محمدمحمود هاشمی، مدرس دانشگاه صنعتی شریف، ۱۲ خردادماه در نشست علمی «روایت تاریخی قیام تنباکو» از سلسله نشستهای نقطه عطف، گفت: اهمیت این جنبش آن است که برای اولین بار یک حرکت عمومی در سراسر کشور علیه استبداد و استعمار انجام شد و برای اولین بار مرجعیت شیعه علیه این جریان وارد عمل شد و سرآغازی برای جنبشهای بعدی شکل گرفت و اگر به همه کتبی که در زمینه مشروطه نوشته مراجعه کنید میبینید سرآغاز حرکتهای مردمی برای قانونخواهی و برای محدودکردن سلطنت معطوف به جنبش تنباکو شده است و اوج آن فتوای میرزای شیرازی بود.
وی افزود: این حرکت یک سری زمینهها و پیامدهایی داشت و فرایندی را هم طی کرد؛ جامعه ایران چه قبل و بعد از اسلام، عمیقا مذهبی بوده است و بازاریها هم تافته جدابافته نبودند، از دوره صفویه روحانیت شیعه زمام امور مذهبی جامعه را برعهده داشت و به تدریج پیوند بین بازار و روحانیت شکل گرفت و بعد از سقوط صفویه، این پیوند بیشتر هم شد زیرا مدعیان قدرت در ایران، به نزاع و کشمکشهای سیاسی پرداختند و همین مسئله سبب شده تا روحانیت از ایران به نجف بروند و پیوند ملت ایران با روحانیت نه تنها سست نشد بلکه بیشتر هم شد.
هاشمی افزود: سلسله صفویه در حقیقت مقوم روحانیت شیعه بود ولی بعد از آن، عمدتا این منبع، خود مردم بودند و به خصوص بازاریان. قاجاریه مشروعیت سیاسی صفویه را نداشتند لذا دنبال حمایت روحانیت از خود بودند و همین سبب شد تا دست روحانیون بازتر شود ولی در دوره دوم حکومت قاجاریه روحانیت شیعه در برابر قاجار ایستاند و علت آن هم ضعف و انفعال قاجاریه در برابر حکومتهای خارجی بود. مردم و بازاریان هم که روحانیت را قدرت عمده در برابر خارجیها میدانستند بیشتر به این قشر پناه بردند.
افزایش پیوند مردم با روحانیت در دوره قاجار
مدرس دانشگاه بیان کرد: حکومت در ایران سلطنت مطلقه بود و هرچه میل شاه بود عمل میشد و هیچ مصونیتی برای مردم در برابر قدرت جز روحانیت نبود و در واقع روحانیت پناه مردم در برابر زورگویی و زیادهخواهیهای پادشاهان و درباریان و محدودکننده قدرت شاهان بود و حتی وقتی پای دولتهای خارجی مانند انگلیس به ایران باز شد سبب شد تا جنبش تنباکو شکل بگیرد.
وی افزود: بعد از عهدنامه پاریس افغانستان از ایران جدا شد و ایران پذیرفت گه نظر انگلیس تامین شود، و از طرفی عهدنامه ترکمنچای هم قفقاز را از ایران جدا کرد، حاکمیت سیاسی وقت یعنی قاجارها نسبت به کشورهای زورگو منفعل بودند و این انفعال هم اقتصادی و هم سیاسی بود و تجار روسی و انگلیسی سروری میکردند، یعنی در ایران گمرکی کمتری نسبت به تجار ایرانی میپرداختند و حق راهداری هم از حکومت ایران میگرفتند.
هاشمی بیان کرد: توتون و تنباکو یکی از صادرات مهم ایران بود و کشاورزان و تجار خردهپا و بزرگتر از آن سود خوبی از این تجارت میبردند ولی در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا در سال ۱۳۰۷ قمری، امتیاز انحصار فروش توتون و تنباکو را به مدت ۵۰ سال به یک تاجر انگلیسی به نام تالبوت داد و قرار شد ۱۵ هزار لیره به خزانه ایران بدهند و یک چهارم فروش توتون و تنباکو هم باز به خزانه دولت واریز شود و این به مفهوم آن بود که از کشاورزان جزء تا خریداران خردهپا و تجار بزرگ همگی باید تحت سیطره این تاجر انگلیسی قرار بگیرند.
شروع اعتراضات دوساله علیه امتیاز توتون
وی اضافه کرد: این موضوع به اضافه ذهنیتی که ایرانیان از ماجرای حضور انگلیس در هند داشتند جرقه اعتراضات علیه حکومت قاجار زده شد و عمال حکومتی از شاه گرفته و بقیه درباریان در این ماجرا، رشوه خوبی هم گرفته بودند. این قرارداد البته به مدت چندماه از مردم پنهان بود. قبلا از این ماجرا امتیاز رویتر هم داده شده بود و آن هم اعتراض گسترده ایجاد کرد لذا این قرارداد هم مخفی ماند ولی یکی از روزنامههای ترکی زبان خبر را منتشر کرد و به گوش افراد با سواد ایران رسید و اعتراضات به تدریج در سراسر کشور بالا گرفت و دو سال هم این حرکتهای اعتراضی علیه جنبش تنباکو شکل گرفت.
مدرس دانشگاه تصریح کرد: اینطور نبود که جنبش تنباکو به یک باره آغاز شود و میرزای شیرازی هم فتوا دهند بلکه دو سال و با شروع آن از شیراز آغاز شد و داماد میرزای شیرازی علیه این امتیاز سخن گفت و حکومت هم برخورد کرد و او را دستگیر و تبعید کردند و اولین شورش در این شهر ایجاد شد و عدهای هم کشته شدند. حرکت بزرگتر بعدی را تبریزیها انجام دادند زیرا مرکز اصلی تجارت تنباکو و توتون بود و تجار این شهر از همه جا بیشتر متضرر میشدند لذا حتی اعلام کردند که ما قیام مسلحانه علیه حکومت خواهیم کرد و حکومت کوتاه آمد و تبریز را مستثنی کرد.
نقش سیدجمال الدین در تحریم تنباکو
هاشمی بیان کرد: در تهران هم سیدجمال الدین اسدآبادی، اعتراض کرد و تجار از او حمایت کردند و وقتی فهمید شاه علیه او هستند به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) رفت و متحصن شد، و باز حکومت سیدجمال را با وضع بسیار بدی از حرم بیرون آوردند و او را به عراق تبعید کردند و سیدجمال در آنجا حرکت خود را تشدید کرد و در اینجا سیدجمال، نامه به میرزای شیرازی نوشت و او را از ماوقع با خبر کرد و میرزای شیرازی هم تلگرافی به شاه زد و مخالفت خود را با این قرارداد اعلام کرد و البته شاه هم مخالفت کرد. البته اصفهان هم به رهبری آقانجفی مقاومت بزرگی کردند و در مشهد؛ یزد، کاشان و کرمان هم مخالفتها شکل گرفت.
پیوند بیبدیل بازار و روحانیت
مدرس دانشگاه اضافه کرد: رهبری این حرکتها با روحانیت و مجتهدین شیعه بود، ولی نیروهایی که جامعه را به حرکت درآورده بودند تجار بودند بنابراین نمیتوان جنبش تنباکو را فقط به یک قشر نسبت دهیم بلکه بازاریان و روحانیت و با همراهی سایر مردم به نتیجه رسید و این پیوند تا انقلاب ۵۷ تداوم یافت. همیشه بازار با روحانیت پیوستگی داشت و نمیتوان اینها را از هم جدا کرد و حتی خیلی از مدارس علمیه در درون بازارها ساخته میشد. در تمامی شهرها، یک سر بازار همیشه به مسجد و حوزه علمیه منتهی میشد و اینها قابل تفکیک نبودند.
عقبنشینی شاه قاجار از امتیاز تنباکو
وی در پاسخ به این پرسش که آیا پیوند بین روحانیت و بازار اولین پیوند در طول تاریخ بود، افزود: اولین نبود ولی در بین مهمترین حوادث، اولین بود. قبل از آن مسئله حمله به سفارت روسیه را داشتیم و مردم تحت تاثیر میرزا مسیح مجتهد این کار را کردند یا در قضیه امتیاز به رویتر این حرکت حول محور روحانیون تهران شکل گرفته بود ولی در جنبش تنباکو بروز و ظهور فوقالعاده پیدا کرد و حاکمیت سیاسی، غافلگیر شد. در مواردی اعتراض علیه کمبود نان و ارزاق و ... اعتراضاتی وجود داشت ولی در این جنبش حاکمیت سیاسی به چالش کشیده شد و وقتی فتوای میرزا صادر شد، مردم قلیانها را شکستند و توتون و تنباکو استفاده نکردند و به تدریج شاهد عقبنشینی حکومتهای قاجاری بودیم.
هاشمی بیان کرد: حتی میرزای شیرازی مصر بود که تا زمانی که انحصار خارجی هم شکسته نشود به اعتراضات ادامه خواهند داد و تحریم برقرار است و همین سبب شد حکومت به علما دستور بدهد که یا باید قلیان بکشید و یا از تهران بیرون بروید و میرزا حسن اشتیانی حاضر به پذیرش نشد و در اینجا شورش عمومی ایجاد شد و سیل خروشان مردم دارالحکومه را به محاصره در آوردند.
وی در پایان افزود: البته روسیه هم از این امتیاز ناراضی بود و وقتی شورش گسترده در تهران رخ داد نیروهای قزاق که فرماندهان روسی داشتند، هم در شکستن محاصره قصر شاه دخالت نکردند و شاه به وحشت افتادند که مبادا ارگ شاهی تصرف شود و در اینجا لغو امتیاز را به صورت کامل پذیرفتند ولی میرزای شیرازی باز هم حاضر به لغو فتوای تحریم نشد، بلکه خواستار این شد که حکومت تلگراف به او بزند و رسما لغو امتیاز را اعلام کند و وقتی حکومت این کار را کرد او فتوای تحریم را برداشت.
منبع: ایکنا
Links:
[1] https://vareth.ir/tag/keyword/10237/%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AA
[2] https://vareth.ir/tag/keyword/77117/%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%87
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/77118/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A857
[4] https://vareth.ir/tag/keyword/77119/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C