حجت الاسلام صدیقی: هجرت مختص پیامبر نبوده و این میدان برای همه باز است

بنابراین گزارش پنجمین شب عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام با سخنرانی  حجت الاسلام صدیقی و مداحی حاج امیر عباسی در هیئت الزهرا(س) دانشگاه شریف و با حضور پرشور عزاداران حسینی برگزار گردید.

در این مراسم حجت الاسلام صدیقی در شب آخر سخنرانی خود به موضوع "سفارش پیامبر جهت رسیدن به کمال و رشد "  پرداخت که در ادامه گزیده ای ازاین سخنرانی آمده است:

عالم،عالم حرکت است همه ما سیر داریم.حرکت موجودات غیر انسانی جهت دار است و خدا هر موجودی را برای یک کاری هماهنگ میکند و قوای جسمانی او را هم آماده کرده است، اما انسان مخیر است بین چند راهی که مقابل او قرار میگیرد و انسان خود باید یکی از آنها را انتخاب کند. این راهنمایی ها همه با کمک خود خداوند است. با همین راهنمایی هاست که این انسان ضعیف میتواند به مقصدی که خود خدا انسان را برای رسیدن به آن انتخاب کرده برساند و آن هدف و مقصد هم به خدا رسیدن است. در این مسیر است که این انسان مهاجر میتواند از عقل و فطرت و وجدان خودش استفاده کند.

پیغمبر خدا فرمودند من امتم را به پنج چیز سفارش میکنم :

1- خدای متعال به ما زمینه داده که دانش جو باشیم،طلبه باشیم،ما باید هم در زمینه تخصصی خود گوش شنوا داشته باشیم و هم نصیحت پذیر باشیم وگرنه این ما را از مهاجرت باز میدارد. انسان باید امواج الهی و معنوی را درک کند و دریافت نماید،در روایات هست ملائکه الهامات الهی را به گوش انسان میرسانند و شیاطین اغوا میکنند.درحدیث هست که خداوند ملائکه ای را مامور کرده که بعد از نیمه شب سه مرتبه بر بالین انسان بیاید و او را برای نماز شب بیدار کند.در روایات هست که در شب اول قبل عده ای از ملائکه و ائمه اطهار به استقابل فرد مومن می آیند و میگویند این ما بودیم که الهام بر شما میکردیم برای فلان کار خیر یا انجام ندادن آن عمل نادرست.

هر کسی تقوا را در زندگی اش رعایت نکند و حاکمیت خدا در زندگی اش مستقر نشده باشد شیاطین همه وجود او را در برمیگیرند اینکه یک رفیقی گیرش می آید ناباب یا یک جای ناپاک میرود اینها همه اش نشانه است.

ما تا هجرت باطنی نکنیم کار را پیش نخواهیم برد .انسان باید از خود به خدا سفر کند از خود بگذرید و مرتبا پا روی هواهای خود بگذارید، روحمان که پاک شد میتوانیم عمل صالح انجام بدهیم.تکبر نشنیدن را باید از خود دور کنیم.

2- حالا هر چیزی که یاد گرفتیم باید به آن عمل کنیم،از آنهایی نباشیم که همه اش نسخه میگیرند ، یاد میگیرند اما عمل نمیکنند ، فرمول های نجات وقتی کارسازند که به آنها عمل شود و گرنه خیلی ها حرف میزنند.

3- پرهیز از ارتجاع است . باید هجرت کرد. باید مهاجر بود. هجرت های ظاهری مانند هجرت های علمی،صنعتی،فناوری برای این است که شما را به خدا برساند. هجرت مختص پیامبر نبوده و این میدان برای شما باز است اینکه بتوانید روش ها و تاکتیک و زمانه را تغییر دهید.

خدا به شما نیاز ندارد این هجرت ها و پله پله رفتن ها برای خودمان است نه خدا. اساسی ترین رمز هجرت جنبه است،یک جذبه باید انسان را بکشد این یعنی مهاجرت و این مهاجرت جز با ولایت و امامت امکان پذیر نیست . این ها قطب هستند. این ها شما را ذوب میکنند. غرق در خدا میکنند.

4- جهاد؛ فرصت ها را تعطیل نکنید ،نسوزانید . جوانیتان را به تنبلی و عشرت نگذرانید. این باعث میشود شما به سر منزل مقصود نرسید یا دیر برسید. هیچ قومی با مذاکره به جایی نرسیده است!! خودتان باید قوی باشید. خودتان باید مبارزباشید.

5- جماعت؛ اینکه با هم باشید. ببینید غیبت،تهمت،تجسس،.. این گناهانی که به اخلاق اجتماعی ضربه میزنند چه عقوبتی دارند و خدا آنها را حرام میداند. کارهایی نکنید که تنها بمانید.ببینید چرا خدا یک نقطه را برای عبادت برگزیده اینکه همه از یک جا شروع کنند به یک جا ختم کنند. همه دور حول یک محور بچرخند. اینها همه نشانه است.

جامعه یک روح میخواهد ، بهترین روش برای انسجام زیر یک پرچم بودن است ،تحت ولایت فقیه بودن است با او همراه بودن است.