سرانجام صحبت دو عارف

کد خبر: 58527
وارث:حضرت استاد شوشتری می فرمودند : دو نفر عارف ، شبی تا صبح نشستند و درباره خداوند متعال صحبت میکردند ، یک جمله او میگفت و یک جمله دیگری ، کیف داشت و کاشکی ما هم بودیم و گوش می کردیم . سحر که شد یکی از آنها گفت : به به امشب شب خوبی بود به یاد خدا گذشت ، من از خدا صحبت کردم و شما هم از خدا صحبت کردید خیلی خوب بود .
دیگری گفت : اتفاقاً شب خوبی هم نبود چون من سعی کردم چیزی بگویم که تو خوشت بیاید و تو هم سعی کردی چیزی بگویی که من خوشم بیاید .
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل


برگرفته شده از کتاب خرمن، تألیف استاد سید عباس موسوی مطلق ، ص۳۱ /کانال‌تذکرة الاولیاء