چهارشنبه های وبلاگی/ یک «السلام» بَر لَبَم از دِل دَوید و بَعد...

کد خبر: 2666
وبلاگ نویسان محترم می توانند برای ثبت مطالب وبلاگ خود آدرس پیوند مورد نظر را در بخش "چهارشنبه های وبلاگی" درج کنند.
وارث: هر چهارشنبه مهمان "وارث" هستید با نگاهی به مطالب زیبایی که در طول هفته در وبلاگ های مذهبی منتشر می شود.
 
ـ آقا بطلب دلم هوایی شده است :
 
« در صحن دلم هوا بهاری شده است

خوش حالی من چو اشک جاری شده است

در فصل خزان خوشم به میلاد رضا (ع)

این فصل زمین ز یار خالی شده است

بر دست کرامتت نظر دوخته ام

آقا بطلب دلم هوایی شده است...»
 



معروف کرخی دربان آستان و حریم رضوی
 
«تاجری خواست خدمت حضرت رضا(ع) مشرف شود که آن حضرت درباره اش دعائی بفرماید که هنگام مقابله با طوفان دریا در امان باشد. چون امام رضا(ع) مشغول عبادتی بودند، معروف قلم و کاغذ بدست گرفت و چند کلمه نوشت و به آن تاجر داد و فرمود: «اگر دریا مواج و طوفانی گردید آنچه در این رقعه نوشته ام را به دریا بخوان که موج دریا ساکن شود.»
تاجر رقعه را گرفت و روانه سفر شد.در اثناء راه ناگهان دریا متلاطم شد. به یاد رقعه ای افتاد که خادم امام رضا(ع) به او داده بود و به خیال اینکه داخل آن رقعه دعایی از حضرت رضا(ع) است آن را باز کرد.داخل رقعه را خواند و دید نوشته شده است...»
 
 

قبله...نما
 
«قبله نما را که دست میگیرم 

همیشه عقربه اش سمتم بوده !

و همیشه در این فکر که گویا 

پشت کرده ام به تو ، دوباره ...»

وبلاگ " نی نما"


یک «السلام» بَر لَبَم از دِل دَوید و بَعد...

« سلام آقا! این که مهربان تر از پدر و همدل تر از برادری که قصه نیست. حقیقت ِ جاری ِ بیست و سه سال زندگی ام بوده. آن قدر پدر بودنت برایم ملموس است که وقتی فهمیدم فلانی ِ سی ساله برای بار اول است آمده مشهدت برایم قابل درک نبود که چطور فراق از این حجم مهربانی را تحمل کرده. که سفر بعدترش چشم در چشم گنبد، جان جوادت را قسم دادم و تا هفت نسل بعد خودم را نام بردم که نکند محروممان کنی از این ولایت پر از رافتت که در حریمت قلبمان را قرص و روحمان را پاک میکند...»
 
 
 
شما فروختيد و ما خريديم ...

«...خانم محجبه اجناسي رو که خريده بود توي نايلون گذاشت، نگاهي به صندق‌دار کرد…روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از ديدن چهرهٔ اروپايي و چشمان رنگين او جا خورده بود گفت: من جد اندر جد فرانسوي هستم…اين دين من است.اينجا وطنم…شما دينتون را فروختيد و ما خريديم.»

 
/ق103