* دفاع از حضرت امام (ره)
یکی دو هفته پس از دستگیری امام خمینی (ره) و قیام خونین پانزده خرداد، پیام هایی از سوی رژیم به حوزه و علما داده شد که امام باید محاکمه شود؛ چرا که ایشان علیه حکومت اقدام کرده است و در واقع خود ایشان به صورت غیر مستقیم و پسرش به طور مستقیم در کشاندن مردم به صحنه و قیام پانزده خرداد و در نتیجه کشتار مردم نقش داشته اند.
این پیغام، زنگ خطر را برای روحانیون و انقلابیون به صدا درآورد که رژیم قصد جان امام را دارد و به این وسیله می خواهد جامعۀ روحانیون را محک بزند و عکس العمل آن ها را ارزیابی کند.
با انتشار این خبر در وهلۀ اول شاگردان و دست پروردگان انقلابی حضرت امام (ره) و برخی از اساتید و فضلای برجستۀ حوزه مثل آقای ربانی شیرازی، ربانی املشی و آقای انصاری شیرازی دست به کار شدند و با رفت و آمد به بیوت مراجع و بزرگان حوزه، این خطر را گوشزد کردند و خواستار اقدام فوری و مؤثر آقایان شدند.
بنده و دوستان دیگر مثل آقایان عبایی، جعفری، شریعتی سبزه واری، مروی و شیخ عباس شیرازی و فلاح هم در این زمینه فعال بودیم و ضمن برقراری جلساتی برای همفکری و تبادل نظر، به بیوت آقایان می رفتیم.
مجموعۀ این تحرکات موجب شد تا علما و بزرگان در اطلاعیه های متعددی، اجتهاد و مرجعیت امام را مورد تأیید قرار دهند.
تأیید اجتهاد حضرت امام و معرفی ایشان به عنوان یکی از مراجع تقلید، طبق قوانین خود رژیم برای ایشان مصونیت قانونی ایجاد می کرد و آن ها نمی توانستند حضرت امام را محاکمه کنند. (1)
* این دعا به درد نمی خورد
برادرم توصیه می کرد دعا را بایستی با حال بخوانیم نه برای ثواب. می گفت: اگر داشتید دعا می خواندید و خسته شدید، بلافاصله رها کنید. چون این دعا خواندن دیگر فایده ندارد. اگر بخواهید نگاه کنید که چند صفحه تا آخر مانده، این دعا به درد نمی خورد. دعا بایستی با شور و اشتیاق خوانده شود. (2)
* وقتی منافقین پیکان را با بنز اشتباه می گیرند!
روز 22 بهمن سخنرانی مهمی داشت و 22 ویژگی انقلاب اسلامی را بیان کرد. ظاهرا منافقین از این سخنرانی خیلی عصبانی شده بودند. نامه ای برای شیخ فرستادند و در آن تهدید کردند؛ اگر راست می گویی از پشت بنز ضد گلوله ات بیا بیرون تا جوابت را بدهیم. یادم هست خیلی می خندید و می گفت: این ها خبر ندارند که من با پیکان این طرف و آن طرف می روم. خیال می کنند من بنز دارم. (3)
* سینمای جنگ
یکی از کارهای شهید شیخ عباس شیرازی این بود که پای تشکیلات فرهنگی و سینمایی را به جبهه باز کرد. با آمدن شهید شیرازی به واحد تبلیغات جبهه و جنگ، سینمای جنگ و حوزه ادبیات به صورت جدی تر مورد توجه قرار گرفت. (4)
* برخورد با راننده بی ملاحظه
راننده ای داشت که خیلی بی خیال بود. یکبار در خیابان پیروزی تصادف کرده بود و ناراحت نبود. پدرم چند روز بعد او را جا به جا کرد. وقتی علت را پرسیدم، گفت: ماشین وسیلۀ بیت المال است باید آن را حفظ کنیم. نباید اجازه دهیم با بی ملاحظه گی حیف و میل شود. (5)
پاورقی:
(1)- حجت الاسلام محمد جواد کشمیری
(2)- سرتیپ محمد شیرازی، برادر شهید.
(3)- حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی برادر شهید.
(4)- حجت الاسلام میرمرشدی
(5)- فاطمه شیرازی دختر شهید
منبع: کتاب «سردار خطیب» سیری در زندگی شهید حجت الاسلام والمسلمین شیخ عباس شیرازی
/1102001307
Links:
[1] http://vareth.ir
[2] https://vareth.ir/tag/keyword/10070/%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/13121/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%87
[4] https://vareth.ir/tag/keyword/9020/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA
[5] https://vareth.ir/tag/keyword/51014/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C