حجت الاسلام دارستانی: چه چیزی موجب ازدیاد محبت امام زمان (عج) نسبت به ما می شود؟

وارث:  مراسم شب دوم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام دارستانی و مداحی حاج محمدرضا طاهری و کربلایی حسین طاهری در هیئت مکتب الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام دارستانی را می خوانید:

چه کنیم که مورد توجه حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف بشویم؟

1-وقف اعمال مستحبی و غیر واجب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

یکی از راه های کسب  و ازدیاد محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف  این است که اعمال مستحبی که می خوانیم وقف حضرت کنیم. اعمال مستحبی را نذر حضرت کنیم  وبه نیت حضرت انجام دهیم. که تجارت خوبی است و سراسر شود. امام صادق علیه‌السلام  می فرماید: "ارزش یک درهم برای امام زمان علیه‌السلام بیشتر از 2میلیون درهم درکارهای خیر دیگر است." زیرا متصل به صاحب عالم است.

به ذره گر نظر لطف پور بوتراب کند

به آسمان رود و کار آفتاب کند

2_کمک به فقرا و دستگیری از ضعفا وفقرا

امام کاظم علیه‌السلام  فرمود: "مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ أَنْ یَصِلَنَا فَلْیَصِلْ فُقَرَاءَ شِیعَتِنَا ." "هرکه میخواهد به ما صله بدهد، به فقرای شیعه ما صله بدهد." در سیرۀ اهل بیت علیه‌السلام  داریم که امیرالمومنین علیه‌السلام  تمام کوفه را می گشت تا فقیرترین، غریب ترین وتنهاترین فرد را بیابد. فرد نابینایی را می یافت و لقمه نانی به او می داد وقتی پرسید نامت چیست؟ می فرمود: عبدالله. گفت:عبدالله من خیلی غریبم فقط تو به سراغم می آیی؟ حضرت فرمود:  خوش بحالت که می توانی بگویی غریبم، به من اندازه سنگ ریزه های عالم ظلم شده است ولی نمی توانم بگویم غریبم. "جرج جرداق مسیحی" درلبنان کتابی دارد"صوت العداله الانسانیه" که بیش از هفت میلیون اهل سنت را شیعه کرده است  میگوید: "من تمام عمر را مشغول شخصیت پسر ابوطالب بودم." قصه ای نقل می کند که هنگام نوشتن آن ساعت ها پای آن اشک ریخته است و اشک هایش جوهر صفحه را بهم ریخته است: " شب ها امیرالمومنین علیه‌السلام می رفت در کوچه ها به درب منازل فقرا. شبی در خانه ای دید کودکی گریه می کند و آرام نمی شود. فرمود پسرم برای چه گریه می کنی؟ گفت: همه بابا دارند و مرا مسخره می کنند تو بابا نداری؟ فرمود: می شود خواهش کنم هرکس گفت بابا نداری بگو  بابای من امیرالمومنین علیه‌السلام  است؟ گفت: من بابا نمی خواهم اصلا من اسب چوبی می خواهم. آقا چوبی پیداکرد وآماده کرد و داد به او. کودک بهانه کرده بود وکم آورده بود گفت: من اصلا اسب می خواهم اسب چوبی نمی خواهم. حضرت فرمود: می شود من اسب تو باشم؟ گفت: بله مرا راه ببر همانگونه که اسب ها راه می برند و صدا می کنند. می گوید حضرت نیمه شب اورا راه می برد و صدای اسب در می آورد و کودک مست شور وشوق می شد. با آن مقام والا. انسان غبطه می خورد بر یتیمان کوفه. امیرالمومنین علیه‌السلام منتظر آمدن فقرا نمی شد خود به سراغ آنها می رفت.

دوم مطلب درمورد امیر المومنین علیه‌السلام  اینکه حضرت دارا بود و مصرف نمی کرد. بیش از هزار بنده آزاد کرد. ابن ابی الحدید سنی می گوید پوست گوسفند را در دست گرفت و گفت: اهل مدینه این پوست شب ها زیر انداز من و فاطمه سلام‌الله‌علیها است و روزها می تکانیم و برای چهار پایان علوفه می ریزیم. درحالی که ابن ابی الحدید سود 1باغ امیرالمومنین علیه‌السلام  در"ینبع" بیش از چهل هزار درهم بود که از باغ مستقیم به در خانه فقرا می رفت."مرحوم سید مهدی قوام"  را بعد از مرگش درخواب دیدند کاخ و بارگاهی دارد. علت را پرسیدند گفت: دو علت روضه خوانی سیدالشهدا علیه‌السلام  وترحم به یک سگ. درطوفان تهران سگی درآب افتاده بود وآب سگ را به پهلوی پل میزد و زخمی شده بود و همه نگاه می کردیم ناگهان رفتم و سگ رابغل کردم. دلم شکست و گفتم: خدایا سگی را به سگی بیامرز. و دعایم مستجاب شد.ترحم کنیم به غیر انسان ها.

در ادامۀ این مراسم ذاکران اهل بیت علیهم السلام، حاج محمدرضا طاهری و کربلایی حسین طاهری، به روضه خوانی پرداختند