وارث:حضرت استاد شوشتری می فرمودند : دو نفر عارف ، شبی تا صبح نشستند و درباره خداوند متعال صحبت میکردند ، یک جمله او میگفت و یک جمله دیگری ، کیف داشت و کاشکی ما هم بودیم و گوش می کردیم . سحر که شد یکی از آنها گفت : به به امشب شب خوبی بود به یاد خدا گذشت ، من از خدا صحبت کردم و شما هم از خدا صحبت کردید خیلی خوب بود .
دیگری گفت : اتفاقاً شب خوبی هم نبود چون من سعی کردم چیزی بگویم که تو خوشت بیاید و تو هم سعی کردی چیزی بگویی که من خوشم بیاید .
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
برگرفته شده از کتاب خرمن، تألیف استاد سید عباس موسوی مطلق ، ص۳۱ /کانالتذکرة الاولیاء
Links:
[1] http://vareth.ir/
[2] https://vareth.ir/tag/keyword/34354/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%82
[3] https://vareth.ir/tag/keyword/54012/%D8%B5%D8%AD%D8%A8%D8%AA-%D8%AF%D9%88-%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81
[4] https://vareth.ir/tag/keyword/6085/%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AB