«متاریدینگ»، از ادعای حفظ یک ماهه قرآن تا علامه‌شدن فقط در ۱۵ سال!

«ح.ف» در سه حوزه «متاریدینگ»، «نابغه‌پروری»، «علامه پروری» فعالیت خود را همچنان پی می‌گیرد و از اشکالات عمده‌اش این است که این روش ادعایی را بدون اینکه مراحل علمی آن را طی کند، در میان مخاطبان خود آزمایش می‌کند. کلاس‌های وی ابتدا در قم و تهران برگزار شد و دامنه کلاس‌های وی نیز حتی به استان‌هایی نظیر اصفهان، قزوین، همدان و هرمزگان کشیده شد، از نکات جالب توجه می‌توان به حضور طلاب و دانشجویان در کلاس‌های متاریدینگ، نخبه‌پروری و علامه‌پروری اشاره کرد، به گونه‌ای که از باب مثال در ابتدای امر با استفاده از ضابطه‌هایی که در قم داشته، توانسته بود، کلاس‌های خود را در دفتر تبلیغات اسلامی، مرکز فقهی ائمه اطهار، دانشگاه علوم قرآن و حدیث و دانشگاه قم دایر کند.

با این وجود یکی از مسائلی که توجه فعالان عرصه مقابله با جریان‌های انحرافی را به این فرد و روش‌های خودساخته او جلب کرده، استفاده وی از روش‌ها و اصطلاحات رایج میان فرقه‌های انحرافی و عرفان‌های کاذب بوده، تشابه فراوان میان تمرینات این دوره‌ها با تمرینات عرفان‌های کاذب هندی و استفاده از اصطلاحاتی همچون «چشم سوم» (چاکرای آجنا) و ... در آموزش‌هاست.

این در حالی است که جمعی از طلاب و دانشجویان شرکت‌کننده در دوره متاریدینگ که به شوق رسیدن به ثمرات بیان شده برای این دوره در آن شرکت کرده بودند، این گونه به روایت ماحصل شرکت در این دوره‌ها می‌پردازند: «پس از مدتی فهمیدیم نه تنها هیچ یک از موارد فوق که توسط مدعی بنیانگذاری متاریدینگ مطرح می‌شود، برای شرکت‌کنندگان حاصل نشده، به گونه‌ای که حتی خود ایشان هم دارای این توانمندی‌ها نیست، بلکه متاریدینگ را ترکیبی از روش‌های مرسوم و متداول تندخوانی و حفظ قرآن‌کریم یافتیم که با ظرافت، مخلوط با تعالیم و تمارین‌ بعضی عرفان‌های کاذب و یوگا شده است و تحت پوشش آن عناوین موجه و جذاب، به ترویج این انحرافات می‌پردازد و از جهات مختلف آسیب‌هایی را از جمله اتلاف وقت و هزینه مردم تا ترویج عقاید و انحرافات عرفان‌های کاذب با پوشش دین در پی دارد».

بر اساس این گزارش، متأسفانه ادعاهای واهی این فرد، در همین حد باقی نمانده و پس از مدتی مدعی ابداع طرح با عنوان «علامه‌پروری» شده است که به گفته وی دوره علامه‌پروری تلفیقی از نظام آموزشی حوزه، دانشگاه و آموزش و پرورش با رویکردی جدید و برای تولید علم و تحول اساسی در علوم انسانی و ساختار نظام آموزشی ارایه شده است! در این دوره با احترام به همه قوانین موجود کشور، آموزش‌های ویژه مختلف به صورت خصوصی داده می‌شود و مدارک تحصیلی را آموزش و پرورش، وزارت علوم و حوزه علمیه اعطا می‌کنند!

در این دوره که زمانش ۱۵ سال است مخاطبین علاوه بر اجتهاد کامل حوزوی، مدرک دکترا در پنج تا شش رشته را اخذ خواهند کرد! همچنین دانش بیش از ۱۴ رشته مختلف را نیز تا سطح دکتری کسب خواهند نمود! مخاطبین در طول دوره به چهار زبان انگلیسی، عربی، فرانسوی و اسپانیایی کاملاً مسلط می‌شوند و حافظ کل قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و جامع‌الاحادیث خواهند شد!

نکته مهم در این دور محتوا و دروس ویژه‌ای است که بسیار فراتر از نظام آموزشی فعلی است که مخاطبین را برای مدیریت آینده کشور در بخش‌های مختلف و تولید علم در عرصه جهانی آماده می‌کند و با ایجاد مطالبه عمومی تغییرات گسترده‌ایی در ساختار نظام آموزشی پدید خواهد آورد! مخاطبین با هر سطح تحصیلاتی که باشند در سال اول، موفق به اخذ مدرک لیسانس (کارشناسی) از وزارت علوم خواهند شد و در سال دوم وارد دوره کارشناسی ارشد می‌شوند!

در پس این ادعاها، خواندن نامه یکی از افراد آسیب‌دیده از متاریدینگ هم نکات جالبی را برملا می‌کند: «آقای «ح.ف» سلام، البته آن قدر از شما شاکی هستم که دوست ندارم سلام کنم، شما با این روش دروغیتان یک سال عمرم را خراب کردید و نتیجه‌ای غیر از سردرد و یأس برای من نداشته است، حالا هم که کسانی آمدند شما را نقد می‌کنند، خودتان را به نفهمی می‌زنید... آن‌ها خیلی واضح نقد کردند، جن‌ها از آتش‌اند و خیره ماندن به آتش، چشم را برای دیدن جن‌ها آماده می‌کند... در مورد فرقه متاریدینگ در مناظره گفتند شما شست‌وشوی مغزی می‌دهید و ادعاهای بزرگی می‌کنید که فرقه‌ها این کارها را می‌کنند... به اسم حفظ قرآن و تندخوانی آن‌ها را از زندگی نیندازید و توی سرشان نزنید! آقای «ح.ف» چرا در مناظره نگذاشتید شاهدها حرف بزنند؟ این چه شاهدی است که نمی‌گذارید حرف بزند و بگوید در دو سالی که متاریدینگ تمرین کرده نه قرآن را حفظ شده نه تندخوانی بلد است؟!»

یکی از انتقاداتی که به این کلاس‌ها از سوی منتقدان وارد می‌شود (متن نامه بالا هم به آن اشاره کرده) این است که برخی تمرینات متاریدینگ برگرفته از روش‌های ارتباط با جن است و ربط اثبات شده‌ای با تندخوانی و تقویت حافظه ندارد، این تمرینات متاریدینگ که در برخی از روش‌های هندی و علوم غریبه پیشینه کاملاً مشخصی دارد، بهانه‌ای برای فرار از پاسخگویی به نقدها شده است.

با این وجود یکی از سؤالات کلیدی که در این رابطه مطرح می‌شود این است که اگر از دید متولیان فرهنگی و عرفان‌های نوظهور این ادعاها قابل پیگیری است و باید با آن برخورد شود، چرا تا این لحظه که چیزی حدود حداقل پنج سال از فعالیت آن می‌گذرد، با متاریدینگ برخورد نشده است تا طلاب و دانشجویان گرفتار دام این ادعاها نشوند؟

در این خصوص نظر حجت‌الاسلام حسین عرب از کارشناسان عرفان‌های نوظهور و کاذب را جویا شدیم، وی معتقد است نبود احکام بالادستی و خلأهای قانونی راه را برای این افراد باز گذاشته، او می‌گوید: چطور در جامعه با برخی بزهکاری‌ها مانند پارتی‌های شبانه، بدحجابی‌ها، دزد و قاچاق برخورد می‌شود، اما با افرادی که عقاید و اندیشه دیگران را مورد هجمه و آسیب قرار می‌دهند، برخورد صریح و محکمی نمی‌شود، بیم آن می‌رود که متاریدینگ سرنوشتی مانند عرفان ضاله حلقه را پیدا کند که هر چه زمان بیشتر سپری شود، آسیب‌های زیادی به جامعه تحمیل می‌کند.

حجت‌الاسلام عرب در پاسخ به این سؤال که چرا نهادهای فرهنگی و حوزوی نسبت به چنین ادعاهایی واکنش نشان نمی‌دهند و یا خواستار برخورد با چنین جریان‌هایی نمی‌شوند، ابزار می‌دارد: متأسفانه سازوکار قانونی وجود ندارد و متولیان فرهنگی در این رابطه در خواب زمستانی به سر می‌برند، توجه داشته باشید که «ح.ف» ادعاهای خود را در مراکز علمی اثبات نکرده و ایده‌های خود را در میان مخاطبانش آزمایش می‌کند!

به هر حال با وجود نبود قانون برخورد با فرق انحرافی و جریان‌هایی که دین و ایمان مردم را نشانه می‌گیرند، قوه قضاییه می‌تواند با عنوان مدعی‌العموم شخص «ح.ف» را فرا بخواند، چرا که هنوز روش خود را به صورت شفاف و مدون ارائه نکرده و آنچه تا کنون در دوره‌های مختلف آموزش داده، آسیب‌زا و نسبت به ادعاهایش غیر اثربخش بوده است.

/1102001307