جهان حزین شده از رحلت مسافرِ ری
۱۵ شوال سالروز شهادت حمزه سیدالشهدا و وفات سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) است از این رو شاعران سرودههای خود را تقدیم ایشان کردهاند.
*نصیبا مرادی
دل که میلرزید و رو به کربلا میایستاد
ناگهان دنیای من هم بیصدا میایستاد
کوله بار حسرتم بر روی دوش اشک بود
جاده در جاده جهان از درد ما میایستاد
مرزها پروازمان را در قفس انداختند
یاکریمی میپرید از دل! رها میایستاد
ناگهان دلتنگی از جان پر گشود و زود رفت
نام «شاه عبدالعظیم» آمد! کجا میایستاد
هر که را میدیدم از شوق نگاهش میدوید
این دل دیوانه من پس چرا میایستاد؟
گندم ری ارمغانی بود از کوی حبیب
رانده از فردوس هم سوی خدا میایستاد
* نصیبا مرادی
دل بود و استخاره و حال وخیم من
آتش به جانِ دل، ز عذاب الیم من
هر شب جنون سراغ مرا از سحر گرفت
شب گریه شد نشانه عقل سلیم من
دور خودم حصار کشیدم که نشکنم
جز غم نبود هیچ کسی درحریم من
ناگاه یک ستاره گذشت از شب خیال
یادآوری شد از لحظات قدیم من
آنجا که دست مادر خود را گرفتهام
چادر نماز و مرقد عبدالعظیم من...
نام شما کلید قفسهای بسته بود
پر زد به آسمان حرم یا کریم من
* سمانه رحیمی
رواق و صحن و سرای تو آستان من است
کبوترم که حریم تو آشیان من است
اگر چه بال و پرم را شکسته دلتنگی
فراز گنبد پر نورت آسمان من است
کریم آل حسن سفره دار باغ بهشت
زیارت حرمت رزق جاودان من است
نگین ری شدی و چلچراغ ظلمت شهر
طلوع نام تو روشنگر جهان من است
کسی که عبد خدا بود با مقام عظیم
تویی که حُسن حدیث تو بر زبان من است
رواقِ آینه کاری؛ ضریح نورانی
قدم قدم حرمت؛ جنت الجنان من است
غریب و گمشده در اوج بیپناهیها
همیشه کنج حرم نقطه امان من است
جهان حزین شده از رحلت مسافر ری
غروب قافیه از بغض بیکران من است
مرا به لطف کریمانهات شفاعت کن
در آن سرا که سراپرده ی خزان من است
افزودن دیدگاه جدید