درسهایی از انقلاب؛ انتخاب بهترین
مبارزه شکل های گوناگونی داشت و هر شکل زمینه ها و شرایطی داشت و اگر زمینه های یک نوع مبارزه فراهم نبود باید به شکل های دیگری روی آورد و آرام ننشست.
حسین علیه السلام اگر بتواند بماند و نیروهای مناسب را فراهم نماید، این بهتر است، اما اگر دشمن فرصت نداد، حسین علیه السلام نمی تواند بنشیند، تا او را محاصره کنند و خفه کشی راه بیندازند، که باید تا می تواند اقدام کند، آنهم اقدامی آنگونه که مخفی نماند و کار با تمام شدنش آغاز بشود. این است که آرام نمی گیرد از مدینه تا مکه از مکه تا کوفه و تا نینوا، آنهم با تمامی بستگان و خویشانش، با بچه ها و خانواده اش، او درگیری را به گونه ای پیش می برد که با تمام شدن آن، ادامه بیابد، در حالیکه در تمام مراحل حتی پس از شهادت یاران و فرزندانش، پیشنهاد بازگشت به یکی از سرحدات و یا مدینۀ رسول الله را دارد و اگر بپذیرند می پذیرد و کارهایش را دنبال می نماید.
پس آنجا که تا هدف فاصله داری، باز هم حق تسلیم و خودباختگی نداری که باید بهترین انتخاب را، در نظر بگیری، انتخابی که آبستن اهداف تو و حامل مقاصد تو باشد و به آنچه تو در نظر داری راهگشا گردد.
درسهایی از انقلاب، علی صفائی خائری، صفحه 352
افزودن دیدگاه جدید