یابن رسول اللّه اسب سوارى موجود است چرا سوار نمى شوید، فرمودند: به خود گوارا نمى بینم که دوستان و محبّان ما پیاده باشند و من سوار شوم ، پس با همان حال با آن دو نفر به خانه ایشان تشریف آوردند.
آن حضرت به ایشان نظر مبارک مى کرد و مى گریست به حدّى که عرض کردند: یابن رسول اللّه سبب گریه شما چیست ؟
فرمودند: سبب گریه من این دو نفر زائر هستند، وقتى به زائر خراسان نظر میکنم جدّم امام رضا علیه السلام به خاطرم مى آید که در ولایت غریب ، بى کس و تنها به او زهر دادند و جگر مبارکش را پاره پاره نمودند و احدى نبود تا او را یارى و دلدارى نماید.
و وقتى به این زائر مى نگرم به خاطرم می رسد که جدّم سیّدالشهداء(ع ) که در روز عاشورا با لب تشنه و جگر سوخته و بى کس و تنها در میان اهل ظلم و جفا با بدن پاره پاره بر روى خاک و ریگهاى کربلا افتاده بود و درمیان اهل ظلم کسى نبود که یارى اش کند پس هر کس که یارى و اعانت زوّار ما را کند گویا ما را اعانت و یارى کرده است.
کتاب مفتاح الجنّه
منبع: روضه نیوز
Links:
[1] http://vareth.ir/
[2] https://vareth.ir/tag/keyword/9739/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1%DB%8C
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/6556/%D8%B2%D8%A7%D8%A6%D8%B1
[4] https://vareth.ir/tag/keyword/8717/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87
[5] https://vareth.ir/tag/keyword/6287/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7