معنای غدیر و آیات و روایات وارده پیرامون غدیر و ماجراهای غدیر و بیعت

- پرسش
غدیر به چه معناست؟ حادثه غدیر در جه سالی اتفاق افتاد؟ اولین کسی که با علی(ع) بیعت کرد که بود؟ آیه که بر پیامبر نازل شد چه بود؟ اولین مخالف غدیر که بود؟ خداوند متعتال در سوره مائده آیه 67 عدم ابلاغ وی را در روز غدیر چه چیزی بیان کرد؟ مرقد مبارک امام علی تا چه زمانی معلوم نبود؟ بیعت مردم با امام علی در روز عید غدیربا چه نامهایی مطرح شد؟ این جمله از کیست؟ روز عید با روزه تمام عمر جهان برابر است؟ این سخن ا کیست؟ عید غدیر روز علبادت نماز سپا و ستایش خداوند متعال است. پیامبر اکرم میفرماید:عید خود را با چه چیز زینت دهید؟ امام رضا پذیرش ولایت علی در روز غدیر را با چه عملی تشبیه کزد؟ اولین جشن بزرگداشت غدیر در چه زمانی برگزار شد؟ کدام آیه قرآن به حادثه بزرگ غدیر اختصاص دارد؟
- پاسخ
غدیر منطقه ای بین مکه و مدینه می باشد که حدودا تامکه 200کیلومتر و تا مدینه 250کیلومتر فاصله دارد.معروف است که اولین افراد سرشناس که با امیر المومنین در غدیر خم بیعت کردند ابوبکر و عمر بودند.آیه نازله برپیامبر هم آیه 67 سوره مائده می باشد.اما درباره سایر وقائع ما خلاصه از واقعه غدیر برای شما بیان می کنیم که رد بردارنده برخی از پاسخ های سوالات شما است و برای مطالعات بیشتر به شما منابعی را معرفی خواهد کرد. در باره ی واقعه غدیرخم شیعه معتقد است: پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم گاه به صورت کلی وگاه نیز به گونه مشخص، در موارد مختلف جانشین خویش را به نحو روشن معرفی کرده بود، به گونهای که هر یک از آنها حجت را بر افراد آگاه و حقیقتجو تمام میکند. ولی در عین حال آن حضرت برای آنکه پیام خود را به گوش همه مسلمانان از دور و نزدیک برساند و راه را بر هر گونه تردید و تشکیک در این زمینه کاملا ببندد، به هنگام مراجعت از حجة الوداع در سرزمینی به نامغدیر خم توقف نمود و به همراهان فرمود از جانب خداوند مأموریت دارد که پیامی را به آنان برساند؛ پیامی الهی که حاکی از انجام وظیفه بزرگی بوده و چنانچه انجام نگیرد، پیامبر رسالت خود را انجام نداده است. چنانکه میفرماید:
«یا أیها الرسول بلغ ما أنزلإلیک من ربک و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس[1]»: «ای رسول خدا آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن، و اگر این مأموریت را انجام ندهی رسالت خود را انجام ندادهای، و خداوند ترا از (شر) مردم حفظ میکند».[2]آنگاه منبری برای پیامبر ترتیب دادند و او بر فراز آن قرار گرفت و خطاب به مردم فرمود: در آینده نزدیک دعوت حق را لبیک خواهم گفت، شما درباره من چه میگویید؟ در پاسخ گفتند: گواهی میدهیم تو آئین خدا را به ما ابلاغ کردی و خیرخواهی نمودی و تلاش بسیار کردی، خدا به تو جزای خیر دهد.آنگاه فرمود: آیا بر وحدانیت خدا، رسالت من، و واقعیت روز رستاخیز گواهی میدهید؟ همگی پاسخ مثبت دادند.سپس فرمود: من قبل از شما بر حوض (کوثر) وارد میشوم، بنگرید با دو جانشین گرانبهای من چگونه رفتار میکنید؟ شخصی پرسید: مقصود از دو جانشین گرانبها چیست؟پیامبر پاسخ داد: یکی کتاب خدا و دیگری عترت من است، و خدای لطیف و خبیر به من خبر داده است که این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا آنکه در روز قیامت در کنار حوض به من برسند . بر آن دو پیشی نگیرید که هلاک میشوید، و از آنان فاصله نگیرید که هلاک میشوید. آنگاه دست علی علیه السلام را گرفت و بالا برد تا آنجا که همه حاضران آن دو را میدیدند، سپس چنین فرمود:«أیها الناس من أولی الناس بالمؤمنین من أنفسهم؟»:چه کسی بر مؤمنان از خود آنان اولی (صاحب اختیارتر) است؟در پاسخ گفتند: خدا و پیامبر او بهتر میدانند.پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«إن الله مولای و أنا مولی المؤمنین و أنا أولی بهم من أنفسهم»: خداوند مولای من، و من نیز مولای مؤمنان میباشم، و من بر مؤمنان از خود آنان صاحب اختیارترم.سپس سه بار فرمود: «فمن کنت مولاه فعلی مولاه»: آن کس که من مولای او هستم، علی مولای او است. آنگاه افزود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و أحب من أحبه و أبغض من أبغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله، و أدر الحق معه حیث دار، ألا فلیبلغ الشاهد الغائب» : پروردگارا، دوست بدار آن کس را که علی را دوست میدارد و دشمن بدار آن کس را که با علی دشمن است، و مهربان باش با هرکس که نسبت به علی مهربان است و خشم آور بر کسی که بر علی خشم آورد و یاری کن آن کس را که علی را یاری کند و خوار ساز آن کس را که علی را خوار سازد، وحق را با او و در مدار او قرار ده . حاضران این مطلب رابه غایبان ابلاغ کنند.این حدیث از احادیث متواتر است یعنی راویان حدیث، از صحابه و تابعین و محدثان اسلامی، آن را در هر قرنی به صورت متواتر نقل کردهاند.( 110 نفر از صحابه،89 تن از تابعین، و 3500 نفر از علما و محدثان اسلامی ، ناقل حدیث غدیرمی باشند و همچنین گروهی از علما به طور مستقل درباره حدیث غدیرکتاب نوشتهاند، که در آن میان، جامعترین کتابی که اسانید حدیث را یکجا گرد آورده است، کتاب شریف الغدیر نگارش علامه عبدالحسین امینی (13201390ه.ق) میباشد.)، و لذا کمتر کسی حتی از اهل سنت ، در اصالت و اعتبار این حدیث تردید می کند. منتهی آنها در معنای مولی توجیهاتی دارند و معتقدند که مولی به معنای دوست است و پیامبر عظیم الشان اسلام نخواسته اند دراین تعبیر، زعامت و رهبری را برای حضرت علی (ع) اثبات نمایند، و فقط خواسته اند بگویند علی(ع) را دوست بدارید.اکنون باید دید مقصود از مولی بودن پیامبر(ص)، و مولی بودن علی(ع) چیست؟قراین بسیاری گواهی میدهند که مقصود از این تعبیر، زعامت و رهبری است، که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف در ماجرای غدیر، پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم کاروان زائران خانه خدا را در سرزمینی بیآب و علف، آن هم در نیمروزی بسیار گرم، متوقف ساخت. گرمی هوا به حدی بود که حاضران نیمی از عبای خویش را بر سر افکنده و نیم دیگر را نیز زیر انداز خود قرار داده بودند. با این تمهیدات، طبعا پیامبر باید سخنی بگوید که در هدایت امت، نقشی کلیدی و سرنوشت ساز داشته باشد، و براستی چه کاری میتواند در سرنوشت مسلمانان از تعیین جانشین، که مایه وحدت کلمه مسلمین و حافظ دین است، سرنوشت سازتر باشد؟
ب پیامبر گرامی قبل از طرح ولایت علی علیه السلام از اصول سهگانه توحید و نبوت و معاد سخن گفت و از مردم نسبت به آنها اقرار گرفت، آنگاه پیام الهی را ابلاغ کرد. از تقارن پیام با اخذ اعتراف نسبت به اصول، میتوان به اهمیت پیام پی برد و دریافت که هدف پیامبر از آن همایش عظیم و فوقالعاده، نمیتوانسته امری عادی همچون سفارش به «دوستی» با فردی خاص باشد!
ج حضرت در آغاز خطبه از رحلت قریبالوقوع خود خبر داد، و این نشان میدهد که او نگران وضع امت پس از خویش بوده است. پس چه بهتر که برای آینده چارهجویی شود تا آیین وی در طوفان حوادث آتیه دچار مخاطره نگردد.
د قبل از بیان پیام الهی درباره علی علیه السلام ، از مولویت واولویت خود سخن به میان آورد و فرمود: خدا مولای من، و من مولای مؤمنین میباشم، و نسبت به آنان از خود آنان اولی هستم. ذکر این مطالب، گواه آن است که «مولی بودن» علی علیه السلام از سنخ همان مولویت و اولویت مربوط به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوده و ایشان به فرمان الهی اولویت مزبور را برای علی علیه السلام نیز ثابت کرده است.
ه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از بیان پیام الهی، از حاضران خواست آن را به گوش غایبان برسانند.تاریخ اسلام نشان میدهد که دشمنان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای خاموش ساختن دعوت الهی وی، از راههای گوناگونی وارد شدند؛ از متهم کردن پیامبر به سحر و جادو گرفته تا تصمیم به قتل آن حضرت در بستر خویش. ولی در تمام موارد، دست عنایت حق با پیامبر بود و وی را از نقشههای شوم مشرکان حفظ کرد. آخرین نقطه امید آنان (بویژه با توجه به باقی نماندن فرزند پسر برای پیامبر) این بود که با مرگ پیامبر، این دعوت نیز خاموش خواهد شد:<<أم یقولون شاعر نتربص به ریب المنون[3]>> : یا میگویند شاعری است و ما در مورد وی به انتظار حوادث روزگار(مرگ) نشستهایم .این اندیشه در ذهن بسیاری از مشرکان و منافقان، وجود داشت. ولی پیامبر با تعیین جانشینی با کفایت که در طول زندگی ایمان خالص و استوار خود به اسلام را نشان داده بود، امید مخالفین را به یأس مبدل ساخت، وبدین طریق بقای دین را تضمین نموده و پایههای آن را محکم ساخت و نعمت اسلام با وجود تعیین چنین رهبری به کمال رسید. لذاست که پس از نصب علی علیه السلام ، به عنوان جانشین پیامبر، در روز غدیر آیه «اکمال دین» فرود آمد[4]:«الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الإسلام دینا[5]» : امروز کافران از نابودی دین شما مأیوس شدند، پس؛ از آنان نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل ساخته و نعمتم را بر شما تمام کردم، و راضی شدم که این اسلام (تکمیل یافته با معرفی جانشین پیامبر) دین شما باشد.[6]
برای کسب اطلاعات بیشتر نیز می توانید به کتاب «غدیر از دیدگاه اهل سنت» تالیف مرکز پژوهشهای صدا و سیما مراجعه نمائید.درباره ی مفاد حدیث غدیردر کتاب فوق الذکر می خوانیم:جمله ای که در حدیث غدیر مورد استشهاد قرار گرفته و درحقیقت پیام اصلی واقعه غدیر در آن نهفته است این است که حضرت فرمود: "من کنتمولاه فعلی مولاه" کسانی که به این حدیث استدلال کرده اند مولی را اولی معنا کرده اند اولی , یعنی کسی که به تصرف سزاوارتر است به عبارت ساده تر یعنی کسی که لایقسرپرستی , رهبری و اختیارداری است بدین ترتیب معنای حدیث این است : ((هرکس من رهبروسرپرست اویم , علی (ع ) هم رهبر و سرپرست اوست بنابراین تنها کسانی به رهبری وسرپرستی پیامبراکرم (ص ) پایبند و ملتزمند که رهبری و سرپرستی علی (ع ) رابپذیرند.اینک باید دانست که آیا در لغت عرب , مولی به این معنا به کاررفته است ؟ یا نه ؟دیگر آنکه اگربپذیریم مولی در لغت بدین معنا به کاررفته است , آیا در این خطبه نیز این معنی اراده شده است ؟ یا خیر؟
مرحوم علامه امینی 42 نفر از علمای بزرگ تفسیر و لغت را نام می برد که بیست و هفت نفراز آنان گفته اند: مولی به معنای اولی است پانزده نفر دیگر گفته اند: اولی یکی ازمعانی مولی است[7].اما درباره اینکه آیا در این حدیث نیز مولی , چنانمعنایی را افاده می کند, توجه به شرایط و ظروفی که این حدیث در آن صادر شده , ومطالعه خطبه ای که این حدیث در ضمن آن قرار گرفته است , هیچ شکی باقی نمی گذارد که مولی در این حدیث هم به معنای اولی است.زیرا شخصیتی چون پیامبر اسلام (ص ) که عقل کل , انسان کامل و بزرگترین پیامبر و سفیر آسمانی است , در روزی آنچنان گرم که زمین چون آهن گداخته پای مسافران را می گدازد و خورشید مغز انسانرا به جوش می آورد, در صحرایی سوزان و بدون امکانات [8]که اگر گوشت را بر زمین میافکندی کباب می شد.[9],محلی که هیچ کاروانی در آن توقف نمی کند, دهها هزارحاجی خسته را نگه می دارد,رفتگان را باز می گرداند و منتظر می ماند تا بازماندگانبرسند و در گرمترین ساعات روز سخنرانی می کندو در ضمن آن چند بار از مردم سؤال میکند تا مطمئن شود صدای او را به خوبی می شنوند, و در نهایت علی (ع ) را به آناننشان می دهد, با نام و نسب معرفی می کند و می فرماید:«هرکس که من مولای او هستمعلی هم مولای اوست »سپس همه حاضران را موظف می کند این سخن را به غایبان برسانند,و پس ازآن دستور می دهد همه با او بیعت کنند, و به او تبریک و تهنیت گویند, و عمامه خویش را بر سرش می گذارد و به او می فرماید:«تاج عرب عمامه است »و به اصحاب می فرماید: «فرشتگانی که در روز بدر به یاریم آمدند, چنین عمامه هایی بر سر داشتند.حال اگر فرض کنیم این حدیث بدون هر گونه قرینه و تفسیر وتوضیحی به دست کسی برسد و بدون غرض به آن توجه کند در می یابد که برخلاف گفته بعضی افراد بی اطلاع پیامبر(ص ) در صدد آن نیست که بفرماید: ((هرکس من دوست او هستم علی هم دوست اوست ))! یا ((هرکس من یاور او هستم , علی یاوراوست ))! چرا که دوستی و یاوری , بیعت و تبریک نمی خواهد, عمامه و تاج گذاری نمی طلبد و به طورکلیچنان اهمیتی ندارد که در آن موقعیت خطیر و با آن مقدمات اعلام شود.برای مطالعه بیشتر و آگاهی از روایات غدیر خم به ترجمه تفسیر المیزان ،ج 5 ،ذیل تفسیر آیه 67 سوره مائده رجوع کنید.
پی نوشت:
[1] مائدة/67
[2] محدثان و مفسران اسلامی به نزول این آیه در پایان حجة الوداع، روز غدیر، اشاره کردهاند . بنگرید به کتاب «الدرالمنثور»سیوطی، 2/298، فتح القدیر شوکانی 2/57، کشف الغمة اربلی، ص 94، ینابیع المودة قندوزی، ص 120، المنار،6/463 و غیره.
[3] طور/30
[4] گروهی از صحابه و تابعین، آیه فوق را مربوط به واقعه غدیر خم دانستهاند، مانند ابو سعید خدری، زید بن ارقم، جابر بن عبد الله انصاری،ابو هریره و مجاهد مکی. برای آشنایی با روایات اشخاص فوق درباره واقعه مزبور، بنگرید به:ابو جعفر طبری در کتاب الولایة، حافظ ابن مردویه اصفهانی به نقل ابن کثیر در ج2 تفسیر خود، حافظ ابونعیم اصفهانی درکتاب «ما نزل من القرآن فی علی»، خطیب بغدادی در ج8 تاریخ خود، حافظ ابو سعید سجستانی در کتاب «الولایة» حافظ ابو القاسم حسکانی، ابن عساکر شافعی به نقل سیوطی در الدر المنثور، 2/295، خطیب خوارزمی درکتاب مناقب که عبارت آنان را کتاب الغدیر (1/23 236) آورده است
[5] مائده/3
[6] فخر رازی در تفسیر خود میگوید: پس از نزول این آیه، پیامبر گرامی جز 8182 روز بیشتر زنده نبود و پس از آن نیز او هیچگونه نسخ و دگرگونی رخ نداد. بنابر این باید گفت که این آیه در روز غدیرنازل شده که برابر با هیجدهم ذیالحجه سال حجة الوداع میشود. با توجه به اینکه پیامبر طبق رأی اهل سنت در 12 ربیع الاول در گذشته است، اگر هر سه ماه فاقد سلخ باشند درست بر همان 82 منطبق میشود (تفسیر فخر رازی3/369.ر ک : منشور عقائد امامیه، آیت الله جعفر سبحانی، صص158-163
[7] الغدیر, ج 1, ص 344 تا 350.
[8] وفیات الاعیان , ج 5, ص 231.
[9] این مطلب را مرحوم سید بن طاووس در اقبال الاعمال , ص 456 از کتاب النشر و الطی نقل کرده است