وارث: مراسم جشن شب نیمه شعبان با سخنرانی حجت الاسلام الیاسی و مداحی مداحان اهل بیت(علیهم السلام) حاج سید محمد جوادی، حاج تقی قربانی و حاج مهدی معینی در هیئت انصارالعباس(علیه السلام) برگزار شد.
در ادامه گزیده ای از بیانات حجت الاسلام الیاسی را می خوانید:
شرایط ما شرایط سختی است و دشمن از هر طرف عرصه را برای شیعه تنگ کرده است. امشب باید از ته دل دعا کرد برای فرج آقا. امام باقر(علیه السلام) بنا بر آیه ای از قرآن می فرمایند: خداوند هر نعمتی که به شما داد را از شما نمی گیرد و خودتان باعث این امر می شوید.
ما امشب می خواهیم از کسانی که نعمت هدایت، امنیت و نعمت رسیدن به کمال را از ما گرفتند، گلایه کنیم. از خودی و غیر خودی گرفتند. از کسانی که باعث شدند ما از امام زمانمان جدا شویم. چرا امروز ما نمی توانیم در خانه امام زمانمان برویم و سوالاتمان را از ایشان بپرسیم؟ مشکلاتمان را به ایشان بگوییم؟
ما الان در دورانی قرار داریم که در روایات آمده است که سخت ترین دوران ها است. دشمن از یک طرف و شیطان و گناه و فساد از طرفی دیگر دست به دست هم داده اند که ما را از اماممان جدا کنند. امشب به امام زمانمان چه بگوییم؟ یکی از چیزهایی که وارد شده است در این باره احیای امشب است.
ما اگر فردا اماممان بیاید، آیا می توانیم به آقا کمک کنیم؟ باید نگاه کنیم به این که چه کسانی توانستند به امام زمانشان کمک کنند، چه کسانی نتوانستند؟ چه کسانی در لحظاتی که امام احتیاج به یاری داشتند، پایشان لغزید؟ در قرآن داریم وقتی که مکه فتح شد، مسلمانان فوج فوج به مکه آمدند، آنهایی که مسلمان نبودند، اسلام آوردند. وقتی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیایند، عده ای می آیند اما حضرت روی آنها حساب نمی کند.
حضرت روی افرادی که بتوانند کمک کنند، حساب می کنند. باید دید که می توانی به امامت کمک کنی یا خیر؟ سید بن طاووس(ره) 7 قرن پیش می گوید امام زمانم را دیدم که در دعای نافله شبش دارد شیعیان را دعا می کند که خدایا آنها را به من ببخش. به سمت خدا فرار کنید. خوشا به حال آن جوانی که در لحظه ای که می تواند گناه کند، چشمانش را ببندد و بگوید یا صاحب الزمان من به سمت تو فرار کردم از این گناه.
در ادامه این مراسم مداحان اهل بیت(علیهم السلام) حاج سید محمد جوادی، حاج تقی قربانی و حاج مهدی معینی به مولودی خوانی و مدیحه سرایی پرداختند؛
شعر خوانده شده توسط حاج سید محمد جوادی:
دیشب به دست غم گره افتاد در دلم
یعنی هوای سامره افتاد در دلم
گفتم به خود که روز نیایش شب دعاست
ای غم برو که مقصد من سر من رأست
آنجا که انبیا به طوافش رسیده اند
سیمرغ‌ها به قله‌ی قافش رسیده اند
آنجا که چشم‌ها پلی از آب بسته اند
یعنی دخیل گریه به سرداب بسته اند
آنجا که جلوه گاه گل روی دلبر است
این عطر روح پرور از آن کوی دلبر است
او را هزار ماه جبین مشتری بود
او را نگین وحی در انگشتری بود
سنگ بنای کعبه سیاهی خال اوست
وجه خدای جل جلاله جمال اوست
جان بی فروغ طلعت او جان نمی‌شود
او حجت خداست که پنهان نمی‌شود
روزی که ظلم پر کند آفاق دهر را
احلی من العسل کند این جام زهر را
در عدل او جهان ز بر و زیر می‌شود
یعنی فروغ عدل جهان گیر می‌شود
یوسف به بوی پیرهنش زنده می‌شود
دلهای مرده با سخنش زنده می‌شود
/س113
