زینب(س)؛ رسانه کربلا
به مناسبت وفات حضرت زینب کبری(س)، سرگذشت بانویی بزرگ و شکوهمند را پیش چشم میآوریم که به راستی تکمیل کننده نهضت عاشورا و تبیین کننده ماهیت آن نهضت بود و در عین آنکه بار سنگین فراق و اسارت را بر دوش میکشید، در همه جا از فرصت استفاده کرد تا پیام و اهداف نهضت عظیم حسین(ع) را برای همه روشن کند و به افشاگری بر ضد ستمگران بپردازد.
حضرت زینب(س) چون قهرمانی وصفناپذیر پس از عصر عاشورا کمر همت بست تا در برابر انواع طوفانهای شکننده حوادث، راستقامت باقی مانده، او این نهال نوپای عاشورا را پرورش داد، آن را به کوفه و شام و مدینه و هر جای دیگر که توانست با خود برد و با هجرتها و مجاهدات خستگیناپذیرش به تربیت و رشد آن پرداخت. بنابراین نهضت عاشورا ثمره مجاهدات امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) پرورش دهنده این نهال بود.
در پیدایش و تکمیل نهضت و فرهنگ عاشورا، حضرت زینب(س) شریک امام حسین(ع) بود که در مجموع میتوان گفت حضور و شرکتش در این نهضت عظیم، پس از امام حسین(ع) از همه بیشتر بود. او از مدینه تا مکه و از آنجا تا سرزمین کربلا و در ماجرای عاشورا، یار و یاور مخلص و پشتوانه نیرومند امام حسین(ع) بود، تا آنجا که دو نوجوانش محمد و عون(ع) را در روز عاشورا فدای نهضت امام حسین(ع) کرد.
وقتی امام حسین(ع) پیکر به خون تپیده این دو جوان را از میدان به کنار خیمه آورد، زینب(س) از خیمه بیرون نیامد، مبادا رنج امام حسین(ع) با دیدن زینب(س) افزون شود. ولی در مورد حضرت علی اکبر(ع) از خیمه بیرون دوید و به استقبال جنازه پاره پاره او شتافت و با برادرش همنوا شد و مطابق پارهای از روایات زینب(س) برای تسلی خاطر امام حسین(ع) زودتر به بالین علی اکبر(ع) رفت، هنگامی که امام حسین(ع) به قتلگاه رسید، نخست نگاهش به زینب(س) افتاد و این تدبیر، در فرونشاندن شدت ناراحتی امام حسین(ع) نقش بسزایی داشت.
حضرت زینب(س) پس از عاشورا به همراه امام سجاد(ع) رسانه واقعه کربلا بود و حقایق این حادثه عظیم و ظلم آشکار دستگاه حاکم را برای مردم جامعه مسلمین روشن کرد. زینب(س) نشان داد که بانوی مسلمان دست بسته و خانهنشین نیست و میتواند در مواقع لازم، حضوری فعال و اثرگذار در جامعه داشته باشد.
روشنترین و با شکوهترین دوران زندگانی حضرت زینب(س) برههای است که همراه و در کنار امام حسین(ع) کاروان عشق و شهادت را همراهی میکرد و شکوه و عظمت میآفرید. اگرچه زندگی حضرت زینب(س) را از تولد تا آغاز حرکت امام حسین(ع) به صورت پراکنده میتوان در تاریخ یافت، اما ناگفتههایی همچنان باقی است. در این میان آخرین سالهای زندگی حضرت زینب(س) یعنی از زمانی که حرکت خویش را با حضرت اباعبدالله الحسین(ع) آغاز میکند، به روشنی در تاریخ ثبت شده است.
گویی نام حضرت زینب(س) در تاریخ زنده به قیام امام حسین(ع) است و قیام امام حسین(ع) زنده به پیام زینب(س). تاریخ کربلا در حرکت است و تمام حوادث این تاریخ با زینب(س) پیوند خورده است. وجود دختر امام علی(ع) در تمام صحنههای حرکت امام حسین(ع) مشهود است. وی با شناختی که از مقام امامت دارد، میداند که معصوم هیچ کاری را براساس میل و سلیقه شخصی خود انجام نمیدهد و جز عمل به وظیفه و دستور الهی کاری از او سر نمیزند، بر این اساس هنگام هجرت سیدالشهدا(ع) از مدینه به سوی مکه، با وجود دلسوزیهایی که حتی برخی از نزدیکان امام میکردند و ایشان را از این سفر منع میداشتند، از حضرت زینب(س) هیچ مخالفت و حتی پیشنهادی برای بازداشتن امام(ع) از مأموریت الهی در تاریخ دیده نشده است، بلکه وی در این حرکت مطیع محض و تسلیم امام زمانش بود.
پس از شهادت امام حسین(ع) در روز دهم محرم سال شصت و یکم هجری، دشمنان زن و فرزندان او و بازماندگان شهدای کربلا را اسیر و به کوفه و از آنجا به شام بردند و ادامه رسالت کاروان هجرت و جهاد و شهادت امام حسین(ع) بر دوش کاروان اسیران به پیشوایی علی بنالحسین(ع) و حضرت زینب(س) قرار گرفت و آن دو بزرگوار توانستند پیام خونین عاشوراییان را به شهرهای اسلامی آن روز برسانند و مردم را به فجایع حکومت یزید و امویان آگاه کنند.
سخنرانی حضرت زینب(س) در کوفه و سرزنش آن مردم، آنها را دگرگون کرد تا جایی که مردم دست بر هم میزدند و گریه میکردند. حضرت زینب(س) با خطبه خود و جوابهای کوبندهای که به ابن زیاد داد، او را در کاخ خود در کوفه رسوا کرد. همچنین، در اثر سخنان کوبنده حضرت زینب(س) در شام، یزید در مرکز حکومت خود در پیش دیدگان مردم رسوا شد. وقتی یزید با عصا به دندانهای امام حسین(ع) میزد و میگفت: «کاش بزرگان من که در بدر کشته شدند، میبودند و به من دست مریزاد میگفتند و میدیدند که انتقام آنها را از اولاد احمد گرفتهام». حضرت زینب(س) خطاب به او سخنانی بر زبان راند که تأثیر عمیقی بر مردم شام گذاشت و در دگرگونی اوضاع علیه یزید مؤثر بود.
این سخنان و پیشامدهای متعاقب آن علاوه بر آگاهی مردم (چه در کوفه و چه در شام) با عمق فاجعه و برملا شدن ماهیت حکومت یزید، سبب شد که یزید به دلجویی از بازماندگان امام حسین(ع) برخیزد و آنان را بیش از این در دمشق نگاه ندارد و گویند حتی یزید دستور داد که جای مناسبتری برای اسرا فراهم شود.
حضرت زینب(س) در بازگشت از شام و مدینه نیز اقداماتی را در تبلیغ اهداف و پیام امام حسین(ع) و زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهیدان کربلا انجام داد که موجب ترس و وحشت حکومت یزید شد و این فعالیتها را برای بقای خود خطر میپنداشت. این سخنان گویی آتش قیامی بود که علیه امویان شعله میگرفت. او با صبر و بردباری در مدینه سعی کرد در تداوم رسالت برادر بکوشد و آن را به انجام برساند. او باید دستاوردهای انقلاب عاشورا را گردآورده و اهدافش را منتشر کند و مردم را آماده خونخواهی امام حسین(ع) کند. حضور حضرت زینب(س) در مدینه موجب شد که فرماندار مدینه بر موقعیت خود بترسد و ادامه تلاشهای او را برای این شهر و حتی مکه، خطرناک بپندارد. اما سرانجام با حضور زنان بنیهاشم و اصرار آنها حضرت زینب(س) ناچار دومین هجرت خود را آغاز کرد؛ درحالیکه همچنان بر سر پیمان جهاد و تلاش خود استوار بود. درباره اینکه حضرت زینب(س) پس از تبعید از مدینه به چه مکانی رفته روایات آشفته است.
بیشک حکومت از حضور او در مدینه و عراق جلوگیری میکرد. برخی روایات دلالت بر حضور او در مصر و ادامه زندگی در این شهر تا پایان عمر (سال ۶۲ هجری قمری) دارد. برخی روایات نیز مقصد او را شام معین کرده و حتی مرقد آن حضرت را در دمشق، محلی که اینک بدین نام مشهور است، میدانند. به هر حال، حضرت زینب(س)، پس از شهادت برادر خویش، در حالی که در موقعیت هراسناکی قرار داشت و از تمامی جهات محاصره شده بود، رسالت بزرگ پیامآوری عاشورا را به خوبی انجام داد و پیام حق را با تمامی خروش خود، به همگان رسانید و کاری را به انجام رسانید که از توان دیگران خارج بود.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید