خوف و رجا به معنای حسابشده بودن عالم است
لسه درس اخلاق آیتالله محمدباقر تحریری، از اساتید برجسته اخلاق و تولیت مدرسه علمیه مروی، با محوریت مواعظ اخلاقی امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب روز گذشته، ۷ آذرماه برگزار شد که در ادامه متن آن را میخوانید؛
بحث در مواعظ امام صادق(ع) است که در این قسمت از فرمایشاتشان به قسمتی از صفات حمیده و رذیله انسان توجه میدهند که در جهت تحصیل آنها و رفع صفات رذیله قرار بگیریم. یکی از صفات حمیدهای که در همه شئون زندگی بر فعالیتهای انسان حاکم است، مسئله خوف و رجاء است. در جلسه گذشته بحث رجاء و امیدواری تبیین شد. مسئله امید و نگرانی در رسیدن و نرسیدن به امور در همه انسانها به صورت فطری وجود دارد و محرک انسان در تحصیل کمالات اعم از مادی و معنوی این حالت امید است. اما به طور طبیعی، وقتی انسان مقصدی را برای خودش در زندگی ترسیم میکند، برای رسیدن به آن مقصد راه و روشی را باید در نظر بگیرد و زندگانی این عالم هم طوری است که انسانها در مسیر تحول قرار دارند و خیلی از امور مورد غفلت و ناآگاهی ما است، در نتیجه انسان با موانع مواجه میشود.
لذا یک نگرانی فطری و قهری برای انسان در نرسیدن به هدف و موفق نشدن در مسیر و یا آمدن مانع در مسیر پیش میآید. اما انسان مومن باید متعلق امید و نگرانی و ترسش به خدای متعال باشد، یعنی اگر بخواهد ایمان انسان در زندگی شکل بگیرد، باید با این حالتها توأم باشد. چون ایمان یک جنبه قلبی است و یک باور قبلی محسوب میشود که شئون مختلفی دارد. باور به اینکه خدای متعال همه زمینههای رسیدن به کمال را برای ما فراهم کرده و میکند و باور به اینکه خدای متعال است که ما را طالب کمال آفریده است. این باورها باید با حالت امید که یک معنای خاصی از ایمان است، همراه باشد. این حالتها جلوههای مختلف ایمان میشود که یا از امور درونی محسوب میشود یا از امور بیرونی.
خوف و رجا چه مختصاتی دارد؟
امور بیرونی با اعمال شکل میگیرد، اما امور درونی ما با حالاتمان تحقق مییابد و قوام حالات ما به حالات درونی ما است که شکل اعمال را تشکیل میدهد. بنابراین آن کسی که یک حرکتی به سوی یک امری میکند، یک کششی به آن دارد و یک حالت نشاطی برای رسیدن به آن دارد و این توقع رسیدن که یک انبساطی در وجود شخص ایجاد میکند که جنبه روحی و روانی دارد، حالت امید است. در عین حال، انسان یک حالت نگرانی هم باید داشته باشد که اگر یک وقت مانعی پیش آمد، او را متوقف از حرکت نکند. اگر این دو حالت با همدیگر تعادل داشته باشند که طبیعی آن نیز همین است که این دو حالت در وجود انسان به صورت متعادل ظهور کند، انسان به ثمراتی میرسد.
با تکیه به قدرت لایزال الهی و اینکه زمام همه امور به دست او است، انسان مومن حرکت میکند اما این تکیه بر قدرت حق و اینکه او کمالات را به ما افاضه میکند نیز نباید غلبه کند و اگر هریک از این حالات درست شکل نگیرد، تأثیر نامطلوبی در زندگی انسان میگذارد. اگر انسان به صورت بیرویه به این معنا تکیه کند که خدا در هر صورت کمک میکند، توقع بیجا ایجاد میشود. در ترس و نگرانی نیز اینطور است که انسان حالت احتیاط را باید داشته باشد، اما نباید طوری شود که او مأیوس شود و هیچ حرکتی نکند. پس اگر حالت رجا رعایت نشود، انسان به صورت گسترده وارد حرکت میشود تا به نتیجه برسد که مطلوب نیست. حالت نگرانی نیز اینچنین است که انسان باید همواره توجه کند که خداوند امورات عالم را تدبیر میکند و امورات انسان را نیز قطعاً تدبیر میکند و این تدبیر به گونهای است که اگر مانعی برای انسان در رسیدن به مقصد پیش آمد که پیش میآید، نباید او را از حرکت باز بدارد. همان قدرت الهی موجب دگرگون کردن این مانع میشود و یا اگر هم مانع برطرف نشد، انسان از جهت روحی باید برخورد با این مانع را جبران کند.
خوف از پرورگار خوف از موانع است
حالت خوف یک چنین حقیقتی را در وجود انسان ایجاد میکند که ما همواره در کارهایمان نگران آن طغیانها باشیم. لذا بحث خوف از خدای متعال را مطرح کردهاند که از خدا به گونهای خوف داشته باشیم که از رحمتش مأیوس نشویم. این یعنی نظام عالم نظام حسابشدهای است و خدای متعال اداره عالم را بر یک حسابی قرار داده است. اگر انسان به کمالی میرسد، با یک شرایط معین است. اگر هم نمیرسد، باز هم با توجه به موانعی است که گاهی به صورت قهری سر راه انسان میآید و گاهی خود انسان این مانع را ایجاد میکند که انسان باید از این موانع که خودش به وجود میآورد نگران باشد. خوف از پروردگار یعنی خوف از اینکه در مسیر رسیدن به آن هدف موانعی ایجاد نشود. یک تاجر که میخواهد تجارت کند، باید خوف از این داشته باشد که نکند بدون تدبیر حرکت کنم که یکی از این عدم تدبیرها، نداشتن پشتوانه مالی است.
انسان در وهله اول برای خودش یک زندگی عالی را ترسیم میکند، اما اینکه به این زندگی با چه شرایطی میرسد را نمیشود پیشبینی کرد، بلکه باید امکانات را در نظر گرفت. انسان با امکاناتی که در خودش دارد، حرکت میکند و خدا نیز بر اثر این امکانات او را اداره میکند. خداوند فرمود ما هر چیزی را به اندازه میآفرینیم و یکی از چیزها نیز اموری است که انسان به آنها میرسد. بنابراین اینکه فرمودند امید و ترس از خدا داشته باشیم، یعنی ما نظام عالم را که به آن مبدأ متعال نسبت میدهیم حسابشده بدانیم و امور را به صورت گُترهای محاسبه نکنیم. انسان همواره در فعالیتهای مادی و معنوی توجه داشته باشد که باید نگران پیدا شدن موانع از طریق خودش باشد.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید