به نام خدا
تو می گویی چه کار کنیم؟! من نمی گویم تقصیر ما نیست! اما یکی باید بگوید چه کار باید کرد؟! من نمی گویم ما خوب و... دیگران بد! اما یکی باید بگوید چطور می شود این ماجرا به خیر بگذرد! به خیر هم می گذرد ولی...
این جا در شهر ما همه چیز عوض شده!
تا دل تان بخواهد و فکرش را بکنید، خیابان و محله و کوچه، با ساختمان های کوچک و بزرگ ساخته شده که دَرِ هر واحد را بزنی، با چند سلیقه و دیدگاه مختلف روبه رو می شوی!
این جا در شهر ما همه چیز عوض شده!
تا دل تان بخواهد و فکرش را بکنید، به تعداد «ایسم»ها اضافه شده و از ماتریالیسم تا... هزار و یک جور نام دیگر، میان حرف ها و پُشت اعتقاد جوان های روشنفکر جای خوش کرده! حرف بزنی، متّهم می شوی! البته که حق دارند!
این جا در شهر ما همه چیز عوض شده!
تا دل تان بخواهد و فکرش را بکنید، از راننده ی عزیز تاکسی گرفته تا بقّال و روزنامه فروش، «کارشناس» مهم ترین و سرنوشت سازترین اتّفاقات سیاسی، فرهنگی، داخلی، خاورمیانه و... شده اند! دقیق ترین اخبار را در کم ترین زمان، موشکافانه برای تان تعریف می کنند.
این جا در شهر ما همه چیز عوض شده!
تا دل تان بخواهد و فکرش را بکنید، همه چیز با هم مقایسه می شود! و این، شاید بدترین اتّفاقی است که به دست ما آدم ها رقم خورده! شاید هم «تشبیه» را در دبستان، خوب یاد نگرفته ایم. سیاست با مذهب تشبیه می شود و... مذهب با آدم ها... کاش هرکسی می توانست مسائل را جداجدا با هم حل کند.
این جا در شهر ما همه چیز عوض شده!
تا دل تان بخواهد و فکرش را بکنید، سبک زندگی ها عوض شده! بعضی ها از فرط روشنفکری و دیدِ امروزی، شب ها را رو به آمریکا می خوابند و... مدل غاخوردن شان، اروپایی است! از عطرهای اسپانیایی استفاده می کنند و برند لباس شان، ایتالیایی است! استفاده ی از همه شان خوب و دوست داشتنی است به شرط آن که دست و پا گیر نشوند!
این جا در شهر ما همه چیز عوض شده!
شاید اگر تو را به نام جدیدی بخوانیم، دیدگاه های مهربانی ات را با یک «ایسم» بخوانیم، مشروح اخبار، از تو بگوید و به همه بگوییم نام و یادت، یک برند تخصصی است، همه ی مردم، بیش از پیش عاشقت شوند و برای دیدارت صف بکشند!
