فتح و پيروزى بر دشمن بود و هم پاداش جهان ديگر و در پايان آيه آنها را جزء نيكوكاران شمرده و مىفرمايد: (خدا نيكوكاران را دوست دارد).
به اين ترتيب يک درس زنده از برنامه مجاهدان امتهاى پيشين و سرانجام كار آنها و چگونگى برخورد آنها با مشكلات و پيروزى بر آنها براى تازه مسلمانان بيان مىكند و آنها را براى ميدانهاى آينده پرورش مىدهد.
در آيات فوق علاوه بر آنچه گفته شد نكات ديگرى جلب توجه مى كند که به شرح ذیل است:
۱ـ صبر همانطور كه سابقاً هم اشاره كردهايم به معنى استقامت است و لذا در برابر ضعف و تسليم در اين آيه قرار گرفته و ضمناً صابران و نيكوكاران در يک رديف قرار گرفتهاند زيرا در آخر يک آيه مىفرمايد: (و الله يحب الصابرين) و در آيه ديگر مىفرمايد اشاره به اينكه نيكوكارى بدون استقامت ممكن نيست، زيرا در برابر هر شخص نيكوكار، هزاران مشكل وجود دارد كه اگر فاقد استقامت باشد به زودى كار خود را رها خواهد ساخت.
۲ـ مجاهدان حقيقى به جاى اينكه شكست خود را به ديگران نسبت دهند و يا به عوامل موهوم و مرموز مربوط بدانند، سرچشمه آن را در خودشان جستوجو مىكنند و به فكر جبران اشتباهات خويش هستند، حتى آنها كلمه شكست را بر زبان نمىآورند و به جاى آن اسراف و تندروى بیجا ذكر مىكنند، به عكس ما كه امروز سعى مىكنيم نقاط ضعفى كه سرچشمه ناكامیها و شكستها است ناديده بگيريم و همه آنها را به عوامل خارجى و بيگانه مربوط بدانيم و در نتيجه به هيچوجه به فكر جبران اشتباهات و بر طرف ساختن نقاط ضعف خود نباشيم.
۳ ـ در آيات فوق از پاداش دنيا تعبير به (ثواب الدنيا) شده اما از پاداش آخرت تعبير به (حسن ثواب الاخره) شده، اشاره به اينكه: پاداش آخرت با پاداش دنيا فرق بسيار دارد، زيرا پاداش دنيا هر چه باشد بالاخره آميخته با فنا و پارهاى ناملايمات كه طبع زندگى اين دنيا است مىباشد در حالى كه پاداش آخرت سراسر حسن است و از هر نظر خالص و دور از ناراحتیها.»
با مطالعه این سه آیه به خوبی نسبت استغفار و تلاش برای جبران اشتباهات به منزله یک اقدام معنوی و در ارتباط فردی با خدا و تثیر بزرگ آن بر پیروزیها در عرصههای مختلف از جمله عرصه نبرد با دشمنان مشخص میشود و لذا نباید توصیههایی مانند استغفار کردن را تنها محدود به عرصه فردی تصور کرد و از ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی آن غافل بود.
لذا میتوان از این سه آیه شریفه سوره آل عمران اینگونه برداشت کرد که:
ـ تاريخ انبيا همواره همراه با مبارزه بوده است.
ـ ايمان به خدا، سرچشمه مقاومت است.
ـ مشكلات نبايد عامل سستى وضعف شود، بلكه بايد عامل حركت و تلاش جديدى گردد.
ـ حركت مخلصانه و در مسير الهى به انسان روحيّه مىدهد و تحمّل مشكلات را آسان میکند.
ـ مشكلات و ناملايمات، مردان خدا را وادار به تسليم نمىكند.
ـ رزمندگانِ بصير، نه از درون روحيّه خود را مىبازند؛«فَما وَهَنُوا» و نه توان رزمى خود را از دست مىدهند؛ «وَ ما ضَعُفُوا» و نه در اثر ناملايمات تسليم مىشوند؛ «وَ مَا اسْتَكانُوا»
ـ انجام وظيفه و پايدارى بر حقّ مهم است، پيروز بشويم يا نشويم.
ـ از عوامل شكست در جنگ، گناه و زيادهروى است. رزمندگان مخلص، با اين موانع پيروزى را از بين مىبرند.
ـ شكستِ خود را به قضا و قدر و يا ديگران نسبت ندهيد، به قصورها و تقصيرهاى خود نيز توجّه داشته باشيد.
ـ اوّل استغفار، بعد استنصار. ابتدا طلب آمرزش كنيد، سپس از خداوند پيروزى بخواهيد.
ـ به جاى تسليم در برابر دشمن، در پيشگاه خداوند اظهار ذلّت نماييد.
ـ صحنههاى جهاد و جنگ، بسترى است براى دعا و استغفار.
ـ مردان خدا، نصرت و يارى خدا را براى نابودى كفر مىخواهند، نه براى كسب افتخار خود.
ـ بر لطف خداوند تكيه كنيد، نه بر نفرات خود.
ـ استغفار تنها پاداش اخروی ندارد، پاداش دنیوی نیز دارد.
ترجمان عملی این آیات در عصر حاضر مقاومت و ایستادگی ملت ایران در مقابل انواع فشارها و جنگها و تحریمهای آمریکا و همچنین مقاومت ملت فلسطین در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی است که حاضر به پذیرش تسلیم نشده و برپایه جهاد و استغفار و عبودیت در برابر خدا، نصرت الهی را مددکار خود کردهاند.
منبع: ایکنا
Links:
[1] https://vareth.ir/tag/keyword/6700/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%BA%D9%81%D8%A7%D8%B1
[2] https://vareth.ir/tag/keyword/76457/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%86
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/6886/%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8