جلسه هفتگی هیئت روضة الشهدا برگزار شد + گزارش تصویری

ادامه بحثمان که بررسی کردن نگاه بزرگان به مقام معظم رهبری بود را پی می گیریم.

وظیفه تعیین و انتخاب و در واقع کشف کسی که در جایگاه ولی فقیه قرار می گیرد بر عهدۀ خبرگان جامعه است. یعنی افرادی که در جامعه از باب فقه سخنی برای گفتن دارند، باید انتخاب کنند. شئونات اجتماعی اجازه نمی دهد که شخص مرجع نمایندۀ خبرگان شود! او نماینده می فرستد. یعنی مردم می دانند که فلانی مورد توجه بیت فلان مرجع تقلید است.

نظر آیت الله بهجت(ره) نسبت به مقام معظم رهبری، عرض کردیم که وقتی به ایشان گفتند: او جوان است، فرمودند: همان یکبار که گفتند امیرالمومنین علی علیه‌السلام جوان است، برای هفت پشتمان کافی است. دیگر صحبت از جوانیشان نکنید.

مقام معظم رهبری به منزل آیت الله بهاءالدینی میروند و راوی می گوید: فردای آن روز نزد آیت الله بهاءالدینی رفتم و گفتم: شنیده ام که آقا تشریف آوردند! فرمودند: بله، چند دقیقه ای خورشید تابید و رفت. او همانند خورشید دارای خیر و برکات است. عده ای برای امضا گرفتن جهت قائم مقامی آقای منتظری نزد آیت الله بهاءالدینی رفتند. ایشان امضا نمی کند. آقای منتظری شخصاً کتاب های نوشته شدۀ خود را نزد ایشان میبرد و روی میز می چیند و به او نشان می دهد و آیت الله بهاءالدینی می فرمایند: ولایت فقیه نوشتنی نیست، فهمیدنی است. بعد از اتمام ملاقات دیگران خدمتشان می رسند و می گویند: چرا تأیید نکردید؟ (زمانی تأیید نکردند که عکس ایشان در دیوارها به عنوان قائم مقامی بود.) فرمودند: نظر ما سیدعلی خامنه ای است، البته هیچ کس آقا روح الله نمی شود، ولی آقا سیدعلی خامنه ای حقیقت ولایت فقیه هستند و رهبر، از همه نزدیک تر به امام است و کسی که ما به او امیدواریم آقای خامنه ای است. شما از ما قبول نمی کنید ولی این دید ماست. نزد ما محرض است، آقا سیدعلی خامنه ای رهبر آینده هستند. یکی از محافظین آقا تعریف می کند که وقتی دیدن آقای بهاءالدینی رفته بودیم، تیم حفاظت 4 صبح برای آماده کردن منزل نزد آیت الله بهاءالدینی می روند که قرار بود آقا به جمکران بروند و شب حدود ساعت 2 به آیت الله بهاءالدینی خبر می دهند که ایشان بعد از نماز صبحشان نزدتان می آیند. 4صبح دیدند که آیت الله بهاءالدینی جلوی در ایستاده اند!پرسیدند: با این کهولت سن چرا اینجا تشریف دارید؟ فرمودند: برای دیدار رهبر بزرگ انقلاب. از همان ساعتی که تماس گرفتید برای استقبال آمده ام.

 اینها آدم های عادی و سیاسی نیستند، او نور را می دید. (آیت الله بهاءالدینی در بستر استراحت بودند که عقربی روی سینیشان بود، با تعجب نگاه کردند و گفتند: آقا..! فرمود: چیزی نیست چند وقتی است که می آید و با هم ذکر می گوییم.)

آیت الله گلپایگانی برای رهبر عبای ظریفی هدیه فرستادند. فرمودند: اگر دیدم کاری را که شما انجام می دهید، خلاف مطلب اسلامی است تذکر می دهم و اگر تغییر دادید که بسیار خُب، اگر تغییر ندادید من دیگر صحبت نمی کنم و تضعیف شما را حرام میدارم. عمده عظمت شماست، شما رهبر مسلمین هستید و نمی خواهم صحبتی کنم که در فرعی شما را تضعیف کرده باشم. (به نقل از حجت الاسلام راشد یزدی)

یکی از طلبه ها تعریف می کند: خدمت آیت الله سیستانی به نجف رفتم و مقداری صحبت شد و فرمودند: تهران می روی، به آیت الله خامنه ای بگو که من هر شب شما را دعا می کنم.

رئیس قوه قضاییه آیت الله آملی داماد آیت الله وحید است. ایشان می فرمایند: وقتی ریاست قوه قضاییه به من پیشنهاد شد، رفتم نزد آیت الله وحید و او نظر خواستم، فرمودند: شما برای ریاست قوۀ قضاییه بروید، سید تنهاست اگر شما او را کمک نکنید، چه کسی او را کمک کند؟ آیت الله وحید دو پیشنهاد برای آقا می فرستد، یکی تعطیلی روز شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و یک پیشنهاد دیگر! تعطیلی مطرح می شود و به تصویب می رسد و دیگری انجام نمی شود! وقتی به آقای وحید می گویند در جواب می فرمایند: همۀ حرف هایشان درست است و اینکه می گویند شدنی نیست، حتماً شدنی نیست.

آیت الله مصباح(بزرگ فیلسوف قرن) می فرمایند: اگر امثال بنده شبانه روز تسبیح به دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری را به ما داده است، والله معتقدم که از عهدۀ شکر این نعمت بر نمی آییم. رهبر عزیز ما تالی تل و معصوم است.

آیت الله مهدوی کنی می فرمایند: اعتقاد من در این است که در تمام بحران ها و بالا و پایین ها باید تأییدشان کرد و اصلح ایشان است و ما صالحش را پیدا نکردیم چه برسد به اصلح. من معتقدم این تقدس را باید حفظ کرد و صرف اینکه ایشان حاکم هستند و رئیس و رهبر کافی نیست. آنچه که در نظام ولایی اسلامی ما می تواند کارساز باشد، این اعتقاد است که ولایت فقیه نیابت از جانب ولی عصر عج‌الله‌تعالی‌فرجهم‌الشریف است.

آیت الله حسن زاده آملی(علامه طباطبایی فرمودند: حسن زاده را کسی نشناخت جز امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجهم‌الشریف، راهی که حسن زاده در پیش دارد، خاک آن توتیای چشم طباطبایی): در دیداری، جلو حضرت آقا دو زانو نشستم و ایشان را مولا خطاب کردم و ایشان ناراحت شدند و فرمودند این کار را نکن. علامه می فرمایند: اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمی کردم. جایی دیگر می فرمایند: گوشتان به دهان رهبر باشد، چون ایشان گوششان به دهان حجت ابن الحسن عج‌الله‌تعالی‌فرجهم‌الشریف است. می فرمایند: رهبر عظیم الشأنتان را دوست بدارید. عالمی و رهبری و سیاسی و دین داری و انسانی ربانی و پاک و منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده است. قدر این نعمت عظمی را که خدا به شما عطا فرموده است و قدر این رهبر ولّی وفّی الهی را بدانید، مبادا این جمعیت ما را، مبادا این کشور ما را، مبادا این کشور علوی را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرد. 

مرحوم میرزا دولابی می فرمایند: امام خمینی(ره) مظهر مهابت بود و رهبری مظهر محبت. خداوند متعال به امام نعمت ها را یک جا داد و امام همین نعمت ها را برای استقرار نظام جمهوری اسلامی مصرف کردند ولی نعمت ها به حضرت آقا را خداوند تدریجی به ایشان می دهد، هر زمان متناسب با شرایط خداوند نعمت هایی را به ایشان می دهد. یعنی شرایط آن نعمت را خود آقا فراهم می کند. در جلسۀ آخری که مرحوم دولابی با آقا داشتند پیرامون مسائل زیادی با ایشان صحبت کردند، این نقل از استاد پرورش است و می گوید: حاج آقا نبوی به بنده فرمودند: کاری که تا به حال مرحوم دولابی نکرده بود و کسی هم ندیده بود، این بود که در جلسۀ آخر هنگامی که به آقا نزدیک شدند دست ایشان را بوسیدند و این مسأله بسیار عجیبی است! چون ایشان نه مرید و مریدباز بود و نه مریددار! اما دست آقا را بوسیدند و فرمودند: ایشان بسیار نورانی هستند. سرعتشان در نور گرفتن بسیار بالاست و خیلی سریع و لحظه به لحظه به نورانیتشان افزوده می شود، حتی در مسائل سیاسی نیز چنین هستند. با این وصف بنده لایق و اصلح از ایشان سراغ ندارم.

شیخ محمدتقی بهلول می فرماید: من در طول عمرم امرا و صاحب منصبان زیادی را دیدم اما کسی را به لحاظ بی رغبتی به مقام و منصب دنیایی هم پای آقا ندیدم. انسان وقتی زندگی روزمرۀ او را از نزدیک می بیند، حس می کند که ذره ای میل به دنیا طلبی در او وجود ندارد.

آقای راشد جمله ای از آیت الله شاهرودی نقل می کنند که شب های چهارشنبه آقا جلسه ای دارند که ده تن از علما جمع می شوند و جلسه ای فقهی می گذارند. آقای محمدی، گیلانی، خزعلی، بهجتی، امامی کاشانی، مومن، شیخ محمدیزدی، سیدجعفر کریمی و آقای شاهرودی و آملی لاریجانی حضور دارند و گاهی ما هم آنجا می رویم. یکبار خیلی غوغا و سروصدا شد و بحث پیرامون مسئلۀ فقهیه پیچیده ای بود. بعد از اتمام جلسه آقای شاهرودی به من گفت: امشب من العلم نورا یقذفه الله فی قلب من یشاء را درک کردم. (روایتی است که امام صادق علیه‌السلام نقل کرده است. علم نور است که خدا در دل هر کس که بخواهد می اندازد و همۀ آن درس و بحث نیست.) یعنی آقا مچ همه را پیچانده بود.

آیت الله صافی گلپایگانی در دیدار آقای مهدوی فرموده است: ما چه حکومتی را بپذیریم که در رأس آن مثل آقای خامنه ای را پیدا کنیم! چه کسی بهتر از ایشان که با تمام وجود مقابل دنیای زورگو و بی منطق ایستاده است و دنیا هم از ایشان حساب می برند و ما باید او را کمک کنیم. 

دکتر حسین محمدی فام در ادامۀ این مراسم به روضه خوانی پرداختند.