عامل تعویق عذاب در امت پیامبر اسلام چست؟

کد خبر: 107938
وجود پنج دلیل ما را می‌رساند به اینکه عطای فضل برای صاحبان آن و عذاب یوم کبیر مسئله‌ای پیشاقیامتی است که در همین محدوده آسمان‌ها و زمین رخ می‌دهد.
وارث

فرهاد احمدی،‌ دکترای رشته علوم قرآن و حدیث در ادامه موضوع «نگاه ساختاری به سوره هود» که در حسینیه مجازی «معرفت» از سری جلسات دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد، به ارائه مقاله خود پرداخت. مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

وقتی به ساختار سوره هود نگاه می‌اندازیم، می‌بینیم خداوند حداقل در اقوام گذشته 6 بار آیاتی را در قالب پاداش‌ها و عذاب‌ها اعمال کرده است؛ یعنی 6 نفر از رسولان مجرای وقوع این آیات در اقوامشان قرار داده شدند. آیه در یک معنای کلی یعنی مقولاتی که الهی هستند، تکرارپذیرند و در آینده و در ظرف‌های مختلفی رخ می‌دهند. مفهوم آیات یعنی تکرارپذیر بودنِ آیات الهی که در این سوره مصداق‌های متعددی دارد. خداوند در قسمت پایانی این سوره، صحبت از اِعمال دیگر این آیات در آینده می‌کند.

خداوند پس از آنکه سرانجام 6 قوم را مطرح می‌کند، در آیه 103 می‌فرماید «إِنَّ فِی ذَٰلِكَ لَآیَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ...» یقیناً در آن مؤاخذه‌ها، برای کسی که از عذاب آخرت می‌ترسد، عبرت است.  خداوند در آن دورانی که از آن به عنوان آخرت یاد می‌کند، از اِعمال مجدد این آیه می‌گوید. در آیه 104  سخن از این است که این آیه تأخیر افتاده است «وَ مَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ؛ و ما آن دوران را جز برای مدتی اندک به تأخیر نمی‌اندازیم»؛ یعنی بعد از آنکه اجل آن فرا رسد، خداوند سرانجام آن آیات را اِعمال خواهد کرد. در آیه 111 می‌فرماید در این صحنه که در آینده برپا می‌شود، ظالمانِ حیطه رسول‌الله صلی الله علیه و آله را به فرجام کارشان می‌رساند؛ می‌فرماید «وَ إِنَّ كُلًّا لَمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ ۚ إِنَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ خَبِیرٌ؛ و یقیناً پروردگارت [پاداشِ] اعمال همه آنان را [در قیامت] کامل و تمام پرداخت خواهد کرد؛ زیرا او به آنچه انجام می دهند، آگاه است». سپس در آیه بعد می‌فرماید  شما با همراهانت استقامت بورزید تا آن وعده فرا رسد. در آیه بعد تأکید دارد نکند تحت این فشارها شما تمایل به ظالمان بیابید: «وَ لَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا ... و به کسانی که ستم کرده‌اند، تمایل و اطمینان نداشته باشید و تکیه نکنید». بعد در آیه 115 دستور صبر داده، می‌فرماید «وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ؛ و صبر پیشه کن که یقیناً خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کند».

در آیه بعد می ‌فرماید ما آیات رسولان را فرستادیم تا برای تو تثبیت فؤاد صورت گیرد و  و برایت در این سرگذشت‌ها حق و برای بهره بردن مؤمنان پند و تذکّری آمده است: وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَیْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ ۚ وَجَاءَكَ فِی هَٰذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِینَ. این نکته به این معناست که همان ماجرایی که در اقوام گذشته اتفاق افتاد، این بار در امت شما اتفاق خواهد افتاد و آن آیاتی که در 6 اقوام گذشته رخ داد و تمدن‌هایی را از بین برد، این بار در امت تو رخ خواهد داد. بعد ادامه می‌دهد «وَ قُلْ لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنَّا عَامِلُونَ؛ و به کسانی که ایمان نمی‌آورند، بگو: به اندازه قدرت‌تان عمل کنید و ما هم [بی تردید به وظایف الهی خود] عمل می‌کنیم». در آیه بعد یعنی 122 می‌فرماید «وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ؛‌ و  به انتظار [عذاب] بمانید که ما هم [عذاب شما را] منتظریم». در این قسمت نوعی جبهه‌بندی صورت می‌گیرد؛ در واقع یک بار دیگر این آیاتی که در سوره هود مطرح کرده، بر فراز بشریت اِعمال می‌کند و صحنه‌های مشابهی اما در عین حال وسیع‌تر را رقم می‌زند. اینها نگاهی کلی درباره ماجرای سوره هود است.

اما سؤالی که وجود دارد، این است که  زمان وقوع این آیات در حیطه رسالت رسول الله صلی الله علیه و آله چه زمانی خواهد بود. در این باره از ظاهر آیه استدلالاتی را مطرح کنیم. وقتی به آیات ابتدایی این سوره نگاه می‌کنیم، خداوند دو رفتار را از زبان انبیاء مطرح می‌کند: استغفار و توبه. بعد پاداشی در دنیا را تا زمانی به نام «اَجل مسمی» معرفی می‌کند که اگر افرادی در این زمان چنین رفتارها انجام دهند، بهره‌مند می‌شوند. علاوه بر این پاداش‌ها، پاداش دومی را مطرح می‌کند که همان عطای فضل به هر صاحب فضلی است «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ یُؤْتِ كُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ...».

اما آیا این اتفاق یعنی عطای فضل به هر صاحب فضلی رخ داده است؟ مطمئناً این اتفاق تاکنون رخ نداده است، چرا که در رأس صاحبان فضل که اهل‌بیت (ع) قرار دارند، حقشان را غصب‌شده می‌بینیم و در جایگاه خود که همان حکمرانی و خلافت حقیقی است، قرار نگرفتند. پس دنیا محلی نیست که این پاداش عطا شود. در وجه مقابل می‌فرماید «وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْكُمْ عَذَابَ یَوْمٍ كَبِیرٍ؛ یعنی اگر روی از حق برگردانید، من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم». در واقع در مقابل آن پاداشی که مطرح شد، عذابی مطرح است. نکته حائز اهمیت آن است که واژه «یوم» را بهتر است به معنای دوران بگیریم؛ یعنی دورانی فرا می‌رسد که سراسر عذاب است. پس از این آیات، بحث «مرجِع» قیامت را مطرح می‌کند؛ «مرجِع» یعنی جایی که همگان به‌سوی خدا باز می‌گردند. حال با توجه به این موضوعات، این دو ماجرا یعنی ایتای فضل به صاحبان فضل و عذاب یوم کبیر کجا واقع می‌شود؟ آیا در قیامت است یا پس از آن؟ هیچ مفسری اعتقاد ندارد وقوع این آیات در دنیا باشد. متأسفانه این سؤال اصلاً در تفسایر مطرح نیست و هیچ استدلالی هم مطرح نمی‌کنند که چرا به قیامت تفسیر کردند. عجیب است که مفسران و مترجمان ما در مواجهه با آیاتی که نمی‌تواند دنیایی باشد، قیامتی معنا کردند؛ یعنی نزد آن بزرگواران صرفاً دنیا است و پس از آن قیامت، لذا تمام آیاتی که توصیف‌گر آینده‌اند، به قیامت تفسیر کرده‌اند.

چند دلیل را از ظاهر سوره هود می‌آوریم برای اینکه بگوییم «عطای فضل» و «عذاب یوم کبیر» مربوط به قیامت نیست بلکه مدت‌ها قبل از آن صورت می‌گیرد:

دلیل اول، توجه به چینش زمانی این آیات است. خداوند در این آیات در یک سیر زمانی سخن می‌گوید. این سوره از معدود سُوَری است که وقتی خداوند از رسولان صحبت می‌کند، ترتیب زمانی را لحاظ می‌کند. پس از بیان ارسال رسولان به سوی قوم، موضوع رفتارهای قوم، عطای پاداش در دنیا، بعد ایتای فضل و سپس بحث مرجع در قیامت را مطرح می‌کند. این گزاره‌ها نیز به ترتیب زمان وقوع چیده شده است؛ یعنی به ترتیب رخ می‌دهند. پس، قبل از مرجع در قیامت، باید ایتای فضل صورت گیرد. در آیات زمر 7 ، عنکبوت 8 و لقمان 15 از «مرجع» صحبت شده است. در آیه هفتم زمر چه اتفاقی می‌افتد؟ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَیُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون‏؛ پس از بیان موضوع «مرجع» که همان بازگشت به سوی خداست، می‌فرماید شما را از کارهایی که کرده‌اید، خبر می‌دهیم؛ بنابراین در موقف مرجع، خداوند انسان‌ها را از اعمالشان انباء می‌کند. پس از آن،  موضع حساب و قرارگیری در بهشت یا جهنم است؛ یعنی در قیامت با چنین توالی رویدادها مواجهیم.

دلیل دوم درباره اینکه ایتای فضل و عذاب یوم کبیر قبل از قیامت است، در آیه 8 هود است؛ می‌فرماید «وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى‏ أُمَّةٍ مَعْدُودَة..» و اگر عذاب را تا چندگاهى از آنان به تأخیر اندازیم ...»؛ پس صحبت از تأخیر در عذاب است. تأخیر یعنی ماجرایی واقع شود، اما به دلایلی، زمان وقوع به تعویق می‌افتد. بنابرین در امت رسول‌الله صلی الله علیه و آله رفتارها به صورتی بوده که باید عذابی واقع می‌شد، اما مانعی سبب شد تأخیر بیفتد تا زمانی که امت معدوده‌ای ظاهر شوند. آمدن امت معدوده با فرود آمدن عذاب باید ارتباط داشته باشد؛ چرا که جملات قرآن به هم مرتبط‌اند. پس عامل عذاب، امت معدوده است.

در قیامت چنین ماجرایی نداریم؛ در هیچ جا سراغ نداریم که در قیامت تأخیری در عذاب باشد. حالا چرا عذاب اقوام به تأخیر افتاده است؟ آیا معیارهای دوگانه‌ای وجود دارد یا ماجرای دیگری است؟ بعداً می‌پردازیم.

دلیل سوم، مثال‌های این سوره است؛ یعنی خداوند 6 مثال مطرح کرده است. وقتی این مثال‌ها را مرور می‌کنیم، خداوند در هیچ‌جا از قیامت صحبت نمی‌کند. سرانجامِ ظالمان قوم را در جهنم‌های قیامتی توضیح نمی‌دهد؛ در تمام این مثال‌ها از عذاب‌ها و پاداش‌های دنیا صحبت می‌کند؛ یعنی در این سوره باید دنبال مقولات دنیایی باشیم. فقط درباره فرعون به عذاب قیامتی اشاره می‌کند. پس اگر بدانیم مثال‌های سوره بی‌ارتباط با موضوع سوره نیست، نتیجه می‌گیریم در اکثر موارد، موضوع ثواب و عذاب مربوط به قبل از قیامت است.

دلیل دیگر برای آنکه ثابت کنیم عطای فضل به صاحبان فضل و عذاب یوم کبیر در قیامت رخ نمی‌دهد و قبل از آن واقع می‌شود، در این نکته است که وقتی خداوند آن 6 ماجرا را با عنوان «انباء القُری» یا «اخبار قریه‌ها» نام می‌برد، در آیه 103 می‌فرماید «إِنَّ فِی ذَٰلِكَ لَآیَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ؛ یعنی یقیناً در آن مؤاخذه‌ها برای کسی که از عذاب آخرت می‌ترسد، عبرت است». بعد در آیه 104 می‌فرماید «وَ مَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ؛ یعنی و ما آن روز را جز برای مدتی اندک به تأخیر نمی‌اندازیم». حال اگر بلندترین بازه زمانی اجل معدود باشد، پس بازه‌های کمتر را باید با چه عنوانی نام ببریم. در حالی که قیامت زمان بلندمدتی است و نمی‌توان به آن اجل معدود گفت. خداوند 1400 سال قبل می‌فرماید این ماجرا را تا مدت کمی تأخیر می‌اندازیم.

دلیل پنجم اینکه وقتی خداوند از سرنوشت اهل شقاوت در جهنم صحبت می‌کند،‌ می‌فرماید «خالِدینَ فیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْض‏» یعنی در آن مخلد هستند تا زمانی که آسمان‌ها و زمین برپا است. نوع «الف» و «لام» در اینجا «عهد» است، یعنی همین آسمان و زمین برپا می‌شود، در حالی که ما می‌دانیم قبل از قیامت، آسمان‌ها و زمین نابود می‌شوند. در آیه 108 همین موضوع را پس از بیان عاقبت اهل سعادت در بهشت‌ها می‌بینیم. یعنی بهشت و جهنمی قبل از برپایی قیامت واقع می‌شود، نشان به اینکه در این آیات آسمان‌ها و زمین برپاست و در قیامت اصلاً آسمان و زمینی نداریم. این پنج دلیل ما را می‌رساند به اینکه این عطای فضل برای صاحبان آن و عذاب یوم کبیر مسئله‌ای پیشاقیامتی است که در همین محدوده آسمان‌ها و زمین رخ می‌دهد. سؤال بعد این است که این دورانی که قبل از قیامت است کدام مقطع است؟ آیا در قرآن قبل از قیامت، مقاطعی وجود دارد؟ در جلسات بعد توضیح می‌دهیم.
منبع: تسنیم


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.