حجت الاسلام علوی تهرانی: روضه خوانی در قرآن هست یعنی خود خداوند روضه خوانده است!
وارث: مراسم عزاداری شب سوم محرم با سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی و مداحی حاج محمود کریمی، حاج ابراهیم رحیمی و حاج محمد صمیمی در هیئت رایه العباس علیه السلام برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام علوی تهرانی را می خوانید:
در رایطه با مشروعیت اقامۀ عزا از ساحت مقدس حضرت حق و پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم پاسخی را داشته باشیم در مقابل دشمنان که می گویند این عزاداری ها ساخته و پرداختۀ صفویه است و یا امری است بدعت، می خواهیم جواب این معنا را بدهیم که همه بدانند در امر بدعت قرار نگرفته اند بلکه یک امر شرعی است و مشروعیت دارد. اقامۀ عزا چند رکن دارد، رکن اولش روضه خوانی است، روضه خوانی یعنی ذکر مصیبت، ذکر مصیبت از نظر تعریف فنی بیان قطعه ای از زندگی شخصی است که کیفیت مردن آن طرف را بیان می کند، به این می گویند مقتل. حالا چرا به این مقتل می گویند روضه خوانی؟ یک عالمی بوده است که در سال 910 هجری قمری فوت شده است به نام ملاحسین کاشفی که کتابی در مقتل می نویسد به نام روضه الشهداء. چون این کتاب فارسی است و آنهایی هم که ذکر مصیبت می کردند غالباً عربی بلد نبودند این اولین مقتلی بود که فارسی بوده است و اینها از رو می خواندند بعد از اینها می پرسیدند چه کار می کنی؟ چه می خوانی؟ می گفتند من روضه می خوانم، یعنی روضه الشهداء را می خوانم، و به مرور زمان اسم طایفه ای که مقتل می خواندند شد روضه خوان.
حالا آیا روضه خوانی عمری است بدعت و یا سابقه دارد؟ روضه خوانی در خود قرآن هست یعنی خود خداوند روضه خوانده است. خداوند در سورۀ مبارکۀ بروج روضۀ یک عده اهل ایمان را خوانده است، از آیۀ 4 این سوره آمده است مرگ بر اصحاب اُخدود، کسانی که خندق هایی را حفر کردند و در آن آتش قرار دادند و در کنارش نشستند و شروع کردند به نگاه کردن، بلایی که سر اهل ایمان آوردند را نگاه می کردند، اهل ایمان را یک به یک در خندق های پر از آتش می انداختند و این اصحاب اُخدود با اصحاب ایمان هیچ مشکلی نداشتند مگر در ایمانشان که چرا شما مؤمن هستید؟
اگر کسی به روضه خوانی ایراد می گیرد جواب اول ما سورۀ مبارکۀ بروج آیات 4 به بعد است. وهابی ها به ما می گویند که اگر شما اشکالی را که به شما مطرح می کنیم از ناحیۀ پیغمبر صل الله علیه و آله هم جواب بدهید که پیامبر هم سیره اش مبتنی بر روضه خواندن باشد ما قبول می کنیم. یکی از جنگ هایی که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله انجام داد جنگ موته است، در این جنگ سه نفر از بزرگان و سرداران حضرت به شهادت رسیدند، جناب زید بن حارث، جعفر بن ابی طالب و عبدالله بن رواحه. این سه نفر به ترتیب فرماندۀ جنگ شدند و هرکدام که به شهادت می رسید نفر بعدی علمدار و فرماندۀ جنگ می شد. در کتاب صحیح بخاری از انس بن مالک روضه خواندن رسول اکرم صل الله علیه و آله بر این سه نفر آمده است.
اما سومین سیره ای را ه نشان بدهیم حضرت روضه خواندند، این در منابع شیعه آمده است و اهل سنت این را ندارند. وجود نازنین حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: یک روزی من، فاطمه سلام الله علیها و فرزندانم حسن علیه السلام و حسین علیه السلام خدمت رسول خدا صل الله علیه و آله و السلم بودیم، پیامبر هریک از ما را نگاه می کردند و گریه می کردند، من به ایشان عرض کردم که یا رسول الله، چرا گریه می کنید؟ حضرت فرمودند گریه می کنم بخاطر آنچه که به سر شما بعد از من می آید، گریۀ من بخاطر ضربتی است که به فرق سر تو وارد می کنند . به خاطر سیلی ای که به صورت دخترم فاطمه سلام الله علیها می زنند و نیزه ای که در ران پسرم حسن علیه السلام وارد می کنند و سمی که به او می خورانند و گریۀ من بخاطر کشته شدن حسین علیه السلام است. حضرت علی علیه السلام می فرماید: همۀ اهل بیت آنجا گریۀ شدیدی می کرد.
اما چهارمین آن که با کربلا هم گره می خورد این است که ابن عباس می گوید که من با حضرت امیر علیه السلام بودم در خروج از صفین. وقتی به منطقۀ نینوا رسیدیم با صدای بلند فرمود آیا اینجا را می شناسی؟ ابن عباس می گوید نه نمی شناسم. امام می فرمایند اگر همانگونه که من اینجا را می شناختم تو هم می شناختی هرگز از اینجا رد نمی شدی مگر اینکه مانند من گریه بکنی. ابن عباس می گوید پس امام به مدت طولانی گریه کرد تا محاسنش خیس شد و اشک از چشمانش روی سینه اش می ریخت، ما هم با حضرت گریه کردیم. امام علیه السلام فرمودند: وای وای من را با خاندان ابوسفیان چه کار؟ پسرم صبر کن به پدر تو هم همان مصیبتی وارد می شود که نظیرش بر تو وارد می شود. ای خدای عیسی برکت را از قاتلان حسین علیه السلام ببر، و حمله کنندگان بر حسین علیه السلام را بی برکت قرار بده، و کسانی که پسر من را خوار کردند را بی برکت قرار بده.
حضرت صدیقۀ طاهره سلام الله علیها دورانی را که به وجود مقدس حضرت سیدالشهداء علیه السلام باردار بودند، یک روز به خدمت پدر بزرگوارشان آمدند، سراسیمه به حضرت عرض کردند که این جنینی که من دارم صحبت می کند، حضرت دلداریشان دادند و فرمودند این که خوب است، صحبت کردند جنین یکی از محسنات است. حضرت فاطمه سلام الله علیها عرض کرد که یا رسول الله! گاهی از آینده خبر می دهد، گاهی از گذشته خبر می دهد، اینها همه علامت سیادت است و گاهی جملاتی می گوید که من را به وحشت می اندازد، گاهی از درون خودم احساس می کنم که می گوید: أنا العطشان! أنا الغریب! حضرت اینها را که شنیدند داستان سیدالشهدا علیه السلام را برای حضرت فاطمه سلام الله علیها تعریف کردند و حضرت هم شروع کردند به گریه کردن.
در ادامه این مراسم؛ ذاکرین اهل بیت علیه السلام حاج محمود کریمی، حاج ابراهیم رحمی و حاج محم صمیمی به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.
/م.ق210