شاهچراغ (ع) نگین شیراز، سومین حرم اهل بیت(ع)
وارث: بارگاه ملکوتی حضرت احمدبن موسی شاهچراغ(ع)، مطاف و زیارتگاه شیعیان و محل توسل و تمسک دلباختگان الهی است. برکات این شهید بزرگوار و سیدالساداتالاعاظم چون خورشیدی فروزان وشنگر دلهای عاشقان و کرامات روشنتر از آفتابش گرمابخش جسم و جان نیازمندان است. حضرت سید امیراحمد(ع)، ملقب به شاهچراغ(ع) و سیدالساداتالاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسیبن جعفر(ع) و برادر امام علیبن موسیالرضا(ع) است. در میان فرزندان حضرت موسیالکاظم(ع)، حضرت احمد به کرم، جلالت و شجاعت از همه امتیاز داشت و شبها تا صبح به عبادت مشغول بود و در عمر خود هزار بنده آزاد کرد. در شرح بزرگواری و شخصیت حضرت احمدبن موسی(ع) آوردهاند با شناختی که مردم از بزرگی، جلال و عبادات و طاعات حضرتش داشتند و توجهات خاصی که حضرت امام موسی(ع) نسبت به ایشان مبذول میفرمودند، به خدمت حضرت شاهچراغ(ع) امدند تا به عنوان امام هشتم با وی بیعت کنند. حضرت شاهچراغ(ع) بر منبر آمده خطبهای در کمال فصاحت و بلاغت بیان فرمودند، آنگاه اظهار داشتند: «پس از پدرم، برادرم امام رضا(ع)، امام هشتم شیعیان و خلیفه به حق و ولی خدا است و اطاعت آن بزرگوار از جانب خدا و رسول بر من و شما واجب است». سپس احمدبن موسی(ع) به حضور مبارک حضرت امام علیبن موسی الرضا(ع) مشرف شده و بر امامت و جانشینی حضرت امام موسیبه جعفر(ع) با آن جناب بیعت کردند. امام رضا(ع) در حق برادر خود دعا فرمودند: «همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد». با توجه به شهادت حضرت موسیبن جعفر(ع) در ماه رجب 183 هجری قمری احتمالاً موضوع بیعت نیز در آن سال اتفاق افتاده است. در زمان خلافت مأمون عباسی که قیام و نهضت سادات هاشمی و علوی به اوج خود رسیده بود و با زعامت و هدایت حضرت امام رضا(ع) اسلام راستین و حاکمیت الهی ترویج میشد و حقیقت چهره کریه خلفای عباسی حکومت غاصبین روشن میگشت، مأمون به منظور فرونشاندن مبارزات انقلابی شیعیان و تحکیم خلافت متزلزل عباسی ولایتعهدی خود را به امام رضا(ع) واگذار میکند و علیرغم میل باطنی امام(ع) مأمون حضرتش را از مدینه طیبه به طوس انتقال میدهد و ولایتعهدی را به ایشان تحمیل میکند. حضور با برکت امام هشتم در خراسان باعث میشود که شعیان و محبان اهل بیت رسالت با اشتیاق زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف به سوی ایران حرکت کنند. حضرت احمدبن موسی(ع) نیز در همین سنوات(198 تا 203 هجری قمری) با جمعی از نزدیکان و شیعیان و محبان اهل بیت که تعداد آنان را بین 700 تا 6 هزار تن نوشتهاند، از مدینه حرکت میکنند تا از طریق شیراز به طوس عزیمت فرمایند. در همین احوال، علیرغم خدعه و نیرنگهای مأمون عباسی برای مخدوش ساختن مقام ولایت و چهره علمی حضرت رضا(ع)، برتری حجت خدا و پیروزیهای حضرتش کینه مأمون الرشید خلیفه عباسی را بیشتر و سرانجام در سال 202 هجری قمری امام معصوم را مسموم و به شهادت میرساند. سپس در سوگ ایشان با ریاکاری به عزاداری میپردازد و جسد مطهر حضرت رضا(ع) را با احترام در کنار مدفن هارونالرشید قاتل امام موسی کاظم(ع) دفن میکند. مأمون که از جنایات خویش بسیار متوحش و خبث سیرت و دشمنی آل ابیطالب را از اسلاف خویش کمال و تمام به ارث برده بود، با اطلاع از حرکت حضرت احمدبن موسی(ع)، برادر بزرگوار امام رضا(ع) و یارانش به قصد خراسان، به جمیع حکام و عمال خود دستور داد هر کجا از بنی فاطمه و اولاد پیغمبر بیابند مقتول سازند و پیروان سادات بنی هاشم را با آزار و شکنجه مرعوب و مقهور حکومت غاصب کنند. چون کاروان اهل بیت عصمت و طهارت و شیعیانشان به کاروان سالاری حضرت احمدبن موسی(ع) به سرزمین فارس نزول اجلال فرمودند، مأموران حکومتی خبر ورود آن حضرت را به «قتلغ» حاکم فارس رساندند. قتلغ که از دست نشاندگان خلیفه ستمگر بود، لشگری انبوه و کارآزموده تجهیز کرد و در هشت فرسنگی شیراز در محلی به نام خانه زنیان به مصاف حضرت شاهچراغ(ع) شتافت. حضرت سید امیراحمد(ع) چون گروه کفار را که برای کارزار در مقابل خاندان اهل بیت صف آرایی کرده بود، مشاهده کردند، به همراهان خویش فرمودند: «این قوم ظالم به قصد ریختن خون فرزندان علی(ع) آمدهاند، هرکس که میل بازگشت به مدینه منوره را داشته باشد و یا راه گریز از این مهلک بداند مختار است». برادران و برادرزادگان و یاران که حضرت احمدبن موسی(ع) را در جهاد با ظالمان مصمم دیدند وفاداری خود را نسبت به ایشان ابراز داشتند. بر اساس آنچه مورخان نوشتهاند در چند نوبت جنگ درگرفت که بر اثر رشادت و شجاعت بیمانند سیدامیر احمد(ع) و تهور یاران آن جناب هر بار لشکر اشرار شکست سختی خور و جمعی از امامزادگان و شیعیان آن حضرت مجروح یا شهید گشتند. سپاهیان قتلغ که یارای مقاومت در خود ندیدند به مکر و خدعه پناه آورده و شایعه وفات حضرت علیبن موسی الرضا(ع) را در میان یاران آن حضرت پراکندند، عده کمی را به مقابله فرستادند و افراد بسیار و کارآزموده را در پناهگاههای شهر آماده نبرد ساختند. شیعیان آن حضرت که از خبر شهادت حضرت علیبن موسیالرضا(ع) دلشکسته بودند، بیمهابا بر مزدوران قتلغ حمله بردند و آنان را تار و مار ساختند و با تصور پیروزی به شهر داخل شدند. طایفه کفار که از قبل آماده بودند بر آنان تاختند و هر کدام را به وضعی به شهادت رساندند. حضرت احمدبن موسی(ع) با آنکه ضربتی بر فرق مبارکش خورده بود و زخمهای کاری بر بدن داشتند همچنان با شجاعت میجنگیدند و از کفار میکشتند تا بدین موضع که اکنون تربت مقدس آن بزرگوار است رسیدند و از شدت جراحات به درجه رفیع شهادت نائل شدند. این واقعه جانگداز را که یادآور حماسههای حضرت حسینبن علی(ع) و یارانش در فاجعه کربلاست، بین سنوات 203 هجری قمری (شهادت حضرت رضا(ع)) و 218 هجری قمری ذکر میکنند. بنا بر این گزارش، آرامگاه شاهچراغ(ع) از ابتدا تاکنون تعمیرات بسیاری داشته است که به صورت مختصر بیان میشود. در زمان اتابک سعدبن زنگی، امیر مقربالدین مسعود بدرالدین، وزر این شهریار بقعه و گنبدی بر فراز قبر وی ساخت و اتابک نیز رواقی بر آن افزود. سپس تاشی خاتون مادر شاه اسحاق اینجو در سالهای 745 تا 750 هجری قمری تعمیراتی اساسی در آن انجام داد. وی بقعه، بارگاه مدرسه عالی و مدفنی برای خود در جنوب آن ساخت و 30 جزء قرآن نفیس منحصر به فرد با خطوط ثلث طلایی و تذهیب عالی( به تاریخ سالهای 745 و 746 هجری) به خط یحیی جمالیالصوفی را بر آن وقف کرد. در زمان سلطنت شاه اسماعیل اول در سال 912 هجری قمری متولی بقعه به نام میرزا حبیبالله شریفی تعمیرات اساسی در این بنا انجام داد. زمین لرزهای که در سال 997 هجری روی داد، باعث نیمه ویران شدن بنا شد که در زمان شاه عباس اول دوباره بازسازی شد. در سال 1146 هجری قمری نادر شاه افشار 1500 تومان وجه رایج آن زمان برای تعمیر هزینه کرد و قندیلی به وزن 720 مثقال از طلای خالص با زنجیر نقره وقف آن بنا کرد.بنای آرامگاه شاهچراغ(ع) در سده سیزدهم هجری نیز چندین بار تخریب شده، اما دوباره تعمیر و بازسازی شد و فتحعلی شاه قاجار در سال 1243 هجری ضریحی بر آن وقف کرد. به علت شکافهای گوناگونی که در گنبد وجود داشت در سال 1337 خورشیدی آن را برچیدند و به جای آن با آهن و مصالح، بنایی مناسب و قابل دوام با همان طرح و با هزینه مردم شیراز ساختند.از نخستین سالهای پس از انقلاب اسلامی نیز تاکنون کارهای زیادی انجام گرفته است. هماکنون آرامگاه سیدمیراحمدبن موسیالکاظم(ع) معروف به شاهچراغ(ع) در مرکز شیراز و در کنار میدانی به نام احمدی قرار دارد. گنبد نیلوفری شاهچراغ(ع) به سبک بسیار زیبایی، کاشیکاری شده و از دور پیداست. این آرامگاه همیشه زیارتگاه اهل دل و حاجتمندان بوده است.آرامگاه سید میرمحمدبن موسیالکاظم(ع) سید میرمحمد(ع) برادر سید میراحمد(شاهچراغ) و فرزند امام موسی کاظم(ع) است و با حضرت شاهچراغ(ع) از یک مادر به نام ام احمد هستند. سیدمیرمحمد نیز همانند برادرش در اثر یورش سربازان قتلغ، پناهنده شد؛ اما اینکه او را شهید کردهاند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفته است معلوم نیست. محمدبن موسی را به دلیل کثرت در عبادت محمد عابد نیز لقب داده بودند. گویند آن حضرت در مدت حضورش در پناهگاه، به نوشتن قرآن مشغول بوده و از همین راه بندگان زیادی را در راه خدا آزاد کرده است.زیارتگاه سیدمیرمحمد در ضلع شمال شرقی حرم حضرت احمدبن موسی(ع) قرار دارد و از زیارتگاههای مهم شیراز به شمار میرود. از نخستین سالهای ساخت بنا تاکنون تعمیرات زیادی در آن صورت گرفته و در سالهای اخیر نیز به تعمیرهای زیادی بر روی این بقعه انجام شده است. شهید آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب نیز در جوار این آرامگاه به خاک سپرده شده است.