وارث: 5 دي ماه در تقويم جمهوري اسلامي ايران با عنوان سال روز ميلاد حضرت مسيح(ع) قيد شده است؛ حضرت عيسي يكي از پيامبران اوالعزم و صاحب شريعت است كه تولد و زندگي و صعود ايشان به آسمان درس آموز و عجيب و پر از اعجاز است.
اگرچه مسيحيت امروز اعتقاد زيادي به باورهاي مسيحيت ندارد و از كتاب اصلي آن بي بهره و تن به آموزه هاي انجيل محرف داده است اما كم نيستند مسيحياني كه به واسطه فطرت سالم خويش نسبت به امام حسين(ع) شيفته هستند و ارادت دارند مسيحياني كه مرز آن محدود به ايران هم نيست؛ كساني هستند كه براي امام نذر مي كنند و حاجت مي گيرند و كساني كه در قامت يك نويسنده و انديشمند به تمجيد از شخصيت و جايگاه امام مي پردازند.
علي الشيخ، از پژوهشگراني است كه ساليان درازي در كيش مسيحيت بوده و سال هاست مفتخر به تشرف به اسلام شده است؛ وي درباره ابراز ارادت برخي از مسيحيان به امام مي گويد: كسي مانند آنتوان بارا كتابي در مورد امام حسين(ع) نوشته و تفسيري از آيات انجيل در مورد پيامبر(ص) و يا ائمه (ع) داشته كه بيانگر عظمت شخصيت اين امام است اگرچه برخي مطالب ارايه شده مورد قبول ما نيست.
اين محقق و پژوهشگر با اشاره به بزرگداشت مراسم عاشورا از سوي مسيحيان اعم از علماي مسيحي و غير آن ادامه داد: بسياري از مسيحيان هستند كه به زيارت امام حسين مي‌روند و در اربعين حضور مي‌يابند و احترام مي‌گذارند؛ مسيحيان واقعا ارتباطشان با شيعه خيلي محكمتر از اهل سنت است و معتقدند كه با شيعه مي توان با عقل و منطق سخن گفت بنابراين در عزاداري امام حسين(ع) و به خصوص در عراق و لبنان، مسيحيان زيادي از روي احترام در مراسم شركت مي‌كنند و حتي در سالي به خاطر تقارن كريسمس با عاشورا از گرفتن جشن كريسمس خودداري كردند و در اربعين نيز هيئتي به نام مسيح بن مريم داريم و از مردم پذيرايي مي‌كنند.
وي با بيان اينكه شخصيت امام حسين(ع) براي خيلي از مسيحيان منحصر به فرد است و علاقه زيادي به مراسم اين امام دارند و مصيباتي كه براي امام رخ داده بسيار مورد نظر آنان است تصريح كرد: يكي از انديشمندان مسيحي در مورد عاشورا آورده است انسان با انصاف و وجداني نيست كه ماجراي عاشورا را بشنود و محزون نشود. به همين دليل بسياري از انديشمندان مسيحي كتاب در مورد عاشورا نوشته و در ذكر مصايب امام، محزون و غمگين شده‌اند.
وي با اشاره به اهداف قيام امام حسين در ديدگاه انديشمندان مسيحي افزود: چارلز ديكنز در مورد اهداف امام حسين(ع) گفته است اگر منظور حسين(ع) جنگ در راه خواسته‌هاي دنيوي بود من نمي‌فهمم چرا خانواده وي همراهش بودند پس عقل حكم مي كند كه فقط به خاطر اسلام، فداكاري كردند.
همچنين آنتوان بارا از نويسندگان برجسته مسيحي كه معتقد است روايت عاشورا در انجيل قيد شده است در يكي از آثارش مي نويسد: حسين(ع) تا پايان دنيا وجدان تمامي اديان است، چرا؟ براي اينكه قيام حسين (ع) به خاطر عقيده جدش رسول اكرم(ص) بود، و حسين (ع) براساس وجدان جمعي امت اسلام رفتار و عمل مي كرد، و چون ايشان با چنان شكل جانسوز نماينده وجدان امت اسلام بوده اند، در نتيجه نماينده وجدان تمامي اديان است. بر اساس روايت مسيحيان حضرت عيسي(ع) آمد تا خودش را در راه بشريت قرباني كند، و مفهوم از جان گذشتگي و قرباني شدن مفهوم سنتي و طبيعي آن نيست كه انسان ها در ذهن دارند؛ بنابراين آيا جنبش امام حسين (ع) طبيعي بود؟.
بارا معتقد است كه امام حسين(ع) از سوي خداوند مامور انجام چنين كاري شدند، و آن جنبش و قيام مشيت و خواست الهي است. مشيت و خواست الهي اي كه بسياري در آن دوران ناديده اش گرفتند. و همين مشيت الهي بود كه ابراهيم (ع) را برآن داشت تا در برابر نمرود قد علم كند، نمرود و در مقابل، او را در آتش افكند تا بسوزد. و همينطور يحيي(ع) را برآن داشت تا در برابر هيرودوس بايستد و خطاب به او بگويد: همسر برادرت بر تو حلال نيست. و بدين ترتيب سنت ها و شريعت گذشته آن قوم را درهم شكست و همين مشيت و خواست الهي بود كه عيسي(ع) را بر آن داشت تا خطاب به أحبار(عالمان يهودي) بگويد: شما شيطان صفت هستيد و از نسل دزدها و پست فطرتان و باز همين مشيت الهي است كه محمد(ص)؛ جوان تهي دست و فقير و يتيم را برآن داشت تا رسالت محمدي را بر دوش بكشد و آنرا به شرق و غرب جهان برساند.
امروز مسيحيت كنوني و به ويژه علما و حاكمان مسيحي در برابر اين پرسش قرار دارند كه چقدر خود را به آموزه هاي حقيقي مسيحيت نزديك كرده اند؟. زيرا تعاليم حقيقي مسيحيت در تعارض با اسلام نيست و آنچه امروز از تقابل برخي جريانات مسيحي با مسلمين مي بينيم ريشه در فرهنگ سكولار غرب دارد نه آموزه هاي مسيح(ع).
