کلیدواژه: مرحوم دولابی

شخص قوی ما را یاد امام حسین(ع) می اندازد

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: بیخود نیست که اگر یک شخصی قوی و مال ائمه(ع) باشد، یک جا بنشیند، هر که دور او بیاید یاد امام حسین(ع) می‌کند و گریه می‌افتد. همان لحظه که می‌رسد گریه می‌کند. زیرا آن کسی که آنجا نشسته است با آقا خیلی ربط دارد.

هرچه او بخواهد خوب است

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:مشیّت که همان ولایت باشد برای ما مقدرات را بریده است.او اساساً آنچه را که می‌خواست انجام داد. بی‌اختیار من و شما هم انجام داد، اما خوب کاری هم کرد.اگر هم جایی در دیدن اشتباه کردی کَتره‌ای بگو: کرد، خوب کاری هم کرد.

مشیت خدا زیباست

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: ائمه(ع) فرموده‌اند نَحنُ المَشیَّه. ماییم مشیت خدا. او برای ما این چنین تقدیر کرده است. وقتی دانستیم او برای ما درتس کرده است خیلی راحت می‌شویم. راحت می‌خوری و می‌پوشی و می‌شنوی و خوب هم نگاه می‌کنی.

فطرت‌های پاک، دروغ را نمی‌شناسند

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خلاصه هر وقت از شما پرسیدند چه کاری سخت است بگو هیچ کاری در عالم سخت‌تر از دروغ گفتن نیست، به حدّی که اگر کسی بخواهد این کار را به دیگری یاد بدهد، باید خیلی اوقات صرف کند. مثلاً اگر خدای نخواسته پدری بخواهد... .

دروغ واقعیت ندارد، نه حرفش، نه ذکرش و نه خودش

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: صلوات وقتی که بلند فرستاده می‌شود همه چین‌های جسم و روح را باز می‌کند. زیرا خداوند از برکت قائم آل محمّد عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف مومنین را راست و مستقیم آفریده است و آنها را روی پای خود ایستانده است.

اهل محبّت‌ بی‌سرو صدا جان می‌دهند

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: من می‌دانم! آنهایی که اهل محبّت‌اند بی‌سرو صدا جان می‌دهند و متوجه نمی‌شوند. جان دادن از راه محبّت، حالی اهلش نمی‌شود. اگر دستی به اعصاب شما بکشم خودت را آن چنان شل می‌کنی که اگر جانتان را هم بگیرم متوجه نمی‌شوید.

من خودم را نمیبخشم!

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: در راه، گناهانت را هم نبین. چشم بپوشان. غَضو اُاَبصارَ هُم عَما حَّرمَ اللهُ. تذکرِ گناه، گناه است، ولو اینکه برای نفس خودت باشد. چرا این قدر متذکر بشوی؟

همه چیزتان مال اوست

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: همه چیزتان مال اوست، زنت، فرزندت، نفس‌هایت. زیبا بخواب و با یک الحمدلله سرت را روی متکّا بگذار، هر جا هم که فکر کردی و دیدی اینکه گفتم همه چیزت مال اوست، خلاف است، فردا آن را یادداشت کن و بیاور.

خودت عبادتت را قبول کن

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:خودت عبادتت را قبول کن. نگو عمل‌های من خوب نیست. در حج، کسی را دیدم گفت التماس دعا دارم. گفتم التماس دعا یعنی چه؟ گفت یعنی حجّی را که آمده‌ام، قبول کند. گفتم خودت آن را قبول داری؟ گفت: نه.

قدر معلم خود را ندانستیم

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: این نسبتی که به ما می‌دهند و می‌گویند بی‌سواد است، درست است چون قدر معلم‌مان را ندانستیم. آن جور که باید از آنها درست استفاده کرده باشم نکردم. آن طور نشد که تا نیمه شب، زانو بزنی و او مرتباً کلام بریزد و... .

با وجدان خودت حرکت کن

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: اگر خودش را نشناسد هیچکس را نشناخته است؛ نه پیامبر و نه امام(ع)، نه زمین ونه زمان. لذا از فطرت توحیدی و وجدانِ خودت که در ذاتت هست حرکت کن. آنگاه است که کلمات انبیاء و اولیاء برایت نافع است.

چون میّت در دست غسّال باش

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: آیا نگفته است که المومنُ کالمَیِّتِ فی یَدی الغاسِلِ. خدا حتی آنچه من باب مَثَل می‌آورد راست است. نمی‌خواهد صریح بگوید، مثل مهم‌تر است. مثل، مطلب را برای من و شما بهتر واضح می‌کند و می‌رساند.

آخر بیکار هم که نمی‌شود!

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: چقدر شلوغ کاری کرده‌ام که وقتی یک دقیقه حجّت خدا عجّل الله تعالی فرجه الشریف را ملاقات می‌کنم و پیش او می‌نشینم می‌گویم آقا حالا چه کار کنم؟ می‌گوید تو کجا بودی؟ چهل سال رفتی چه کار کردی؟

مال بد بیخ ریش صاحبش

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: شک از آنجایی می‌آید که من، خودم خودم می‌کنم. والا اگر من مال خدا باشم، شک از کجا خواهد آمد و چه محلّی برای شک می‌ماند؟ علاوه بر آن، نماز را خواندم و دیدم انگاری نمازم خوب نیست، مال بد بیخ ریش صاحبش.

مرحوم دولابی:هر عیبی دیدید یک نگاهی به خود بکنید

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: همه‌اش حرف از بدها نیست که مرتباً بگوییم همسایه بد است. آدمی خوب است خودش را هم یک نگاه بکند. هر حُسنی که در بیرون دیدید یک نگاه در خانه‌ خود بکنید. هر عیبی هم دیدید یک نگاهی به داخل خانه بکنید.

مرحوم دولابی: همه مِلک خدا هستید

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم این معنا را شب و روز در قلب و جان و روحتان یاد کنید که ملک خدا هستید. بدنت ملک اوست، روحت هم ملک اوست، نفست هم ملک اوست، عقلت هم ملک اوست، نیروت هم ملک اوست. تنها با ادب باش و حواس به او باشد.

آیا می شود ما را زنده زنده بمیرانند؟

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: آیا می‌شود همان‌طور که نشسته‌ایم، زیباهای خدا که در دستگاه او پاکیزه هستند، لطف و عنایتی کنند و ادبی هم از ما سر بزند که آنها به نشستن با ما رغبت کنند، بنشینند و ما سرگرم کمال و جمال و کلام و بیان آنها شویم.

نه من طلبکارم، نه شما بدهکار

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم خداوند در شما چنان صبر و آرامشی ایجاد کند و به بنده هم چنان لسان آرام و لطیف و خنک و بی‌توجه به جاهای دیگر بدهد تا همان طور که داریم قصّه می‌گوییم، خداوند فضلش را آن‌گونه شامل حال ما کند.

عالم خلق، جای ماندن نیست

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: در عالم امر همه یگانه هستند؛ همه آیینه‌ی یکدیگر و همه جمال یکدیگر. بلکه همه کَنَفسٍ واحدَهٍ فرمود المومِنوِنَ اِخوهً. ایا در جنبه خلقی با هم برادرند؟ کجا می‌شود برادر باشند؟ جنبه‌ خلق همه‌اش تفرقه است.

بشر روی زمین سه کار دارد

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: بشر در روی زمین سه کار بیشتر ندارد. یکی ایمان به خدا، یکی عمل صالح، سوم هم، اینکه در کم و زیاد صابر باشی. هر سه به هم بستگی دارد.

بهشت هیچگاه پر نمی شود

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: در بهشت هرچه نزدیکتر با اهلش می‌نشینی می‌گوید بیا جلوتر، چرا عقب نشسته‌ای؟ لذا بهشت هیچگاه پر نمی شود. در روایت آمده است خداوند نطفه‌هایی را که اولاد نشده‌اند از تو خلق می‌کند تا بهشت را پر کنند.

خداوند از ما طلب قرض کرده است

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خداوند هم از ما طلب قرض کرده است. مَن ذی الذی یُقرضُ اللهَ قَرضاً حسناً یعنی کیست که قرض بدهد و قصد گرفتن نکند؟ غنیِّ مطلق از ما قرض می‌خواهد: مالی، بدنی. همین که عملی انجام دهد و نمازی بخواند.

مرحوم دولابی:طلب با ادب خوب است

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خودش گفته حاسبوُا قَبلَ اَن تُحاسَبوا. تو در حساب پس دادن و حساب کردن سبقت بگیر، بگو بیا حساب‌مان را روشن کنیم. وقتی که سرجا نمازت کمی می‌نشینی معنایش همین است.

آخرِ کار، ذاکرِ خودت می‌شوی

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم در خواب و بیدرای همواره ذاکر او باشی که آخرِ کار، ذاکرِ خودت می‌شوی. کسی که ذاکر خدا بشود، ذاکر نفسِ خود است و کسی که خدا را فراموش کند نفس خود را فراموش کرده است و به خود ضرر زده است.

خدا صاحب شماست

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم در مقابل شیطان و حوادث هم این گونه باشید. حساب کنید که صاحب شما خداست و ائمه(ع) هستند، آزاد و راحت باشید. اگر هم می‌خواهید زنجیر را در آورید، در آورید.

چند دقیقه‌ای که کار چندهزار سال را می‌کند

خداوند ما را بزرگ آفریده است و برای ما نقشه دارد . پس بیا در شبانه روز یه ربع , ده دقیقه برای خدا خلوت کن

ادب مستمعین شرط است

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: ادب مستمعین هم شرط است. آیا دیده‌اید که بعضی اوقات من حرف تندی می‌زنم که مثلاً چرا چایی می‌دهید یا اصلاً چرا سرفه کردید؟ وقتی سرفه می‌کنید باید گوینده صبر کند تا فضای سرفه بخوابد.

چرا بی‌خود دست به قلم می‌شوی؟

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: چقدر در مجلس، نهی کردم و بی‌ادبی کردم تا قلم‌ها و مدادها خوابید. تا می‌رفتی حرف بزنی مدادها در می‌آمد. سرش را پایین می‌اندازد، ما باید کله او را نگاه کنیم و برایش حرف بزنیم. سرت را بالا کن تا جمالت را ببینم.

شیعه اگر اتصال پیدا کند دریا می‌شود

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: آن موعظه‌های اصلی که نسبت به ائمه(ع) و بزرگان دارد مثل دریاست. اگر شیعه آنها هم اتصالی به آنجا بیاید او هم همین حکم را پیدا می‌کند. او هم هر جا که بنشیند دریاست.

نسبت به همه کسری داریم

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:وقتی کسی نتواند بزرگی را تعریف و توصیف کند و وزن او را بکشد چگونه می‌تواند وظیفه‌اش را نسبت به او انجام دهد؟ نمی‌تواند. ماکسری داریم، نه فقط نسبت به خدا، بلکه نسبت به هرچه مافوق ما هست، ما به همین وضعیت دچار هستیم.