حجت الاسلام صدیقی: بشر اگر لجوج نباشد، حق را می پذیرد
وارث: مراسم عزاداری شب بیست و نهم محرم با سخنرانی حجت الاسلام صدیقی و مداحی حاج حسین سازور در منزل حاج حسین سازور برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام صدیقی را می خوانید:
بشر در باورهایش با عقلی که خدا به او داده است، اگر لجوج نباشد حق را می پذیرد. خداوند متعال به بشر فطرت حق طلب و حق گرا داده است. روایت داریم که هر کودکی که متولد می شود، با فطرت اسلامی متولد می شود، اما بعضی از پدر و مادر ها ذهن بچه ها را نقاشی می کنند و آن را خراب می کنند، دروغ گفتن و ناسزا گفتن را در خانه یاد می گیرند، بعد هم در مدرسه بخاطر بعضی از این معلمین بی توجه، این فطرت را محجوب می کنند و روی آن غبار می ریزند، گاهی اوقات هم دفنش می کنند. بچه ای با فطرت پاک وارد می شود، اما خدای ناخواسته بی دین از مدرسه و دانشگاه بیرون می آید.
فرزندانتان را به امام حسین علیه السلام بسپارید، آنها را بیمۀ امام حسین بکنید. آقای بهاءالدینی رضوانه الله علیه به من فرمودند که ما از نفوس ناریه اذیت می شویم. اهل جهنم را می شناختند و اذیت می شدند. اینکه ما باطن ها را نمی بینیم خودش یک نعمتی است، خداوند پرده پوشی کرده است تا ما بتوانیم در کنار همدیگر با هم زندگی بکنیم. از امام علی علیه السلام روایت داریم لو تکاشفتم ما تدافنتم، اگر از باطن های یکدیگر آگاه شوید، یکدیگر را دفن نخواهید کرد.
یکی از توصیه های آقای بهاء الدینی این بود که روضه ها را به خانه هایتان ببرید. پای امام حسین علیه السلام را به خانه هایتان باز کنید، بگذارید خانواده و فرزندانتان بیمۀ سیدالشهداء علیه السلام بشوند.
علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان می گویند که هم اصل خدا شناسی فطری است. فطرت انسان احتیاجی به دلیل ندارد، هرکسی در درون خودش با خدا آشناست. خداوند متعال یک روحی به ما داده است که این روح ما، دمِ و نفس خداوند است، این دَم، دَم الهی است. ما وجودمان با خدا آشناست، لذا اصل خدا شناسی فطری است و نیازی به دلیل و برهان ندارد. علامه طباطبایی می گویند که هم مسئلۀ خداشناسی و خدایابی فطری است و هم فروع دین. تمام احکامی که خدای متعال برای ما واجب کرده است و یا حرام کرده است، همۀ اینها با فطرت ما هم خوانی دارد. دروغ با فطرت بیگانه است، فطرت انسان از ظلم بیزار است.
انسان اگر از فطرت خودش حفاظت کند، خیلی زود به حق می رسد. قبول حق آسان است، اما با حق زندگی را ادامه دادن کار مشکلی است. این است که به ما توصیه کرده اند استقامت کنید. اگر استقامت بکنید خدا تنهایتان نمی گذارد و برای شما کمک می فرستد، اما کمک ها طوری نیست که شما ببینید، خداوند ملائکه را به عنوان کمک برای شما می گذارد.
ای کاش ما هم مثل ملائکه بودیم، همه دل ها را طرف امام حسین علیه السلام بکشیم، اما خودمان را نشان ندهیم. بیایید ملائک وار کار بکنیم و خادم و نوکر باشیم ولی خودمان را نشان ندهیم، هنر همین است.
در ادامه این مراسم؛ ذاکر اهل بیت علیه السلام حاج حسین سازور به روضه خوانی پرداختند.
متن شعر خوانده شده توسط حاج حسین سازور:
دست تو مرهم زخم همۀ شه پرها
از کرامات تو گویند سر منبرها
بانوی مریم و آسیه و ساره، زهرا
که کنیزان تو هستند همه دخترها
نه فقط ام ابیها به شما باید گفت
مادر خلق خدا، مادر پیغمبرها
مثل ارباب سرم را به قدمهات نهم
که بهشت است به زیر قدم مادرها
ما شنیدیم که زخمی شده ای در یثرب
علت رنگ کبود گل نیلوفرها
کاش همسایۀ ما می شدی ای بانو جان
به خدا میخ ندارد در اینجا درها
مانع گریۀ تو نیست کسی در این شهر
تازه هم نالۀ تان گریۀ این نوکرهاست
گوشواره ات وسط کوچه نیوفتد هرگز
تا به نام شهدا هست همه معبرها
مادران بعد تو دائم به عزا مشغولند
بعد تو رنگ سیاه است همه معجرها
شکسته تر شده و دست بر کمر دارد
چه پیش آمده آیا حسن خبر دارد؟
به گریه گفت که زینب مواظب خود باش
عبور کردن از این کوچه ها خطر دارد
شبیه روز برایم نرفته روشن بود
فدک گرفتن از این قوم دردسر دارد
گرفت دست مرا مادرم نشد، نگذاشت
تمام شهر بفهمند حسن جگر دارد
شهود خواسته از دختر نبی خدا
اگرچه دیده سندهای معتبر دارد
کسی به معمار این محل گوید
عریض ساختن کوچه کی ضرر دارد؟
مرو که کوچه برای پَرَت خطر دارد
مرو که رد شدن امروز دردسر دارد
مگر نگفت خداوند خلقتت حتی
برای صورت تو برگ گل ضرر دارد؟
گمان نمی کنم این مرد بی حیا اینجا
بدون حادثه دست از سر تو بردارد
ز روی پوشیه زد تازه اینچنین شده ای
که چشمهایت فقط دید مختصر دارد
نوشته اند که پیشانی ات به جایی خورد
خلاصه ضربۀ بد اینچنین اثر دارد