در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام شهاب را می خوانید:
عبادالرحمن؛ بندگان ارشد خدا
خدا در سوره فرقان از بندگان شایسته ی خودش به نام عبادالرحمن سخن گفته است. از حیث مقام و جایگاه طبق آنچه در منابع شیعه و امامیه استخراج کردند و بعضی از مفسرین عامه اظهار به این اصل دارند که این بندگان بندگانی ارشد هستند که از صدیقین، شهدا و صلحا هستند یعنی غیر از انبیاء و معصومین علیهم السلام.
از امام صادق علیه السلام سوال کردند: یابن رسول الله این عباد چه کسانی هستند؟ آیا دسته و عباد خاصی هستند؟ حضرت فرمود: والله آنها شعیان ما هستند؛ یعنی معلوم است مایه عبودیت بندگان حق، ولایت امیرالمومنین علیه السلام است، یعنی منهای این ولایت بندگی بندگی الله نیست.
در آیات سوره فرقان خداوند متعال 15 صفت برای شیعیان اهل بیت علیهم السلام که عباد رحمن هستند نام می برد و این قدر جایگاهشان جامع است که حتی ملک که کارش تقدیس و تسبیح خداست به امر الله مامور به خدمت بر درب خانه ی این بندگان می شود؛ یعنی از عرش اعلی روی زمین کشیده می شود تا نوکری شیعه ی امیرالمومنین علیه السلام را کند اما اگر بر میزان حرکت کند.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نقطه نقدی دارد که بسیار ظریف است می فرماید: درست است که این صفات 15 گانه مثلش مثل تسمه هایی است که برای مهار کردن خیمه روی زمین می زند، خیمه زمانی قائم دارد و بلند است که عمود در وسط آن باشد؛ عمود خیمه عباد رحمان واژه عبد است، اول باید بندگی و عبودیت کنی. این صفات مکمل و تکمیل کننده است.
عمود خیمه را بلند می کند برای انکه خیمه تکان نخورد و ثابت باشد نیاز به آن تسمه ها دارد و آن صفات عباد رحمن نقش آن تسمه ها را دارد. تمام شرافت انبیاء به بندگی کردن آنهاست. از صفر تا صد بندگی عملیاتی است یعنی باید عمل کنی و سه تا شاخص را حضرت صادق علیه السلام وسه شاخص را قرآن درباره بندگی وجود دارد.
اولین شاخصه بندگی
اولین شاخصه بندگی را خداوند در سوره حجر بیان می کند: إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ1؛ بندگی زمانی قشنگ است که انسان در برابر خدا سرتسلیم فروآورد. تسلیم به دیگران نشود، اگر انسان بخواهد سجده بر اهل دنیا کند اگر به خاطر قدرتشان است که خطای محض است. نمرود کسی بود که مقهور قدرتش شده بود و دیوارهای کاخش از طلا بود اما یک پشه از بینی او وارد مغزش شد و در لایه های مغزش فروررفته بود و وز و وز می کرد. طبیبان گفتند باید سرش را از بالا سوراخ کرد تا پشه را درآورد اما شب هنگام نمرود به قدری سرش را به دیوارهای طلا کوبیده بود که صبح جنازه اش را پیدا کردند.
از حضرت صادق علیه السلام پرسیدند: خدا برای چه پشه را برای نمرود خلق کرد؟ حضرت فرمود: خداوند خواست به اهل دنیا بفهماند که بینی کسانی را که فکر می کنند خیلی در دنیا قدرت دارند را به خاک بمالد. بنازم بنده هایی را که در عبودیت و بندگی جز در مقابل خدا سرتسلیم فرونمی آورند.
اگر هم به واسطه پول و ثروت است که انسان در مقابل دیگران سرخم می کند باید بداند که خدا در مورد آن هم ثابت کرده خبری نیست. روزی که قارون؛ فرعون زمان حضرت موسی می خواست سان ببیند کالسکه اش از طلا بود و زمین دهان باز کرد و او را به داخل خود فروبرد؛ در لحظه ای که فرومیرفت: گفت: ای خدای موسی به تو ایمان می آورم مهلت بده برگردم و بندگی کنم. قرآن خطاب می کند: دیگر اینجا وقت فریاد زدن نیست! برو!
نه قدرت و نه ثروت تامین کننده عبودیت نیست.
نفس مطمئن؛ دومین شاخصه بندگی
دوم خداوند در سوره مبارکه فجر می فرماید: يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي2؛ اگر قرار است داخل بنده های من شوید نفستان را به اطمینان و یقینی برسانید که جز خدا و هرآنچه نماینده ی اوست تمسک جوید، توکل و اطاعت پذیری غیر از این طایفه نمی تواند یقین و اطمینان برساند. هارون مکی چون یقین به امامت امام صادق علیه السلام دارد به محض اینکه حضرت به او خطاب کرد داخل تنور برو، چون و چرای عقلی نکرد چون نفسش به اطمینان و یقین رسیده.
نفس مطمئنه نفسی است که هر چیزی که عامل شود و او را از توجه به الله باز بدارد آن را کنار می گذارد. هیچ تصویرگری به زیبایی عمل ابی عبدالله علیه السلام در عالم وجود نداریم که منقطع کننده ی تمام عیار از هرگونه علقه و علاقه به دنیاست.
حمید بن مسلم از خبرنگاران کربلاست نقل میکند: آن لحظه که حرمله آن فاجعه را بر طفل شش ماهه ی امام حسین علیه السلام آورد در آن لحظه منتظر بودیم حسین علیه السلام لب به اعتراض بگشاید اما ایشان فرمود: خدایا امتحان به حسینت را سبک کن، نکند در کارنامه بندگی خراب کنم. اگر قرار باشد این بچه تو را از من بگیرد می خواهم در این عالم نباشد، کمی از خون بچه اش را به محاسنش کشید تا بگوید مظلوم هستم!
در روایت دارد دوست و دشمن در این لحظه گریه کردند؛ آشیخ جعفر شوشتری خیلی تعبیر قشنگی دارد: دشمن اگر گریه کرد نه اینکه احساساتی بشود بلکه به خاطر این است که چه فاحعه ای به بار آورده و به حال بدبختی خود گریه می کردند، در بندگی شیطان به نقطه ی کمال رسیده اند و آن طرف امام حسین علیه السلام در اوج بندگی هستند.
امام حسین علیه السلام بندگی را بالاتر برد در آن لحظه که با صورت در قتلگاه افتاد؛ امام صادق علیه السلام فرمود: در آن ساعات به قدری شمشیر در بدن ایشان بود که هر تکانی که حضرت می خورد زخمهای دیگری دهان باز می کرد. عقول آدم متحیر می ماند که حضرت در آن لحظات فرمود: رضی برضائک؛ تسلیم امرت هستم می خواهم تو در قلبم باشی، وقتی حضرت فرمود: یا غیاث المستغثین؛ بدین سبب نبود که ای وای دارم از دنیا می روم بلکه امام صادق علیه السلام فرمود: به این سبب بود که جد ما یک نگاهی به خیمه ها کرد و دید که ناموسش در خطر افتاده و به خدا پناه آورد؛ خللی در بندگی حسین علیه السلام نمی کند.
سومین مورد را قرآن به پیغمبر صلی الله علیه و آله می گوید: اگر می خواهی در بندگی مرد باشی و جلو بیایی مراقب زبانت باش؛ چیزی که انسان را زود از بندکی خدا می اندازد این یک مثقال گوشت در دهان است؛ امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: اگر می خواهی نزد خدا عزیز شوی مراقب زبانت باش.
علامت های بندگی در روایات/ مالکیت از آن خداست
سه علامت هم امام صادق علیه السلام به عنوان بصری می فرماید: عنوان اگر می خواهی بنده ی خدا بشوی اینجا قشنگ است که انسان خودش را مالک چیزی نداند؛ منبر من، مسجد من، محراب من و ... باید تمام شود.
توصیه امیرالمومنین(ع) برای کشتن منیّت
امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: اگر می خواهی منیّت درونت کشته شود به قبرستان برو و لحظه ای که دهان میت پر از خاک قبر می شود ببین؛ آن لحظه می فهمی که هیچ چیزی نیستی و هر چه هستی خاک قبر بهترین نازبالش زیر سرت است؛ مالکیت و منیّت برای چه؟
به همه چیز در دنیا به حکم امانت نگاه کنیم در واقع مالک اصلی خداست.
مدبرالامر خداوند است
دوم حضرت فرمود: این قدر هم نگو من بودم چنین کردم و تدبیر امور به دست ماست؛ کدام مدبرالامری در عالم بالاتر از خداست؟ حتی آن کسی که پزشک حاذقی در این عالم می شود هوالشفای را باید ببیند و خودش را وسیله برای شفا بداند همان حرفی که جناب ابراهیم در مناجاتش زد: تشنه می شوم آب حیات دست توست و اگر تو نخواهی آب در این عالم نخواهد بود و مرض را تو داده ای و شفا را هم تو می دهی. مدبرالامر خداست و تدبیر به دست خداست ما چه کاره هستیم در عالم.
سومین علامت بندگی را حضرت فرمود: در همه ی ساعات و آنات به خدا چشم بگوید نسبت به اوامر و نواهی؛ یک چشم گفتن انسان را عبد می کند. اینها مقدمه عبودیت هستند.
پی نوشت:
1- سوره حجر آیه 42.
2- سوره فرج آیات 27-29.
Links:
[1] http://vareth.ir
[2] http://vareth.ir/fa/news/84265/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-%D9%87%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C-%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A8%DB%8C-%D8%B5-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/8681/%D8%AD%D8%AC%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%A8
[4] https://vareth.ir/tag/keyword/9974/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-%D9%87%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C
[5] https://vareth.ir/tag/keyword/58853/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A8%DB%8C-%D8%B5
[6] https://vareth.ir/tag/keyword/6353/%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AD%DB%8C
[7] https://vareth.ir/tag/keyword/6085/%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AB
[8] https://vareth.ir/tag/keyword/6314/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C
[9] https://vareth.ir/tag/keyword/56911/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%87%DB%8C%D8%A6%D8%AA
[10] https://vareth.ir/tag/keyword/31358/%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C
[11] https://vareth.ir/tag/keyword/56755/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%A8