حجت الاسلام هاشمی نژاد: در برخوردت با مردم قل و غش نداشته باش! +گزارش تصویری

تربیت شده خدا آمده است برای تربیت بشر. حضرت محمد صلوات الله علیه می فرماید: من تربیت شده خدا هستم و علی بن ابیطالب تربیت شده من است.

او آمده است برای وَ یزَكِّیكُمْ وَ یعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ..." او آمده است برای عفو، بخشش و تربیت که خداوند به او فرمود: " خز العفو وامر بالعرف واعرض عن الجاهلي "یا رسول الله عفو را بگیر و به خوبی ها مردم را عفو کن و از جاهلین همیشه دوری کن. لذا از هر فرصتی حضرت برای تربیت مردم استفاده می فرمودند.

مردی آمد نزد حضرت محمد صلوات الله علیه و گفت: یا رسول الله مردی هستم که نماز های واجب را می خوانم، نماز مستحبی ندارم، روزه های ماه رمضان را می گیرم، روزه مستحبی نمی گیریم، نه حج می روم، نه می توانم صدقه ای بدهم و نه خیری از من سر می زند. زمانی که من بمیرم جای من کجا است؟ تو با من(همراه من) در بهشت هستی به شرطی که زبانت را از دو چیز حفظ کنی؛ غیبت نکنی و دروغ نگویی و به شرطی که قلب و دلت را نیز از دو چیز حفظ کنی؛ قش و حسد نداشته باشی.

امام موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: روزی به همراه پدر از مسجد به خانه می آمدیم و یکی از دوستان پدرم همراه ایشان بود. دم درب خانه که رسیدیم پدرم به دوستشان هیچ تعارفی نکردند. وقتی آمدیم داخل به پدرم عرض کردم: پدر جان آیا خوب نبود که شما به این دوستتان یک تعارفی میزدید؟ حضرت علیه السلام در پاسخ امام صادق علیه السلام فرمودند: پسرم چرا کلامی را بگویم که دلم به آن تمایل ندارد؟

این نکته بسیار زیبای اخلاقی است! چرا سخنی را بگویم که دلم به آن میل ندارد؟ چرا زبان حرفی بزند که دل به آن تمایلی ندارد.

امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: " کسانی که مردم را با دو زبان ملاقات می کنند، یعنی  در ظاهر تعارف و زبان نرمی دارند ولی زمانی که از یکدیگر جدا می شوند زبان مزمت و تهمت دارند، اینها در حالی وارد محشر می شوند که دو زبان در دهان خود دارند چون مردم را دو گونه ملاقات می کنند! "

در برخوردت با مردم  قل و غش نداشته باش!

چند روایت از قرآن و اهل بیت علیه السلام برایتان می گویم چون خیق است که با و جود قرآن و کلام اهل بیت علیه السلام به سراغ سخنان دیگران برویم. در اینباره امام حسن عسکری علیه السلام حدیثی دارند، می فرمایند: روح القدس که اعظم ملائکه است از باغستان علم ما اهل بیت علیه السلام قوره نارس چیده است.

حضرت محمد صلوات الله علیه در بازار می رفتند و بر کسب و کار مردم نظارت می کردند. حضرت برخورد کردند به کیسه گندمی که بقالی که دم در مغازه اش گذاشته بود. حضرت دستشان را بردند در کیسه گندم و دست ایشان مرطوب شد. حضرت از صاحب گندم پرسیدند: این رطوبت(نم) چیست که به گندم شما نشسته است؟ آن مرد گفت: یا رسول الله من بی تقصیر هستم. باران آمده است و گندم نمناک شده است. حضرت پرسیدند تو چرا گندم نمناک را بر روی کیسه قرار ندادی تا مشتری ببیند گندم تو نم دارد؟ هر کس غش کند بر مسلمانی از ما اهل بیت نیست!

مجدد در مسیر حضرت محمد صلوات الله علیه دم درب مغازه ای دستشان را در کیسه لوبیایی بردند و از میان لوبیا ها چند لوبیای خراب درآوردند و به صاحب مغازه گفتند: تو با برادران مسلمانت غش در معامله کردی و هر کس از امت من غش در معامله کند، قیامت یهودی وارد محشر می شود و او را در صف مسلمانان راهش نمی دهند.