وارث: مراسم دعای کمیل شب جمعه گذشته همزمان با شب ولادت حضرت زینب سلام الله علیها در مسجد جامع حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام با نوای حاج منصور ارضی، حاج ابوالفضل بختیاری ، حاج سیداصغر اشاری و حاج سیدعلی قریشی برگزار گردید.
در ادامه خبر متن بیانات حاج منصور ارضی را میخوانید:
فرازی از دعای جوشن صغیر که در این جلسه نکاتی از آن بیان میشود:
اِلهى وَکَمْ مِنْ حاسِدٍ شَرِقَ بِحَسْرَتِهِ وَعَدُوٍّ شَجِىَ بِغَیْظِهِ وَسَلَقَنى بِحَدِّ لِسانِهِ وَوَخَزَنى بِمُوقِ عَیْنِهِ وَجَعَلَنى غَرَضاً لِمرامیهِ وَقَلَّدَنى خِلالاً لَمْ تَزَلْ فِیهِ نادَیْتُکَ یا رَبِّ مُسْتَجیراً بِکَ واثِقاً بِسُرْعَةِ اِجابَتِکَ مُتَوَکِّلاً عَلى ما لَمْ اَزَلْ اَتَعَرَّفُهُ مِنْ حُسْنِ دِفاعِکَ عالِماً اَنَّهُ لا یُضْطَهَدُ مَنْ اَوى اِلى ظِلِّ کَنَفِکَ ، وَلَنْ تَقْرَعَ الْحَوادِثُ مَنْ لَجَاَ اِلى مَعْقِلِ الاِْنْتِصارِ بِکَ فَحَصَّنْتَنى مِنْ باْسِهِ بِقُدْرَتِکَ فَلَکَ الْحْمدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ...
خدایا چه بسیار حسودى که از روى حسرت برافروخته گشت و دشمنى که بسبب خشمش به سختى اندوهناک شد، و مرا با نیش زبانش آزرده ساخت و مژگانش را چون نیزه اى به بدنم فرو برد، و مرا هدف تیرهاى سرزنش نمود، و کاستی هایى را به گردنم انداخت که در خود اوست، پروردگارا پناه جویانه تو را خواندم، درحالى که اطمینان به سرعت اجابت تو داشتم، توکّل کنان به آنچه همواره از خوبى دفاعت مى دانستم، با آگاهى به اینکه هرکه رخت به سایه حمایتت کشد مورد آزار واقع نگردد، و کسیکه به قلعه مددجویى تو پناه آورد هرگز حوادث روزگار او را درهم نکوبد، پس به قدرتت مرا از آزار او حفظ کردى، پس تو را سپاس اى پروردگار که توانای شکست ناپذیرى...
برانگیختن حسادت دیگران بر زندگی ما تاثیر منفی میگذارد
عرض ما در دعای جوشن صغیر بود - اگر کسی بانیت آن را بخواند در حاجات زندان و گرفتاری هایی از این دست اثرگذار است - همه حرف ما در این بود که بعد از بحث دشمن شناسی در این دعا به فراز دیگری میپردازد و یکی از دروسی که برای ما به همراه دارد رفع حاجت در گرفتاری است، یکی از گرفتارها بیماری حسد است و همین باعث گرفتاری دیگر مردم هم میشود "اِلهى وَکَمْ مِنْ حاسِدٍ شَرِقَ بِحَسْرَتِهِ" البته این فراز هم مربوط به دروس دشمن شناسی این دعا هست اما نکتهی دیگری نیز مورد نظر است ، عدم برانگیختن حسادت دیگران در زندگی! هرچند عده ای بیمار دل هستند که همیشه حسادت میکنند. وشاید ریشه آن از چشم و هم چشمی است. مثلاً عطر و یا ادکلنی مصرف میکند و دیگران خوششان میآید ، و برای جلب توجه آنها چند ادکلن دیگر هم تهیه میکند، آن وقت برای دیگران سوال پیش میآید چرا اینقدر ادکلن و عطر استفاده میکند؟ مگر چقدر درآمد دارد ، که این قدر پول ادکلن میدهد؟ و خود را در معرض تهمت و افتراء قرار میدهد! در اثر این رفتار ، به کنکاش در زندگی شخصی او میپردازند و به ارتباطات او با دیگران توجه بیش از اندازه میشود. ابتدا خود طرف از این موضوع خوشحال میشود ولی کم کم متوجه حرفها و رفتارهای دیگران میشود. کم کم از آن جمع دور میشود مثلاً اگر هیئت و مولودی و یا عزاداری در خانه داشت آن را منتقل به هیئت و یا دیگر هیات میکند! ایجاد حسادت برای دیگران حتی بر مناسبتهای خانوادگی و شخصی هم تاثیردارد! مثلاً ممکن است از همسر خود بخواهند تبرج داشته باشند!
اصلاً خود مامی توانیم جلوی آثار بیماری حسادت را تا حدودی بگیریم و باقی آن را با توسل و توکل بگذرانیم. این قدم مثبتی است برای فراگیر شدن ساده زیستی در جامعه...
دشمنان با اطلاع پیدا کردن از تواناییهای هستهی و موشکی دام تحریم را بر سر راه ما قرار دادند
گاهی وقتها بیماردلان با زبان انسان را میکشند، ما در سالهای دورتر در منزل مجلس عزاداری و یا مولودی برگذار میکردیم، بعضی حرف وحدیثها باعث شد، هیئت زنانه را جمع کنیم سپس با زیاد شدن شبکههای مجازی مجبور شدیم مجالس مردانه را نیز محدود کنیم! این در بین جامعه است ولی فرد نباید خود را در معرض حسادت دیگران قرار دهد، اما بعضیها میخواهند هر روز یک مدل ماشین سوار شوند اما خدایی نکرده وقتی ضربه میخورد میگوید من که کاری نکردم حق کسی را نخوردم و... وقتی با او حرف میزنیم میگوییم این کارها را نکردی؟ تازه متوجه میشود.
این از مشکلات داخل جامعه ،اما در مورد مشکلات خارج از جامعه برای مثال با آشکار شدن فعالیتهای هستهی در عرصه بین الملل چقدر برای ما مشکلات ایجاد شد؟! و چقدر به ما ضربه وارد شد؟ چون حملات دشمن برای ما آغاز شد، در حالی که حدیث داریم در مورد دارایی هاو مقدار آن نباید مردم را مطلع کرد. چون هنوز خبری نشده نباید مردم از میزان تواناییهای ما اطلاع داشته باشند، نمیگویم دزدکی کار کن میگویم از حدود زندگی خود حراست کن. در مورد دشمن این فراز ازدعا میفرماید حسرت این دشمن و تیزی زبان او، زبان را در دهان او شکسته است هرچند "وَجَعَلَنى غَرَضاً لِمرامیهِ وَقَلَّدَنى خِلالاً"
قبول نکردن و عبرت نگرفتن از اشتباه باعث گسترش مشکلات میشود
از طرفی بعد از اشتباه نمیخواهیم مسئولیت آن را قبول کنیم و از آن عبرت بگیریم "خِلالاً لَمْ تَزَلْ فِیهِ نادَیْتُکَ یا رَبِّ مُسْتَجیراً" یعنی حتی شب هم در مناجات با خدا به این موضوع اشاره نمیکنند "فِیهِ نادَیْتُکَ" اینجا منظور رفتن به در خانه خدا است، که خدایا ما مستجیر به تو هستیم و کید دشمنان را دفع کن، اما بر اشتباه خود تاکید میکنند و میگویند نه، راه کار آن است که بگوییم موشکهای متنوع داریم و این کار را تکرار میکنیم! همین باعث شده این صهیونیسم آمریکایی ترامپ همه اذهان را به سوی دیگر معطوف کند و آمریکاییها نفوذ خود را در لبنان بیشتر میکنند ، حتی ممکن است در این راستا به خلیج فارس نیز نفوذ پیدا کنند و نیرو بیشتری وارد کنند. اگر میخواهیم تلافی کنیم کاری ندارد یک روز تنگه هرمز را به هر عنوانی ببنیدم.
البته یک قسمت این موضوع که توان خود را نشان دهیم خوب است ولی اینکه همه توان خود را به دشمن نشان دهیم کار درستی نیست. چون مثل هسته ای با چند دوربین فعالیتهای ما را به زیرنظر گرفته اند، این در حالی است که مسئولین دولتی از چند سو ضربه خورده اند، و هرچه رهبری از آنها خواست اصلاً گوش نکردند و هنوز هم قبول نمیکنند. مثل یک بازی فوتبال است که هرچه از نتیجه میپرسیم،گلهای تیم مقابل را نشمرده باشیم بگوییم هیچ هیچ! و آخر کار بگوییم این بازی برد برد است...
خون شهدای انقلاب،جنگ تحمیلی و مدافع حرم و حتی ایثارگران آتشنشان تضمین انقلاب اسلامی است
تضمین انقلاب مردم ایران خون شهدای آن است، هیچ آسیبی به نهضت مردمی نمیرسد! چون شهید آبرو میدهد، آبرو میآورد، دین را احیا میکند، و کاهلان را به فرایض واجب خود باز میگرداند. قبلاً هم گفتم یک آتش سوزی شد حالا تمام ساختمانها را مجهز به دستگاههای حفاظتی میکنند، خب ما هم در دلهای خود دستگاه حفاظتی نصب کنیم، تا دین از درون آتش نگیرد و از بین برود! توجه کنید الان دیگر هنگام نماز هم حواسمان به موبایل است، یا شب جمعه هنگام مناجات این همه مفاتیح در این مسجد است ولی باز هم به سراغ موبایل میرویم، این موبایل با یک پیامک، یا هر پیام دیگری حواس شما را به خود جلب نمیکند؟
توجه بیشتر به برپایی هیئات دوره ای در منازل
توجه کنید علاوه بر دعا و روضه و گریههای ما ، شادی و لبخند ما را هم گرفتند! آن شادی که باید برای حضرت زینب سلام الله علیها در میان خانواده داشته باشیم آن را تحت تاثیر خود در آورده اند – بیشتر ما هم بیمار موبایل شدیم حتی اگه من کمی غضب نداشته باشم نسبت به آن همه کارهای خود را با موبایل در هیئت تکرار میکنیم – از این بیماریهای ما دشمن سو استفاده میکند.
" نادَیْتُکَ یا رَبِّ مُسْتَجیراً ... اِجابَتِکَ مُتَوَکِّلاً " واقعاً خداوند این خداوند است که ما را در مقابل دشمنان پیروز نگاه میدارد – باز هم میگویم این همان دعایی است که حزب الله لبنان قبل از جنگ 33 روزه آن را خواند و دفاع خود را آغاز نمود – تکیه ما به نیروهای نظامی،و پدافند غیر عامل و یا عامل واقعاً نباید باعث غرور شود، همانگونه که در کمیل میگوییم "وَ خَدَعَتْنِی الدُّنْیَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِی"(غرورهای دنیوی و نفسانی به ما نیرنگ نزند) این خیلی بد است و گرفتاری در آن برگشت کمی دارد. مثل کسی که در کما رفته و امید به بهبودی او کم است.
متولیان امر به معروف چرا در دهه فجر به آسیب شناسی محتوای برنامههای این دهه نمیپردازند؟
از حرف من تعجب نکن چرا که خداوند را اینگونه در دعا بیان میکنیم" مَنْ اَوى اِلى ظِلِّ کَنَفِکَ ، وَلَنْ تَقْرَعَ الْحَوادِثُ مَنْ لَجَاَ اِلى مَعْقِلِ الاِْنْتِصارِ بِکَ "به همین جهت هر اتفاقی در این انقلاب و در این ایام پیروزی انقلاب افتاد امام رضوان الله تعالی فرمود به خواست و عنایت خداوند بود، همانگونه که فرمود نهضت را خدا پیروز کرد ، خرمشهر را خدا آزاد کرد، سرنگونی شاه و پهلوی خواست خداوند و عنایت او بود. اما این دهه فجر برای یک عده مطرب خوب شد که هرطور بخواهند مطربی خود را نشان دهند چیز دیگری است این کار را ما و مسئولین کردیم، چرا در این دهه مطرح نمیکنیم این مطالب را با چه سندی بیان میکنید؟ دستگاههای متولی امربه معروف و نهی از منکر همانگونه که در دهههای مناسبتی به آسیب شناسی عزاداری میپردازند چرا ذر این ایام سکوت میکنند؟ چرا برای روضههای ما سندتاریخی میخواهند ولی در این دهه فقط مردم را مشغول ظواهر میکنند و وقت مردم را بی حاصل میگیرند! دهه فجر یعنی این؟ ورق به سوی بی دین و عدم توجه به ریشههای انقلاب بر میگردد." فَحَصَّنْتَنى مِنْ باْسِهِ بِقُدْرَتِکَ" توجه کنیم که در پناه خداوند بودن ما را نگاه داشته است.