البته انسان با مرگ خویش توان عمل را از دست میدهد و در عالم برزخ نمیتواند کاری انجام دهد که موجبات رشد و افزایش درجات و کمالات او شود، مگر آنکه اعمالی صالح در قالب باقیات صالحات داشته باشد که حتی پس از مرگ نیز ادامه مییابد و او را از فواید و آثارش بهرهمند میسازد. نویسنده در مطلب پیشرو درباره اهمیت باقیات صالحات و برخی مصادیق آن سخن گفته است.
چیستی باقیات صالحات
اصطلاح باقیات صالحات یک اصطلاح قرآنی است. خداوند در دو آیه بصراحت این اصطلاح را به کار برده و فرموده است: المال و البنون زینهًْ الحیاهًْ الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا؛ مال و پسران زیور زندگی دنیاند و نیکیهای ماندگار (باقیات الصالحات) از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید نیز بهتر بوده و امید به ثمر دهی و نجات بخشی آنها بیشتر است. (کهف، آیه 46) و نیز در جایی دیگر میفرماید: و یزید الله الذین اهتدوا هدی و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر مردا؛ و خداوند کسانی را که هدایت یافتهاند بر هدایتشان میافزاید و نیکیهای ماندگار، نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوشفرجامتر است. (مریم، آیه 76)
در این اصطلاح کلمه صالح که صفت است به جای موصوف نشسته است؛ زیرا مراد از صالحات، اعمال صالح است نه چیز دیگر. همچنین کلمه باقیات به معنای مانده از چیزی است؛ بنابراین مراد از باقیات صالحات آن اعمال صالح ماندگار و باقیمانده است. این بدان معناست که برخی از اعمال صالح وقتی انجام میشود، آثاری دارد که در حال، مورد استفاده قرار میگیرد و در آینده نیز به سبب ماندگاریاش مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از این رو، میتوان به پایداری آن عمل توجه یافت. به این معنا که عمل از این خصوصیت برخوردار است که ماندگار و پایدار بماند. پس باید گفت که اعمال انسانی همانطوری که به دو دسته صالح و طالح تقسیم میشوند؛ میتوانند به دو دسته ماندگار و غیرماندگار نیز تقسیم شوند. بر همین اساس باید گفت که ما چهار نوع عمل خواهیم داشت: 1. عمل صالح ماندگار؛ 2. عمل صالح غیرماندگار؛ 3. عمل طالح ماندگار؛ 4. عمل طالح غیرماندگار.
بعضی از چیزها همانند میوهها و خوراکیها وقتی مصرف میشوند دیگر مانایی و پایایی ندارند، اما برخی دیگر از این خصوصیت برخوردار هستند که بارها و بارها مورد استفاده قرار گیرند که از جمله بسیاری از اثاثیهها و وسایل منزل است. وقتی کسی جاده و خیابانی را میسازد از زمان ساخت تا زمانی که به عللی تخریب شود، قابل استفاده است و هرکسی از آن استفاده میکند به سازندهاش «خدا بیامرزی» میدهد و «دست مریزاد» میگوید. اگر کسی باقیات صالحاتی را از خود به جا بگذارد مردم برایش خدا بیامرزی میدهند و همین بر وزنه اعمالش میافزاید. امام علی(ع) فرموده است: الا! و ان اللسان الصالح یجعله الله تعالی للمرء فی الناس خیر له من المال یورثه من لا یحمده؛ آگاه باشید! زبان خیر و یاد نیکی که خداوند در میان مردم از کسی برجای میگذارد، برای او بهتر از ثروتی است که برای کسی به ارث بگذارد که سپاسگزار او نباشد. (نهجالبلاغه، فیض الاسلام، خطبه 119)
به قول شاعر: نام نیکی گر بماند ز آدمی/ به کزو ماند سرای زرنگار.
البته عمل بد نیز اینگونه است که برخی اعمال بد مانند میوه و خوراکی گندیده است که اگر خورده شود موجب بیماری و دلدرد میشود ولی یک بار است و تکرار نمیشود، اما برخی از اعمال بد است که آثار و تبعات آن باقی و برقرار است، مانند «دو به همزنی» و ایجاد نفرت و کینه و دشمنی میان دو نفر؛ یا ساخت ابزاری برای یک کار حرام و زشت یا یک سنت پلید چون لواط در میان جامعه و جوانان.
علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان مینویسد: و مراد از «باقیات الصالحات» در جمله « و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا» (کهف /46) اعمال صالح است، زیرا اعمال انسان، برای انسان نزد خدا محفوظ است و این را نص صریح قرآن فرموده. پس اعمال آدمی برای آدمی باقی میماند. اگر صالح باشد «باقیات الصالحات» خواهد بود، و اینگونه اعمال نزد خدا ثواب بهتری دارد، چون خدای تعالی در قبال آن به هرکس که آن را انجام دهد جزای خیر میدهد. و نیز نزد خدا بهترین آرزو را متضمن است، چون آنچه از رحمت و کرامت خدا در برابر آن عمل انتظار میرود و آن ثواب و اجری که از آن توقع دارند بدون کم و کاست و بلکه صددرصد به آدمی میرسد.
پس اینگونه کارها، از زینتهای دنیوی و زخارف زودگذر آن که برآورنده یک درصد آرزوها نیست، آرزوهای انسان را به نحو احسن برآورده میسازند و آرزوهایی که آدمی از زخارف دنیوی دارد اغلب آرزوهای کاذب است و آن مقدارش هم که کاذب نیست فریبنده است.
از طرق شیعه (نور الثقلین، ج 3، ص 264 ح، 98) و سنی (الدر المنثور، ج 4، ص 225 و تفسیر طبری، ج 15، ص 166) از رسول خدا(ص) و از طرق شیعه (تفسیر برهان، ج 2، ص 270، ح 5) از ائمه اهلبیت(ع) روایت شده که منظور از «باقیات الصالحات» تسبیحات چهارگانه یعنی «سبحانالله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر» است. و در بعضی دیگر آمده که مراد از آن نماز اس. (تفسیر برهان، ج 2، ص 470، ح 4 و منهج الصادقین، ج 5، ص 357) و در بعضی دیگر آمده که مقصود از آن مودت اهلبیت است، (منهج الصادقین، ج 5، ص 358)
سپس علامه طباطبایی در یک جمعبندی میفرماید: و همه اینها از باب ذکر مصادیق آیه است که جامعش این میشود که منظور از «باقیات الصالحات» اعمال صالح است.
مفسران تفسیر نمونه نیز مینویسند: گرچه جمعی از مفسران خواستهاند مفهوم «باقیات صالحات» را در دائره خاصی مانند نمازهای پنجگانه، یا ذکر سبحانالله و الحمدلله و لا اله الا الله و اللهاکبر و امثال آن محدود کنند، ولی روشن است که مفهوم این تعبیر آنچنان وسیع و گسترده است که هر فکر و ایده و گفتار و کردار صالح و شایستهای که طبعا باقی میماند و اثرات و برکاتش در اختیار افراد و جوامع قرار میگیرد شامل میشود.
اگر می بینیم در بعضی از روایات به نماز شب و یا مودت اهل بیت علیهمالسلام تفسیر شده بدون شک منظور بیان مصداقهای روشن است، نه منحصر ساختن مفهوم در این امور بخصوص اینکه در پارهای از این روایات «من» که دلالت بر تبعیض میکند به کار رفته است. مثلا در روایتی از امام صادق(ع) میخوانیم که فرمود: لا تستصغر مودتنا فانها من الباقیات الصالحات؛ دوستی ما را کوچک مشمر که از باقیات صالحات است.
و در حدیث دیگری از پیامبر(ص) میخوانیم که فرمود: از گفتن تسبیحات اربع مضایقه نکنید که آنها از باقیات صالحات است.
حتی اگر همان اموال ناپایدار و فرزندانی که گاهی فتنه و مایه آزمایش هستند در مسیر الله قرار بگیرند آنها هم به رنگ باقیات صالحات در میآیند؛ چرا که ذات پاک خداوند جاودانی است و هر چیزی برای او و در راه او قرار گیرد جاودانه خواهد بود.
آخرت طلبی در باقیات صالحات
نگاه انسان به هستی و اصالت بخشی به دنیا و یا آخرت نقش تاثیرگذاری در سبک زندگی افراد و اعمال و رفتار آنان دارد. اگر کسی اصالت را به آخرت میدهد و باور و اعتقاد دارد که دنیا، مزرعهای برای آخرت است، به طور طبیعی دنبال اعمالی میرود که آخرتش را درست کند . پس کسی که در زبان و گفتارش همواره «آخرت آخرت» میکند، ولی جان برای مال دنیا میدهد، منافقی بیش نیست؛ زیرا اگر برای شخص، آخرت اصل است تمام وجودش را برای دنیا هزینه نمیکند و برای کسب سعادت آخرت تلاش میکند و به سوی کارهای خیر به تعبیر قرآن سبقت و سرعت میجوید. (بقره، آیه 148؛ مائده، آیه 48؛ یس، آیه 66 و آیات دیگر)
خداوند درباره این سرعت جویی انسانها به کارهای خیر ماندگار آخرتساز میفرماید: و برای نیل به آمرزشی از پروردگار خود و بهشتی که پهنایش بهقدر آسمانها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده است، بشتابید. (آلعمران، آیه 133)
اصولا از نظر قرآن و روایات کسانی به کار نیک شتاب میگیرند که مرگ و حساب و کتاب قیامت را در مقابل خود میبینند و برای آن تلاش میکنند و میکوشند تا آخرت خویش را آباد کنند حتی اگر دنیایشان به یک معنا خراب شود و بهرهای از مادیات و لذائذ آن نبرند.
رسول خدا(ص) میفرماید: من ارتقب الموت سارع فی الخیرات؛ هر کس که چشم به راه مرگ باشد، در کارهای خیر، شتاب میکند. (بحارالانوار، ج 77، ص 171)
امیرالمؤمنین(ع) درباره آمادگی برای مرگ فرموده است: چیزی را که نمیدانی کی ناگهانی سراغت میآید، سزاوار است پیش از آنکه تو را فراگیرد، برای روبهرو شدن با آن آماده شوی. (میزانالحکمه، ج 9، ص 248)
بیشتر مردم از مرگ میترسند، زیرا کارهایی نکردهاند که آخرت و بهشتساز باشد، بلکه برای خود دوزخی را با اعمال بد خویش ساختهاند که از آن هراسان هستند. بسیاری از مردم دنیای خویش را با تخریب آخرت آباد میکنند و کم هستند کسانی که با تخریب دنیای خویش آخرت خود را آباد کنند. از این رو بسیاری از مردم از مرگ ترس دارند.
از امام حسن مجتبی(ع) درباره راز ناخوشایندی مرگ پرسیدند: چرا از مرگ بدمان میآید و آن را دوست نداریم؟ فرمود: زیرا شما آخرت خود را خراب کرده و دنیایتان را آباد ساختهاید، از این رو منتقل شدن از محل آباد به ویرانه را، دوست ندارید. (میزانالحکمه، ج 9، ص 261)
انسان پیش از آنکه بمیرد باید آخرت خویش را آباد کند و با پیش فرستادن نیکی زمینهای برای استقبال نیک از خود در دنیا و آخرت فراهم آورد. خداوند همه ابزارهای لازم برای رهایی از دوزخ و ورود به بهشت را در دنیا برای همگان فراهم کرده که باید از آن بهره گیرد؛ اما بسیاری از مردم از این فرصت بینظیر هیچ بهرهای نمیبرند. از یکی از امامان روایت است که فرمود: خداوند متعال میفرماید: ای فرزند آدم! با سه نعمت به تو احسان کردم: چیزهایی را از کارهایت پوشاندم که اگر خانوادهات آنها را میدانستند، تو را دفن نمیکردند، رزق و روزی تو را توسعه دادم و از تو قرض خواستم و تو کار نیکی پیش نفرستادی و تو را مهلت دادم که هنگام مرگت در یک سوم مال خویش وصیت کنی و تو نیکی و خیری را پیش نفرستادی. (وسائل الشیعه، ج 13، ص 356)
البته انسان تا زنده است برای آبادی آخرت خویش باید از مالش بهره گیرد؛ زیرا بهرهگیری از مال پس از مرگ حتی در صورت وصیت سخت است؛ زیرا ممکن است بدان عمل نشود و خیانتی در وصیت صورت گیرد که بارها دیده و شنیده شده است. پس نمیتوان به زن و فرزند و وارثی اعتماد کرد که نگاهش به آبادانی دنیای خود با مال بادآورده ارثی است. در حالی که فرشتگان میگویند چه آورده؟ وارثان میگویند: چه گذاشته است؟ امام علی(ع) درباره دو نگاه متفاوت در این زمینه فرموده است: هرگاه بندهای از دنیا رود، فرشتگان گویند:«چه پیش فرستاده است؟» و مردم گویند: «چه برجا گذاشته است؟» پس مال اضافه خود را (با صدقه) پیش فرستید تا به سود شما شود و همه را بر جای نگذارید که به زیان شما شود. همانا محروم، کسی است که از خیر دارایی خود محروم شود و مغبوط (که دیگران به حال او غبطه میخورند) کسی است که وزنه اعمالش با صدقات و خیرات سنگین شود. (بحارالانوار، ج 73، ص 88)
رسول خدا(ص) فرمود: بهترین صدقه آن است که در حالی که صحیح و سالم هستی و امید به زندگی داری و از تنگدستی هم هراسان باشی، صدقه بدهی، صدقه را آنقدر به تأخیر نینداز تا آنکه جان به گلوگاه برسد، آنگاه بگویی: برای فلانی این قدر بدهید و به فلانی آن قدر! (میزانالحکمه، ج 5، ص 326)
امیرالمؤمنین(ع) نیز در این باره فرموده است: تنها بهره تو از داراییات، همان مقدار است که برای آخرت خود پیش فرستادهای و آنچه را که تأخیر بیندازی و به جا گذاری، سهم وارث است. (غررالحکم)
بزرگترین حسرت در روز قیامت آن است که تو مال جمع کنی و دیگری با خیرات تو به بهشت برسد. امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: یقینا بزرگترین حسرتها در روز قیامت، حسرت کسی است که در غیر راه خدا ثروتی به دست آورده باشد (و چون از دنیا برود) آن را برای دیگری به ارث بگذارد و آن وارث، آن را در راه طاعت خدای سبحان خرج کند و از این راه به بهشت برود، ولی آن شخص اول، به وسیله همان مال به دوزخ رود. (نهجالبلاغه، فیضالاسلام، حکمت 421)
از نظر اسلام این اعمال خوب و بد آدمی است که همدم و همنشین دائمیاش پس از مرگ و در قیامت است. بنابراین میبایست مواظب اعمال خود به ویژه خوب و بدی که مانایی و پایانی دارند باشد، زیرا آثار آن اعمال دامنگیر او خواهد بود و خوب و بدش برای او همیشگی باقی میماند. پس هیچکس و هیچچیزی با انسان جز عمل، همراه نخواهد بود. چنانکه پیامبرخدا(ص) فرموده است: همراه مرده، سه چیز او را همراهی میکند (تا لب گور)، دو تا بر میگردد و یکی باقی میماند. خانواده و مالش برمیگردد ولی عملش با او همراه میماند. (کنزالعمال، حدیث 42761)
Links:
[1] http://vareth.ir
[2] https://vareth.ir/tag/keyword/52653/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%82-%D8%A8%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%A7%D8%AA
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/27434/%D8%A8%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%A7%D8%AA
[4] https://vareth.ir/tag/keyword/30173/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%82
[5] https://vareth.ir/tag/keyword/6089/%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
[6] https://vareth.ir/tag/keyword/6113/%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86
[7] https://vareth.ir/tag/keyword/6159/%D9%85%D8%B1%DA%AF
[8] https://vareth.ir/tag/keyword/11318/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%85-%D8%B5